فروردین 96 - روستای سادات محله ی (بوجایه - لاهیجان)
درباره وب

جستجوی وب
ذکر ایام هفته
آی پی کاربر
برچسب‌ها وب
شعر (4)
لینک های مفید

 

***نسیم معرفت***

 


  1. 01:51 -  1394/03/16

  2.  سایت در سیاهکل

    باسلام وادب به مدیر محترم سایت در سیاهکل وهمکاران ارجمندش.
    به محضر شریف حضرتعالی عرض می شود اگر ممکن است درباره شخصیت علمی ومعنوی حضرت آیت الله قنبر مشفق لاهیجانی که سال های طولانی خدمات ارزنده علمی ومعنوی فراوان در لاهیجان وحومه داشته مصاحبه ای با حضرت ایشان به عمل آوریدتا مورد استفاده همگانی قرارگیرد. .خداوند پاداش جزیل وخیر وبرکت در دنیا وآخرت به شما عطا فرماید.

    بنده به همین مناسبت مختصری درباره حضرت آیت الله قنبرمشفق لاهیجانی تقدیم می دارم:

    حضرت آیت الله حاج شیخ قنبر مشفق لاهیجانی یکی از شخصیت های علمی ومعنوی در شهر لاهیجان می باشد که از اوائل انقلاب تا سال 1386_87 سال های طولانی مدیریت حوزه علمیه لاهیجان را برعهده داشت و سال های طولانی با تدریس کتاب های درسی حوزوی از قبیل جامع المقدمات و کل کتاب مغنی اللبیب وسیوطی وحاشیه ملاعبدالله وکتاب مختصر المعانی از ملاّ سعد تفتازانی و دوجلد قدیمی کتاب لمعه وبخشی از رسائل ومکاسب و…، شاگردان زیادی پرورش داد که برخی از آنها اکنون در شهر های مختلف و مراکز علمی حوزوی ودانشگاهی می درخشند ومشغول خدمات علمی وفرهنگی و…می باشند. ایشان تنها کسی بود که درشهر لاهیجان در مسجد کوشالی به مناسبت های تبلیغی روی منبر قبل از پرداختن به سخنرانی از روی متن عربی کتاب تحریرالوسیله از امام خمینی ره برای مردم احکام می گفت ودر تبیین احکام شرعی واقعا مسلط بود. ایشان از وعاظ شهیر لاهیجان بوده و سخنرانی های دلنشین او که غالبا همراه با آیات وروایات بوده بسیار در دل ها ی مردم می نشست وتأثیرگذار بود. وچندین سال نیز امام جمعه موقت شهر لاهیجان بود. بنده سال ها از محضر علمی ایشان ( یعنی در کتب حوزوی آن زمان از قبیل جامع المقدمات و مغنی اللبیب وسیوطی وحاشیه ملاعبدالله وکتاب مختصر المعانی و دوجلد قدیمی کتاب لمعه وبخشی از رسائل ومکاسب) ونیز از منبر های عالمانه اش بهره بردم واز این جهت حق بزرگی بر اینجانب دارد. خداوند در دنیا وآخرت به حضرت ایشان، عزت وسعادت وسربلندی عنایت فرماید.

    تذکر: اگر یکی از عزیزان بتواند مصاحبه ای جامع وکامل از این استاد بزرگوار به عمل آورد بسیار بسیار مایه خرسندی است

    روز جمعه

    15خرداد 1394

    برابر با هفدهم شعبان المعظم 1435 هق

    شهر مقدس قم

    سیداصغر سعادت میرقدیم لاهیجانی


  3. ** آیت الله سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی

  4. درخواست از سایت خبری تحلیلی (درسیاهکل) جهت مصاحبه با حضرت آیت الله قنبر مشفق لاهیجی
  5.  
  6. http://www.darsiahkal.ir/57170/%D9%81%D8%B1%D9%85%D8%A7%DB%8C%D8%B4%D8%A7%D8%AA-%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85-%D9%86%D8%A8%D8%A7%DB%8C%D8%AF-%D8%AA%D9%81%D8%B3%DB%8C%D8%B1-%D8%A8%D9%87-%D8%B1%D8%A3%DB%8C-%D8%B4%D9%88%D8%AF-%D8%A8%D9%87/#comment-58338

  7. ** وبلاگ روستای سادات محله  (بوجایه - لاهیجان)

    ** وبلاگ روستای سادات محله  (بوجایه - لاهیجان)




تاریخ : شنبه 96/1/19 | 1:50 صبح | نویسنده : سیذ اصغر سعادت میرقدیم | نظر

***نسیم معرفت***

** دِراسَة فِقهیّة نَقدِیّة [استاد سیداصغر سعادت میرقدیم](کلیک کنید)

** دِراسَة فِقهیّة نَقدِیّة [استاد سیداصغر سعادت میرقدیم](کلیک کنید)

** دِراسَة فِقهیّة نَقدِیّة [استاد سیداصغر سعادت میرقدیم](کلیک کنید)

** دِراسَة فِقهیّة نَقدِیّة [استاد سیداصغر سعادت میرقدیم](کلیک کنید)

** دِراسَة فِقهیّة نَقدِیّة [استاد سیداصغر سعادت میرقدیم](کلیک کنید)

** دِراسَة فِقهیّة نَقدِیّة [استاد سیداصغر سعادت میرقدیم](کلیک کنید)

** دِراسَة فِقهیّة نَقدِیّة [استاد سیداصغر سعادت میرقدیم](کلیک کنید)

** دِراسَة فِقهیّة نَقدِیّة [استاد سیداصغر سعادت میرقدیم](کلیک کنید)

** دِراسَة فِقهیّة نَقدِیّة [استاد سیداصغر سعادت میرقدیم](کلیک کنید)

** دِراسَة فِقهیّة نَقدِیّة [استاد سیداصغر سعادت میرقدیم](کلیک کنید)

** دِراسَة فِقهیّة نَقدِیّة [استاد سیداصغر سعادت میرقدیم](کلیک کنید)

** دِراسَة فِقهیّة نَقدِیّة [استاد سیداصغر سعادت میرقدیم](کلیک کنید)

** دِراسَة فِقهیّة نَقدِیّة [استاد سیداصغر سعادت میرقدیم](کلیک کنید)

 

************************************************************************

************************************************************************

 

  **نقدِ علمی و عالمانه براستدلال تکفیری ها وداعِشی ها

            معاونت بین الملل حوزه های علمیه

**نقدِ علمی و عالمانه براستدلال تکفیری ها وداعِشی ها

           معاونت بین الملل حوزه های علمیه

**نقدِ علمی و عالمانه براستدلال تکفیری ها وداعِشی ها

           معاونت بین الملل حوزه های علمیه

**نقدِ علمی و عالمانه براستدلال تکفیری ها وداعِشی ها

           معاونت بین الملل حوزه های علمیه

**نقدِ علمی و عالمانه براستدلال تکفیری ها وداعِشی ها

           معاونت بین الملل حوزه های علمیه

**نقدِ علمی و عالمانه براستدلال تکفیری ها وداعِشی ها

           معاونت بین الملل حوزه های علمیه


** آیت الله سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی


** وبلاگ روستای سادات محله  (بوجایه - لاهیجان)

** وبلاگ روستای سادات محله  (بوجایه - لاهیجان)

 




تاریخ : شنبه 96/1/19 | 1:46 صبح | نویسنده : سیذ اصغر سعادت میرقدیم | نظر

***نسیم معرفت***

بِسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیم


**سیزده پاسخ به یک شُبهه خطرناک تکفیریون ودواعِش

ترجمه وتوضیح متن عربی :

نقد عالمانه وعلمی به استدلال تکفیری ها و داعِشی ها بر اولویت کشتن مسلمانان

( بحث وبررسی و نقد عالمانه وعلمی )

پاسخ به استدلال تکفیری ها وداعشی ها که بر اساس آیه 123 سوره توبه  قائل به جنگ و جهاد ومبارزه بر ضد مسلمانانی هستند که با عقیده تکفیری و وهابیگری آنها مخالف می باشند.

مقدمه

 یکی از روش های  دشمنان أدیان الهی  ( از جمله اسلام ناب محمدی صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَآلِهِ وَسَلَّمَ) در طول تاریخ وهمه زمان ها که توسط آن از گسترش ونشر تعالیم الهی جلوگیری می کردند ومی کنند عبارت است از تحریف معنوی نسبت به تعالیم دینی می باشد. تفسیر وتأویل وبرداشت ناصحیح وانحرافی نسبت به کلام و سخن وعقیده حق را ، تحریف معنوی می گویند . در سوره نساء آیه 46 به این روش( تحریف معنوی) اشاره شده است در آنجا که می فرماید :  ... مِنَ الَّذینَ هادُوا یُحَرِّفُونَ الْکَلِمَ عَنْ مَواضِعِهِ.... یعنی بعضی از یهود ، سخنانِ حق را ( الفاظ تورات ویا سخنان پیامبران و ...) از جایگاه ومعنای اصلی خود ، دگرگون و تحریف می کنند.  در برخی از دوران ها و زمان ها این تحریف معنوی از سوی عده ای از مسلمین نتیجه داد وجامه عمل پوشید ومتاسفانه جوامع اسلامی از این راه ( تحریف معنوی) دچار انحرافات مختلف شدند که از باب نمونه می توان از تفکر خوارج در زمان حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام نام برد که این نتیجه وثمره و محصول همان تحریف معنوی می باشد.  خوارج کسانی بودند که حضرت امیرالمؤمنین ع در برابر استدلال وشعارشان که می گفتند :  لَا حُکْمَ إِلَّا لِلَّهِ ( حکم فقط از آن خدا است) فرمود :کَلِمَةُ حَقٍّ یُرَادُ بِهَا البَاطِلُ یعنی این کلام وشعاری که آنهاخوارج) به آن تمسک می کنند سخن حق ودرستی است که از آن اراده باطل و وغلط ونادرست می شود . [نهج البلاغه فیض الأسلام خطبه 40.]

علنی شدن و رواج قتل و کشتار مسلمانان با تهمت کفر و شرک ونفاق از جانب شیخ محمد بن عبد الوهاب ودر زمان او شکل گرفت و امروزه همه گروه های تکفیری وداعشی که خودشان را منسوب به تفکر وهّابی می دانند با پیروی از آراء تکفیری  شیخ محمد بن عبد الوهاب ، قتل عام وکشتار مردم مسلمان عراق وسوریه ومناطق دیگر را با ابزار ها و روش های بسیار وحشیانه با شوق واشتیاق شدید وفراوان برای خود جایز ومباح وحلال می شمرند و همچنین با رسانه های تبلیغی گسترده ای که برضد شیعه در اختیار دارند ،  عده ای از اهل سنت را که از حقیقت وماهیت پلید وخبیث تکفیری ها وداعشی های وهّابی مطّلع نیستند ، تشویق به این جنایات وکشتارها  وفجایع می نمایند وبا توقف ومنع در فهم وتفسیر وتجزیه وتحلیل آیات قرآن کریم واحادیث نبوی و معیارهای انسانی ، آنها را تحریک وتحریص و تشویق به قتل وکشتار پیروان اهل بیت علیهم السلام وسائر مسلمین می کنند .

قُوای استعماری در جهان در عصر حاضر به رهبری شیطان بزرگ (آمریکای جنایتکار) همانند استعمارگران گذشته از طریق تفسیر انحرافی آیات قرآن کریم وتعالیم نبوی- ص - در بین پیروان مذاهب اسلامی با  بگار گیری از گروه های تکفیری و داعشی با اعتقاد به تکفیر و وجوب قتل مسلمین ، جنگ ها و درگیری و نزاع ها را در میان امت اسلامی بوجود آوردند وبرای رسیدن به اهداف شوم خود واز بین بردن پیوند امت اسلامی ونابودی وحدت و اتحاد میان مسلمین ، به ترویج این گروه های تکفیری پرداختند تا خطر وتهدید  مبارزه امت اسلامی بر ضد استعمار و صهیونیسم جهانی را از خود دور کنند . دشمنان اسلام پیوسته با ایجاد شبهات برضد مَبادی و مبانی دینی وترویج و اشاعه آن ها ،  در صدد جلوگیری از نشر تعالیم حیاتبخش اسلام اصیل هستند ومی خواهند با ایجاد شبهات در ذهن مردم بویژه جوانان ، آنها را از حقایق دینی واسلامی دور نمایند تا در فضای غبار آلود شبهات وانحرافات در میان مسلمین به اهداف شوم خود دست پیدا کنند. آنها با ترویج این شبهات و انحرافات می خواهند مردم جهان بویژه جوانانِ مسلمان و مؤمن را به انحراف وخشونت بکشانند واختلاف ریشه دار وعمیقی را در میان فِرَق ومذاهب و ادیان بوجود آورند. یکی از شبهاتی که در عالَم اسلام طراحی وپیاده کردند و جریان های تکفیریِ منحرف نیز براساس آن ، فتنه های  قتل وکشتار ونابودی شیعه وسنی را دامن زدند ، ادعای ( اولویت جهاد وجنگ برضد دشمن نزدیک یا عَدُوُّالقَریب ) می باشد وبرای این ادعای خود به آیه 123 از سوره توبه تمسک واستدلال می کنند در آنجا که خداوند می فرماید :  یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا قاتِلُوا الَّذینَ یَلُونَکُمْ مِنَ الْکُفَّارِ وَ لْیَجِدُوا فیکُمْ غِلْظَةً وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقینَ . ای کسانی که ایمان آورده اید! با کافرانی که به شما نزدیکترند ، پیکار کنید! ( و دشمن دورتر ، شما را از دشمنان نزدیک غافل نکند! ) آنها باید در شما شدّت و خشونت ( و قدرت ) احساس کنند و بدانید خداوند با پرهیزگاران است!

متأسفانه این استدلال و برداشت غلط ونادرست و انحرافی ( تحریف معنوی ) مواجه با استقبال شد و جایگاه گسترده و وسیعی در بین جوانانِ مؤمنِ سطحی نگر از اهل سنت قرار گرفت به گونه ای که فوج فوج برای اقدام به عملیات انتحاری وقتل عام مسلمانان مظلوم شیعه وسنی وملحق شدن به جریان های تکفیری وهابی  نسبت به هم سبقت می گیرند.  ترویج این استدلال انحرافی وتفسیر نادرست از آیه شریفه ذکر شده سبب شد که هزاران جوانِ مسلمان بجای آنکه با دشمن صهیونیستی و کفر جهانی ( و قدرت های استکباری از جمله آمریکای جنایتکار و ...) به جهاد ومبارزه بپردازند ، در مقابل مسلمانان بی گناه در سوریه وعراق وسائر بلاد و کشورهای اسلامی به جنگ و درگیری ونزاع وخونریزی وکشتار  مشغول شدند ودشمنان اسلام ومسلمین(اسرائیل غاصب و آمریکا و...) از راه اختلافات ودرگیری ها و کشتارها در میان امت اسلامی به اهداف شوم خود می رسند ودر راحتی و آسایش قرار می گیرند!!  معاونت بین المِلَل حوزه های علمیه با همراهی ومساعدت مراکز تخصصیِ مربوطه جهت روشن شدن و رفع ودفع این شبهه خطرناک ، اقدام به تهیه پاسخ های علمی وعالمانه در این زمینه بر اساس مبادی ومبانی دینی واسلامی و منابع حدیثی معتبر از اهل سنت به روش سؤال وجواب نموده است .

محمد حسن زمانی

معاون امور بین الملل حوزه های علمیه

 شُبهه

جریان های تکفیری منحرف با هدف جذب وسَوق دادن جوانان مسلمان ومؤمن و مبارزِ از اهل سنت از مناطق مختلف دنیا به سوی خود ، موجی از جنگ و درگیری وکشتار و قتلِ عام را برضد دیگر مسلمانان اعم از شیعه وسنی که تابع تفکرات وهابی نیستند ، راه انداختند واز رهگذر استناد به آیه ای از قرآن کریم (آیه 123 از سوره توبه) ، جهت ومسیر مبارزه وجهاد برضد صهیونیست ها و استکبار جهانی بویژه آمریکا و دشمنان مشترک را ،  به سوی جنگ و درگیری و مبارزه با برادران شیعه و جمهوری اسلامی ایران واهل سنتی که در برابر رژیم صهیونیستی مقاومت وجهاد می کنند ، تغییر دادند . این گروه های تکفیری وقتی که با این سؤال مواجه می شوند که چرا شما به یاری و کمک ملت مظلوم ودر بند ومحاصره شده غَزَّه( وفلسطین) نمی روید وبرضد صهیونیست ها قیام و مبارزه نمی کنید ؟!  پاسخ می دهند که بزرگترین جواب وپاسخ در قرآن کریم است در آنجایی که خداوند درباره دشمن نزدیک(َعَدُوُّالقَریب) سخن می گوید ومی فرماید : یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا قاتِلُوا الَّذینَ یَلُونَکُمْ مِنَ الْکُفَّارِ وَ لْیَجِدُوا فیکُمْ غِلْظَةً وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقینَ  ای کسانی که ایمان آورده اید! با کافرانی که به شما نزدیکترند ، پیکار  وجهاد کنید! ( و دشمن دورتر ، شما را از دشمنان نزدیک غافل نکند! ) آنها باید در شما شدّت و خشونت ( و قدرت ) احساس کنند و بدانید خداوند با پرهیزگاران است!  سوره توبه آیه 123) و مراد ازکفار و عَدوّ قریب ودشمن نزدیک( از دیدگاه تکفیری ها) در اکثر آیات قرآن کریم ، منافقون هستند زیرا که ( به گمان آنها) منافقین نسبت به کفار اصلی ، خطرشان بیشتر وبزرگتر است ونیز می گویند پاسخ این سؤال نیز در شیوه وسیره ابی بکر صدیق است در آن هنگامی که او قتال وجنگ ومبارزه با مُرتدّّین(اهل الرِّدَّة) را مقدم بر فتح قدس قرار داد ، قدسی که بعد از ابوبکر توسط عُمَربن خَطّاب فتح شد.

جریان تکفیری و داعشی در منطقه ( منطقه اسلامی و کشورهای مسلمان ) معتقد است که بنابر آیه یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا قاتِلُوا الَّذینَ یَلُونَکُمْ مِنَ الْکُفَّارِ وَ لْیَجِدُوا فیکُمْ غِلْظَةً وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقینَ سوره توبه آیه 123 ،  می توان ادعا کرد که کفار بر دوقسم است : 1- دسته ای از کفار که مسلمان نیستند ودر مناطق جغرافیایی دور زندگی می کنند وسکونت دارند . 2- گروهی دیگر از کفار که شبیه مسلمین هستند ودر بلاد وکشورهای اسلامی زندگی می نمایند . تکفیری ها معتقدند که این دسته از کفار( دسته دوم) خطرشان از دسته اول بیشتر است زیرا که عقائد شرک آلود و کفرآمیز دارند!!! .  تکفیری ها و داعشی ها به گمان باطل خود ادعاء می کنند که این آیه کریمه ( آیه 123 از سوره توبه) تأکید می نماید که اولویت جنگ وجهاد  باید برضد کفار قریب و نزدیکی  باشد که شبیه مسلمانان هستند ولی مسلمان نیستند!! و می گویند براین اساس واجب است که جهاد با کفار اصلی را که در مناطق دور هستند ،  تأخیر انداخت وابتداء باید با کفاری که قریب ونزدیک هستند  مبارزه وجهاد کرد وسپس نتیجه می گیرند که جهاد وجنگ بر ضد مشرکین ومنافقین از مسلمانان( یعنی کفاری که به گمان آنها شبیه مسلمانان می باشند ولی مسلمان نیستند ) واجب است و اولویت دارد وجهاد و مبارزه با کفار ویهود ونصاری وخصوصا صهیونیست ها( رژیم اشغالگر قدس) وآمریکا در اولویت بعدی قرار دارد وفعلا واکنون نیازی به مبارزه وجهاد با آنها وجود ندارد!!!

پاسخ به شُبهه

1-آنچه که در آیه 123 از سوره توبه ذکر شد برگرفته از روایات وارده  در باره قتال وجنگ با کفار نزدیک ویا عَدُوُّالقَریب ( یهود و یا امپراتوری روم شرقی در شام و... ) می باشد وشکی نیست در اینکه امکان ندارد که منافقین ( آنگونه که تکفیریون وداعشی ها می پندارند که مراد از کفار نزدیک در آیه شریفه ، منافقون ومشرکین از مسلمانان می باشند) مصداق این آیه باشند چه رسد به اینکه شامل مسلمین شود زیرا که مفسرون سبب وعلت نزول این آیه شریفه را ذکر کردند ودر نهایت در باره آیه مذکوره به این نتیجه رسیدند که واجب است که مسلمانان در برابر ومقابل کفاری که از نظر جغرافیایی در منطقه نزدیک به مسلمین قرار دارند پایداری واستواری نشان دهند ونسبت به آنها مراقبت وهوشیاری ونظارت داشته باشند وبه خاطرمبارزه وجهاد با دشمنانی که در مناطق دورتر می باشند ، از دشمنان نزدیک به خود غفلت نکنند و دامنه جهاد ومبارزه با کفار را توسعه داده وبه تدریج نخست در برابر کفار نزدیک به خود وسپس در مقابل کفار دورتر به جهاد ومبارزه اقدام نمایند وشاهد براین مطلب چیزی است که صاحب تفسیرِ(اَلتسهیل) گفته است مبنی براینکه این آیه شریفه(آیه 123 از سوره توبه) اشاره به جنگ وجهاد با روم شرقی در شام دارد. ( توضیح اینکه منطقه شامات پیش از آنکه زیر سلطه وحکومت مسلمانان در آید  تحت حکومت امپراتوری روم شرقی بود)(1)

*** 

وهمچنین فخررازی صاحب تفسیر کبیر در این باره گفته است که هنگامی که خداوند در آیه 36 از سوره توبه [... وَ قاتِلُوا الْمُشْرِکینَ کَافَّةً کَما یُقاتِلُونَکُمْ کَافَّةً و ( به هنگام نبرد ) با مشرکان ، دسته جمعی پیکار کنید ، همان گونه که آنها دسته جمعی با شما پیکار می کنند...]   دستور به جنگ وجهاد با همه مشرکین را داد ،   بعد از آن به وسیله آیه 123 از سوره توبه آنها را (یعنی مسلمانان را) در باب مبارزه وجنگ با کفار به راه وروش صحیح تر وشایسته تر ارشاد و راهنمایی فرمود و آن راه چنین است که ابتداء با کفار نزدیک تر جهاد وجنگ کنید وسپس به جهاد با کفار دورتر بپردازید. (2)

آنچه که در روایات درباره آیه 123 از سوره توبه آمده آن است که مقصود از دشمن نزدیک یا عَدُوُّالقَریب ، یهودیانی هستند که در اطراف مدینه ساکن بودند مثل بنی قُرَیظه وبنی نَضیر ویهود خیبر. ابن عباس نیز در این باره گفت که مراد از عَدُوّ قریب ، مثل بنی قُرَیظَه وبنی نَضیر و یهود خیبر ومانند آنها می باشد.

2-قرآن کریم حتی یک بار هم منافقین را به عنوان مصداقی از دشمنان نزدیک یا عَدُوُّالقَریب ( به عنوان کفاری که در مجاورت ونزدیکی مسلمین باشند) یاد نکرده است ، با اینکه آنها ( منافقین) در میان مسلمانان زندگی می کردند وپیوسته با حیله ها ونیرنگ های گوناگون به دنبال بدست آوردن فرصت هایی برای توطئه ونقشه بر ضد اسلام ومسلمین ونیز در پی ایجاد اختلاف و آشوب وفساد در جامعه اسلامی بودند .  ***  بنابر این با اینکه بسیاری ازجریان های تکفیریِ منحرف به مخالفین خود اعمّ از اهل سنت وشیعه وپیروان مذهب اهل بیت (علیهم السلام) به ناحق و دروغ  نسبت نفاق ومنافقین وحتی  مشرکین وکفار می دهند ولی با این حال آنها نمی توانند براساس آیات قرآن کریم ( از جمله آیه 123 از سوره توبه) گروه های مسلمان ( و منافقین ) را به عنوان کفارنزدیک و عَدُوُّالقَریب( کفاری که در مجاورت ونزدیکی مسلمین قرار دارند و آیه 123 از سوره توبه به آن اشاره دارد )  به حساب آورند. روی این جهت جهاد وجنگ وکشتارِ مسلمانان اعمّ از شیعه وسنی جائز نیست وشکی نیست که قتل عام ونابودی مسلمانان به دست تکفیری ها وداعشی ها ، هیچ ربطی به آیه شریفه( آیه 123 از سوره توبه) ندارد.

3-با اینکه در زمان حیات پیامبر اسلام -ص -تعداد منافقین زیاد بودند به گونه ای که سوره منافقون نازل شد و آنها را بر افعال وکارهای زشتشان ملامت وسرزنش نمود ولی با این حال  پیامبر اسلام- ص- اقدام به جنگ به آنها نکرد وکشتن منافقین هرگز در سیره وروش آن حضرت نبوده است بلکه پیامبر -ص- آنها را ارشاد وراهنمایی وهدایت می نمود و توطئه ها ونقشه هایشان را (از طریق وحی و آیات قرآن کریم) برمَلا وآشکار می کرد . بنابراین کشتن مسلمانانِ غیر وهابی ( مسلمانان شیعه وسنی که با تفکرِ وهّابیت مخالف هستند) به عنوان اینکه آنها از منافقون ویا مشرکین ویا کفار هستند ( آنگونه که تکفیری ها وداعشی ها آن را ادعاء می کنند) مشروع وجایز نیست وهرگز نمی توان این عمل شنیع وزشت را به روش وسیره پیامبر اسلام ص نسبت واستناد داد.

4-برخلاف نظر ودیدگاه جریان تکفیری وداعشی ، خداوند در سوره توبه آیه 73 (یا أَیُّهَا النَّبِیُّ جاهِدِ الْکُفَّارَ وَ الْمُنافِقینَ وَ اغْلُظْ عَلَیْهِمْ وَ مَأْواهُمْ جَهَنَّمُ وَ بِئْسَ الْمَصیرُ  : اى پیامبر با کافران و منافقان جهاد کن و بر آنان سخت بگیر و جایگاهشان دوزخ است و چه بد سرانجامى است )  اولویتِ جهاد را در مقابل کفار قرار داد نه در مقابل منافقین . ودر این آیه جهاد با کفار را برجهاد وجنگ با منافقین مقدم داشت ومتن ونص این آیه شریفه به طور واضح وآشکار دلالت دارد که جهاد با کفار مقذم برجهاد با منافقین است واین در حالی است که دیدگاه ونظر جریان تکفیری داعشی کاملا با نص وظهور این آیه در تعارض وتضاد وتناقض است زیرا که آنها به گمان باطل خود اولویتِ جهاد خود را مقابله وجنگ با مسلمانانی قرار دادند که منافق ومشرک وکافر هستند . تکفیری ها وداعشی ها ادعاء می کنند ومعتقدند که شیعیان ونیز اهل سنتی که مخالف تفکرِ وهّابیت می باشند از منافقین ومشرکین و کفار هستند و می گویند پیش از هر دشمن دیگری ابتداء باید با اینها جهاد کرد وجنگید !!!

5-کلمه جهاد که در قرآن کریم در موارد زیادی بکار رفته  در واقع در مورد برخورد ومقابله با کفار آمده است  و حتی  یک مورد هم  در مقابل مسلمانانِ منحرف( مانند منافقین) استعمال نشده است و اگرچه در سوره توبه آیه 73 کلمه جهاد در مقابل منافقین بکار رفته است ولی مفسرین اتفاق نظر دارند که مقصود از جهاد در برابر منافقین ، جهاد فرهنگی می باشد ( اَلجِهادُ الثَّقافی) نه جهاد فیزیکی و نظامی ( اَلجِهادُ العَسکری) ، روی این جهت اهل علم وعلماء و دانشمندان ومفسرین اتفاق نظر دارند که جهاد وجنگ برضد منافقین در اسلام جائز نیست ( مگر اینکه توطئه علنی ومقابله آشکارنظامی و مانند آن داشته باشند که در این صورت به عنوان مُفسِِد فی الأرض و مُحارِب و... با آنها مقابله می شود) آنها (مفسرون) گفته اند که ظاهر این آیه شریفه اگر چه وجوب جهاد با منافقین را می رساند ولی سیره وروش پیامبر ص بر عدم جنگ وجهاد با آنها ،  کاشف از آن است که مقصود از جهاد در این آیه شریفه همان جهاد فرهنگی می باشد نه جهاد نظامی . پس واجب ولازم است که جهاد در این آیه شریفه( آیه 73 از سوره توبه) را به معنای جهاد با زبان ومانند آن ( جهاد فرهنگی وتبلیغی و بیانی و ...) حمل کنیم.  (3)

و اینکه گفته شد که مقصود از جهاد با منافقین در آیه 73 از سوره توبه ، جهاد فرهنگی می باشد نه نظامی ،  روایات صحیحه ای که مرحوم طبری در تفسیر جامع البیان در این باره نقل کرده است آن را تأیید وتأکید می کند : عن ابن عباس قوله تعالی :  ( یا أَیُّهَا النَّبِیُّ جاهِدِ الْکُفَّارَ وَ الْمُنافِقینَ وَ اغْلُظْ عَلَیْهِمْ ...) فَأَمَرَهُ اللهُ بجهاد الکفار بالسیف والمنافقین باللسان واَذهَبَ الرِّفقَ عَنهُم . و کذلک عن ابن عباس ( یا أَیُّهَا النَّبِیُّ جاهِدِ الْکُفَّارَ وَ الْمُنافِقینَ... ) قال : الکفار بالقتال والمنافقین اَن یَغلُظَ علیهم بالکلام.  یعنی از ابن عباس دررابطه با آیه  یا أَیُّهَا النَّبِیُّ جاهِدِ الْکُفَّارَ وَ الْمُنافِقینَ...  ،  نقل شده که گفت منظور از این آیه آن است که خداوند به پیامبرش امر کرد که با کفار با شمشیر جهاد کند ( که همان جهاد نظامی وعسکری است) وبا منافقین بوسیله زبان وبیان جهاد نماید( که همان جهاد فرهنگی و ثََقافی می باشد)  وباز از ابن عباس نقل شده که درباره این آیه شریفه جاهِدِ الْکُفَّارَ وَ الْمُنافِقینَ گفته است که منظور آن است که با کفار ، قتال وجنگ شود  وبا منافقین از طریق سخن تند وغلیظ برخورد شود. این روایات ذکر شده ومانند آن ها می فهماند که مراد از جهاد با منافقین ، جهاد فرهنگی و زبانی می باشد نه جهاد نظامی وفیزیکی. (4)

پس بنابر آنچه که قبلا ذکر شد بخوبی روشن می گردد که آیات کریمه در سوره توبه  ( که تکفیری ها وداعشی ها از آن ها برداشت های نادرست وانحرافی می کنند وقتل شیعیان وکسانی که مخالف آنها هستند را با استناد به این آیات جایز می شمارند )  به هیچ مسلمانی اجازه نمی دهد که با دیگر برادران مسلمان خود جنگ وقتال نماید اگرچه از نظر فکری وعقیدتی با او مخالف باشد بلکه خطاب آیه 123 و یا 73 و...از سوره توبه مربوط به وجوب جهاد وجنگ با کفاری است که در نزدیکی ومجاورت مسلمین قرار دارند ( مثل یهود وامپراتوری روم شرقی و...) ودر آیه شریفه 73 و 123 از سوره توبه از این دسته از کفار به عنوان خطری برای مسلمین یاد شده است.و این مطلبی که در باره معنای جهاد با منافقین در آیه 73 وآیه 123 از سوره توبه بیان شد ، رأی ونظر اکثریت قریب به اتفاق از  علماء بزرگ در گذشته است. (5)

بنابراین ،  آیات ذکر شده در سوره توبه هیچ ربطی به جهاد وجنک نظامی با منافقین ونیز جهاد با مسلمانانی که از نظر فکری واعتقادی مختلف هستند ، ندارد واستناد وتمسک تکفیری ها وداعشی ها به این گونه از آیات هیچ پایه واساسی ندارد ونخواهد داشت.

6-امروز نزدیک ترین دشمنِ کافر نسبت به  امت اسلامی از نظر جغرافیایی ، وجود پلید رژیم صهیونیستی وغاصب واشغالگر است که بخشی از بلاد مسلمین یعنی فلسطین را در عمق سرزمین ها و بلاد اسلامی( فلسطین ، اُردُن ، مصر ، سوریه ، لبنان) مورد تجاوز واشغال قرار داده است. آیا امروز بنا به نصّ وتصریح این آیه ( یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا قاتِلُوا الَّذینَ یَلُونَکُمْ مِنَ الْکُفَّارِ وَ لْیَجِدُوا فیکُمْ غِلْظَةً وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقینَ  سوره توبه آیه 123.) که تکفیریون برای قتل وجنایت وغارتشان به آن استدلال می کنند ، جهاد برضد صهیونیست های غاصب واجب نیست ؟!!! آیا تجهیز و آمادگی و اعزام همه این گروه های جوانِ مسلمان وشاداب وانقلابی از سرزمین های اسلامی وغیر اسلامی ( گروه ها وکسانی که  خشم و غضب آنها نسبت به جنایات صهیونیست ها می تواند آنان را به صورت بمب های خشم ساعتی در آورد که هرلحظه آماده انفجار بر ضد کِیان وموجودیت رژیم اسرائل غاصب باشد) برای کشتار وقتل عام برادران مسلمان شان در بلاد اسلامی ، بزرگترین خدمت جهت لَبّیک و پاسخ به اراده و خواست نامشروع رژیم صهیونیستیِ غاصب و آمریکا جنایتکار نیست ؟!! معلوم وروشن است که در این نزاع وجنگ داخلی بین مسلمانان در داخل سرزمین های اسلامی که دست پلید استکبار جهانی و عوامل آن دخالت دارد ،  بسیاری از جوانانِ مسلمانِ غَیور و غیرتمند وانقلابی از هر دوگروه نزاع ودرگیری ، به ناحق کشته می شوند ودشمنان اسلام بویژه صهیونیست ها در راحتی وآسایش و آرامش بسر می برند !!  آیا خداوند ما مسلمانان را با آیه وَ أَطیعُوا اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ لا تَنازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَ تَذْهَبَ ریحُکُمْ وَ اصْبِرُوا إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرینَ  و ( فرمان ) خدا و پیامبرش را اطاعت نمایید! و نزاع ( و کشمکش ) نکنید ، تا سست نشوید ، و قدرت ( و شوکت ) شما از میان نرود! و صبر و استقامت کنید که خداوند با استقامت کنندگان است! ( سوره انفال آیه 46)  برحَذَر نداشت ونهی نکرد از  خطر بزرگی چون اختلاف ونزاع و درگیری وبرادر کشی و نابودی امت اسلامی به جهت نزاع ها وجنگ های داخلی بین برادران مسلمان؟! آیا خداوند حرام نفرمود از این نزاع ها  ودرگیری های ویرانگری که امروز همه ما آن را در کشور های اسلامی مشاهده می کنیم؟!

7- همانا خداوند در قرآن کریم نهی نمود از تکفیرِ کسی که اظهار اسلام می کند در آنجا که می فرماید : یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا إِذا ضَرَبْتُمْ فی‏ سَبیلِ اللَّهِ فَتَبَیَّنُوا وَ لا تَقُولُوا لِمَنْ أَلْقی‏ إِلَیْکُمُ السَّلامَ لَسْتَ مُؤْمِناً تَبْتَغُونَ عَرَضَ الْحَیاةِ الدُّنْیا فَعِنْدَ اللَّهِ مَغانِمُ کَثیرَةٌ کَذلِکَ کُنْتُمْ مِنْ قَبْلُ فَمَنَّ اللَّهُ عَلَیْکُمْ فَتَبَیَّنُوا إِنَّ اللَّهَ کانَ بِما تَعْمَلُونَ خَبیراً  : ای کسانی که ایمان آورده اید! هنگامی که در راه خدا گام می زنید ( و به سفری برای جهاد می روید ) ، تحقیق کنید! و بخاطر اینکه سرمایه ناپایدار دنیا ( و غنایمی ) به دست آورید ، به کسی که اظهار صلح و اسلام می کند نگویید: «مسلمان نیستی» زیرا غنیمت های فراوانی ( برای شما ) نزد خداست. شما قبلًا چنین بودید و خداوند بر شما منّت نهاد ( و هدایت شدید ) . پس ، ( به شکرانه این نعمت بزرگ ، ) تحقیق کنید! خداوند به آنچه انجام می دهید آگاه است. سوره نسا آیه 94 .   مفسرین سبب نزول این آیه را چنین ذکر کرده اند که : رسولخدا -ص- گروهی را به فرماندهی اُسامة بن زید برای جهاد با قبیله بنی ضَمرَه اعزام و گُسیل داشت. پس آنها با مردی به نام مِرداس بن نَهیک روبرو شدند که شتر سرخ موی ومقداری دارایی ومال(یا مقداری گوسفند) با خود داشت. وقتی که مِرداس آنها را دید احساس خطر کرد وبه سوی غاری در کوه پناه آورد. اُسامه نیز او را تعقیب کرد. هنگامی که مِرداس به غار رسید ، شتر ومتاعش(یاگوسفندانش) را در آنجا گذاشت و سپس رو به سوی آنها آورد وگفت : اَلسَّلامُ عَلَیکُم. اَشهَدُ اَن لا اله الا اللهُ واَنَّ محمدا رسولُ اللهِ . سلام به آنها کرد وشهادتین برزبان جاری نمود ولی اُسامه برای بدست آوردن و دسترسی به شتر و مال ومتاعش بر او حمله کرد و وی را به قتل رسانید .

........................    .........................    .............ادامه دارد................

*** ترجمه وتوضیح متن عربی فوق : توسط استاد سیداصغر سعادت میرقدیم در تاریخ بیستم اسفند 1394 ه.ش انجام شد.

***سیزده پاسخ به یک شُبهه خطرناکِ تکفیریون ودواعِش(پایگاه اندیشوران حوزه)

***نسیم معرفت***

** دِراسَة فِقهیّة نَقدِیّة [استاد سیداصغر سعادت میرقدیم](کلیک کنید)

 

** آیت الله سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی

 

** وبلاگ روستای سادات محله  (بوجایه - لاهیجان)

** وبلاگ روستای سادات محله  (بوجایه - لاهیجان)

 



تاریخ : شنبه 96/1/19 | 1:43 صبح | نویسنده : سیذ اصغر سعادت میرقدیم | نظر

***نسیم معرفت***

 

به نام خدا

حُسن ظنّ به دیگران و پرهیز ازتجسُّس در امور مردم

الْعَیَّاشِیُّ فِی تَفْسِیرِهِ عَنِ الْفَیْضِ بْنِ الْمُخْتَارِ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (ع) یَقُولُ لَمَّا نَزَلَتِ الْمَائِدَهُ عَلَى عِیسَى (ع)- قَالَ لِلْحَوَارِیِّینَ لَا تَأْکُلُوا مِنْهَا حَتَّى آذَنَ لَکُمْ فَأَکَلَ مِنْهَا رَجُلٌ مِنْهُمْ فَقَالَ بَعْضُ الْحَوَارِیِّینَ- یَا رُوحَ اللَّهِ أَکَلَ مِنْهَا فُلَانٌ فَقَالَ لَهُ عِیسَى (ع) أَکَلْتَ مِنْهَا فَقَالَ لَهُ لَا فَقَالَ الْحَوَارِیُّونَ بَلَى وَ اللَّهِ یَا رُوحَ اللَّهِ لَقَدْ أَکَلَ مِنْهَا فَقَالَ عِیسَى (ع) صَدِّقْ أَخَاکَ وَ کَذِّبْ بَصَرَکَ.



امام صادق (ع) فرمود هنگامی که مائده بر عیسی (ع) نازل شد به حواریون فرمود: تا من اجازه نداده ام از آن نخورید. اما مردی از حواریون از آن غذا خورد. بعضی از حواریون گفتند ای روح خدا فلانی از آن خورد. عیسی (ع) از آن مرد پرسید: آیا از آن خوردی؟ مرد گفت: نخوردم. حواریون گفتند: ای روح خدا به خدا قسم که از آن خورد. آنگاه حضرت عیسی (ع) فرمود: برادرت را تصدیق و چشمت را تکذیب کن.

وسائل الشیعه، ج12، ص 296 . و تفسیر العیاشی، ج 1، ص 350 و بحار الانوار، ج 14، ص 235.

قَالَ رَسُولُ اللهِ  (صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَآلِهِ وَسَلَّمَ) : مَنْ نَظَر فِی کِتابِ أخیهِ بِغَیرِ إِذْنِه فَکَأَنّما یَنْظُرُ فی النّار.
هر کس بی اجازه ی برادرش به نامه ی او نگاه کند، مانند آن است که در آتش نگریسته است.

مستدرک الوسائل، ج 9، ص 159 و عوالی اللئالی، ج 1، ص 181.


گمان بد سرچشمه تجسس، و تجسس موجب افشاى عیوب و اسرار پنهانى، و آگاهى بر این امور سبب پراکندگی اسرار مى‏شود که اسلام از معلول و علت همگى نهى کرده است.حضرت امام صادق (علیه السلام) فرمودند: «مائده ای از بهشت برای حضرت عیسی (علیه السلام) نازل شد و ایشان به حورایون فرمودند: از این مائده نخورید تا هنگامی که اجازه دهم؛ پس یکی از آنها مقداری از مائده را تناول کرد و بعضی از حواریون بیان داشتند یا روح الله آن مرد از آن مائده خورد پس در این هنگام حضرت عیسی (علیه السلام) رو به مرد کرد و به او گفت: آیا تو از این مائده خورده ای پس او جواب داد نه! و حواریون گفتند به خداوند قسم که یا روح الله او به درستی از آن مائده خورده است پس حضرت عیسی رو به حواریون کردند و فرمودند: برادر تو درست می گوید و چشمان شما اشتباه دیده است.» این داستان درسی بزرگ است برای همه ما که از تجسس در امور دیگران بپرهیزیم و اشتباهات و خطا های دیگران را فاش نکنیم. البته آن جا که نیاز باشد اصل امر به معروف و نهی از منکر را نباید ترک کرد و انسان هر چه نسبت به اسرار دیگران بی اطلاع باشد و در امور دیگران تجسس و کنجکاوی کمتر نماید آن اسرار دیرتر در معرض فاش شدن قرار می گیرد. یکی دیگر از مصادیق تجسس و کنجکاوی بی مورد، خواندن نامه دیگران می باشد که از عادت های زشتی است که در برخی افراد وجود دارد، که بی اجازه، نامه دیگران را می خوانند یا در کار دیگران تجسس می کنند. اینان برای توجیه کار نادرست خود می گویند: «من و او نداریم»، «بین ما یگانگی کامل وجود دارد.» البته این عذری ناپذیرفتنی است و حتی اگر پدر و فرزند، نامه های هم دیگر را بخوانند، ناراحت می شوند زیرا ممکن است مطالبی وجود داشته باشد که صاحب نامه نمی خواهد دیگران از آن آگاه شوند. پیامبر گرامی اسلام با توصیه به ترک چنین کار نکوهیده ای، می فرماید: «هر کس بی اجازه برادرش به نامه او نگاه کند، مانند آن است که در آتش نگریسته است.

***رازداری ( راسخون)

http://rasekhoon.net/article/show/168396/%D8%B1%D8%A7%D8%B2%D8%AF%D8%A7%D8%B1%DB%8C%20%282%29/



تاریخ : شنبه 96/1/19 | 1:42 صبح | نویسنده : سیذ اصغر سعادت میرقدیم | نظر

***نسیم معرفت***

گل تقدیم شمادرمحضر قرآن کریمگل تقدیم شما

 

شدّت عمل در برابر دشمنان اسلام و مُسلمین(تفسیرآیه 123 توبه)

در تفسیر نمونه ج 8 ص 196 در رابطه با آیه 123 از سوره توبه چنین آمده  است :

یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا قاتِلُوا الَّذینَ یَلُونَکُمْ مِنَ الْکُفَّارِ وَ لْیَجِدُوا فیکُمْ غِلْظَةً وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقینَ.


اى کسانى که ایمان آورده اید با کافرانى که به شما نزدیکترند پیکار کنید (و دشمن دورتر شما را از دشمنان نزدیک غافل نکند) و آنها باید در شما شدت و خشونت احساس کنند، و بدانید خداوند با پرهیزکاران است .

درست است که با تمام دشمنان باید مبارزه کرد ، و تفاوتى در این وجود ندارد ، ولى از نظر تاکتیک و روش مبارزه ، بدون شک باید نخست از دشمنان نزدیکتر شروع کرد ، چرا که خطر دشمنان نزدیکتر بیشتر است همانگونه که به هنگام دعوت به سوى اسلام و هدایت مردم به آئین حق باید از نزدیکتر شروع کرد ، پیامبر (صَلَّى‏ اللهُ ‏عَلَیهِ‏ وَآلِهِ‏ وَسَلَّمَ‏) دعوت خود را به فرمان خداوند از بستگانش شروع کرد و سپس مردم مکه را تبلیغ فرمود ، بعد از آن به سراسر جزیره عرب ، مبلّغ فرستاد و سپس نامه براى سلاطین جهان نوشت ، و بدون شک این روش به پیروزى نزدیکتر است .البته هر قانونى استثنائى دارد ، ممکن است مواقع فوق ‏العاده‏ اى پیش بیاید که دشمن دورتر به مراتب خطرناکتر باشد ، و قبلا باید به دفع او شتافت ، اما همانگونه که گفتیم این یک استثناء است نه یک قانون همیشگى و اما اینکه گفتیم پرداختن به دشمن نزدیکتر لازم تر است ، دلائلش واضح است زیرا  :

اولا - خطر دشمن نزدیک از خطر دشمنان دور بیشتر مى‏باشد 

ثانیا - آگاهى و اطلاعات ما نسبت به دشمنان نزدیکتر افزونتر است و این خود به پیروزى کمک مى‏کند

ثالثا پرداختن به دور و رها کردن نزدیک این خطر را نیز دارد که دشمنان نزدیک ممکن است از پشت سر حمله کنند و یا کانون اصلى اسلام را به هنگام خالى شدن مرکز درهم بکوبند

رابعا وسائل و هزینه مبارزه با نزدیک ، کمتر و ساده ‏تر ، و تسلط بر جبهه در آن آسانتر است به این جهات و جهات دیگر دفع اینگونه دشمنان ، لازمتر است

ذکر این نکته نیز لازم به نظر مى‏رسد : در آن موقع که آیه فوق نازل شد ، اسلام تقریبا همه جزیرة العرب را گرفته بود و بنابراین نزدیکترین دشمن در آن روز شاید امپراطورى روم شرقى بود که مسلمانان براى مبارزه با آنان به تَبوک شتافتند .
 
این را نیز نباید فراموش کرد که آیه فوق گر چه از (پیکار مسلحانه )، و از (فاصله مکانى ) سخن مى گوید، ولى بعید نیست که روح آیه در پیکارهاى منطقى و فاصله هاى معنوى نیز حاکم باشد، به این معنى که مسلمانان به هنگام پرداختن به مبارزه منطقى و تبلیغاتى با دشمنان ، اول باید به سراغ کسانى بروند که خطرشان براى جامعه اسلامى بیشتر و نزدیکتر است ، مثلا در عصر ما که خطر الحاد و مادیگرى همه جوامع را تهدید مى کند، باید مبارزه با آن را مقدم بر مبارزه با مذاهب باطله قرار داد، نه اینکه آنها فراموش ‍ شوند، بلکه باید لبه تیز حمله متوجه گروه خطرناکتر گردد، یا مثلا مبارزه با استعمار فکرى و سیاسى و اقتصادى باید در درجه اول قرار گیرداین را نیز نباید فراموش کرد که آیه فوق گر چه از پیکار مسلحانه ، و از فاصله مکانى سخن مى‏گوید ، ولى بعید نیست که روح آیه در پیکارهاى منطقى و فاصله‏ هاى معنوى نیز حاکم باشد ، به این معنى که مسلمانان به هنگام پرداختن به مبارزه منطقى و تبلیغاتى با دشمنان ، اول باید به سراغ کسانى بروند که خطرشان براى جامعه اسلامى بیشتر و نزدیکتر است ، مثلا در عصر ما که خطر الحاد و مادیگرى همه جوامع را تهدید مى‏کند ، باید مبارزه با آن را مقدم بر مبارزه با مذاهب باطله قرار داد ، نه اینکه آنها فراموش شوند ، بلکه باید لبه تیز حمله متوجه گروه خطرناکتر گردد ، یا مثلا مبارزه با استعمار فکرى و سیاسى و اقتصادى باید در درجه اول قرار گیرد
دومین دستورى که در زمینه جهاد، در آیه فوق مى خوانیم ، دستور شدت عمل است ، آیه مى گوید دشمنان باید در شما یکنوع خشونت احساس کنند ( وَ لْیَجِدُوا فیکُمْ غِلْظَةً) .اشاره به اینکه تنها شجاعت و شهامت درونى ، و آمادگى روانى براى ایستادگى و مبارزه سرسختانه با دشمن کافى نیست ، بلکه باید این آمادگى و سر سختى خود را به دشمن نشان بدهید، و آنها بدانند در شما چنین روحیه اى هست ، و همان سبب عقب نشینى و شکست روحیه آنان گردد، و به تعبیر دیگر وجود قدرت کافى نیست ، بلکه باید در برابر دشمن نمایش قدرت داد.
و لذا در تاریخ اسلام مى خوانیم که به هنگام آمدن مسلمانان به مکه براى مراسم زیارت خانه خدا پیامبر
(صَلَّى‏ اللهُ ‏عَلَیهِ‏ وَآلِهِ‏ وَسَلَّمَ‏) به آنها دستور داد به هنگام طواف با سرعت راه بروند بلکه بدوند و شدت و سرعت و ورزیدگى خود را به دشمنانى که ناظر آنها بودند نشان دهند.

و نیز در داستان فتح مکه مى خوانیم که پیامبر   (صَلَّى‏ اللهُ ‏عَلَیهِ‏ وَآلِهِ‏ وَسَلَّمَ‏)شب هنگام دستور داد مسلمانان همگى در بیابان آتش ‍ بیفروزند تا مردم مکه به عظمت ارتش اسلام آشنا شوند و اتفاقا این کار در روحیه آنها اثر گذاشت و نیز دستور داد که ابو سفیان بزرگ مکه را در گوشه اى نگهدارند و ارتش نیرومند اسلام در مقابل او رژه روند.
و در پایان آیه به مسلمانان با این عبارت نوید پیروزى مى دهد که بدانید که خدا با پرهیزکاران است .
این تعبیر ممکن است علاوه بر آنچه گفته شد، اشاره به این معنى نیز باشد که توسل به خشونت و شدت عمل باید توام با تقوا باشد، و هیچگاه از حدود انسانى تجاوز نکند.


*تفسیر نمونه ج 8 ص 196  آیه 123 از سوره توبه.

*******************************************************************************


مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَ الَّذینَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَی الْکُفَّارِ رُحَماءُ بَیْنَهُمْ تَراهُمْ رُکَّعاً سُجَّداً یَبْتَغُونَ فَضْلاً مِنَ اللَّهِ وَ رِضْواناً سیماهُمْ فی‏ وُجُوهِهِمْ مِنْ أَثَرِ السُّجُودِ ذلِکَ مَثَلُهُمْ فِی التَّوْراةِ وَ مَثَلُهُمْ فِی الْإِنْجیلِ کَزَرْعٍ أَخْرَجَ شَطْأَهُ فَآزَرَهُ فَاسْتَغْلَظَ فَاسْتَوی‏ عَلی‏ سُوقِهِ یُعْجِبُ الزُّرَّاعَ لِیَغیظَ بِهِمُ الْکُفَّارَ وَعَدَ اللَّهُ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ مِنْهُمْ مَغْفِرَةً وَ أَجْراً عَظیماً


محمّد ( ص ) فرستاده خداست و کسانی که با او هستند در برابر کفّار سرسخت و شدید ، و در میان خود مهربانند پیوسته آنها را در حال رکوع و سجود می بینی در حالی که همواره فضل خدا و رضای او را می طلبند نشانه آنها در صورتشان از اثر سجده نمایان است این توصیف آنان در تورات و توصیف آنان در انجیل است ، همانند زراعتی که جوانه های خود را خارج ساخته ، سپس به تقویت آن پرداخته تا محکم شده و بر پای خود ایستاده است و بقدری نموّ و رشد کرده که زارعان را به شگفتی وامی دارد این برای آن است که کافران را به خشم آورد ( ولی ) کسانی از آنها را که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام داده اند ، خداوند وعده آمرزش و اجر عظیمی داده است.




تاریخ : شنبه 96/1/19 | 1:40 صبح | نویسنده : سیذ اصغر سعادت میرقدیم | نظر


  • paper | فال حافظ | فروش Backlinks
  • رپورتاژآگهی | فال تاروت چهار کارتی