سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مردم همانندمعادن طلا و نقره،مختلفند+وبلاگ روستای سادات محله بوجا

نتیجه تصویری برای گل های رنگارنگ در گلدان

***نسیم معرفت***

الإمامُ الصّادقُ علیه السلام : النّاسُ مَعادِنُ کمَعادِنِ الذَّهَبِ و الفِضَّةِ ؛ فمَن کانَ لَهُ فی الجاهِلِیَّةِ أصلٌ فلَهُ فی الإسلامِ أصلٌ .حدیث

امام صادق علیه السلام : مردم معدن هایى چون معدن هاى طلا و نقره هستند. پس هر که در جاهلیت اصالت داشته است در اسلام نیز اصیل و ریشه دار است.


**بیانات مقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنه ای در جمع انجمن اهل قلم در سال 1381.

شناسایی افراد مستعد برای انجمن اهل قلم

[کاری که شما باید بکنید این است که اوّل این انجمن را محکم نگه‌دارید؛ کار دوم این است که برای نگهداشتنِ آن بلاشک احتیاج دارید به این‌که مرتّب نفَس و خون جدید وارد آن کنید.]
کار سومی به‌وجود می‌آید که عبارت است از جستجو کردن استعدادهای خوب و تابناک، گزینش کردن صحیح و عادلانه، آوردن و وارد مجموعه کردن آنها. در این هیچ تردیدی نکنید. الان در سرتاسر کشور یک حرکت عمومیِ عجیبی شروع شده است؛ از همین جمعیتهای کوچک دانش‌آموزی گرفته تا دانشجویی و بالاتر از دانشجویی. الان هزارها نقطه و کانون در این کشور به‌وجود آمده است. در همین تهران و در شهرستانهای گوناگون خیلی هست. شاید در همان کنگاور هم - که آقای نوری‌زاد را آن‌طور متأثّر و عصبانی کرده - یکی باشد. همه‌ی اینها محض احساس تکلیف مبارزه می‌کنند. این تابلوِ تهاجم فرهنگی را که ما چند سال پیش بلند کردیم و عده‌ای سنگبارانش کردند، خوشبختانه اینها قبول و بلند کرده‌اند. الان در همه‌ی این تشکّلهای کوچک ناشناخته و احصا نشده، جهتِ واحدی وجود دارد و آن مبارزه با تهاجم فرهنگی است. از بچه‌ها می‌پرسید شما می‌خواهید چه کار کنید؛ این کتاب، نمایشنامه، جزوه، بروشور و شعر را برای چه نوشتید و این انجمن را برای چه درست کردید؟ می‌گویند می‌خواهیم با تهاجم فرهنگی مبارزه کنیم. این کار خیلی مبارک است و این را دست کم نگیرید. در بین همینهاست که شما آن معدنهای الماس و طلا را پیدا می‌کنید:
«
اَلنَّاسُ مَعَادِنُ کَمَعَادِنِ الذَّهَبِ وَ الْفِضَّةِ ».(1) بروید و آنها را شناسایی و گزینش کنید و به شکل حساب شده‌ای وارد مجموعه نمایید. البته می‌توانید مجموعه را دارای دهلیزها و گردونها و گیتیهای گوناگون کنید تا اینها را راحت و بی‌دغدغه وارد کنید؛ یعنی از یک قرنطینه‌ی ناآشکاری بگذرانید و بعد وارد اصل مجموعه کنید. از این کارها باید بکنید.1381/11/08

بیانات در دیدار جمعی از اعضای انجمن قلم‌

تربیت نیروی انسانی

حدیث

1 ) الکافی،ثقة الإسلام کلینى‏ ج 8 ص 177ح 197؛ من‏لایحضره‏الفقیه، صدوق ج 4 ص380ح5821 ؛ شرح‏نهج‏البلاغة ابن ابی الحدید ج 6 ص 370 ؛ بحارالأنوار،مجلسی، ج 58 ص 106 ؛

اَلنَّاسُ مَعَادِنُ کَمَعَادِنِ الذَّهَبِ وَ الْفِضَّةِ فَمَنْ کَانَ لَهُ فِی الْجَاهِلِیَّةِ أَصْلٌ فَلَهُ فِی الْإِسْلَامِ أَصْلٌ
ترجمه:
بکر بن صالح در حدیث مرفوعى از امام صادق علیه السّلام روایت کند که فرمود: مردم معدنهائى هستند چون معدنهاى طلا و نقره، پس هر که در دوران جاهلیت ریشه و اصلى داشته (و عنصر پاکى بوده یا از اهل شرف بوده) در اسلام نیز همان ریشه و اصل را دارا است.


http://farsi.khamenei.ir/newspart-index?tid=1734

**************************************************

**

مردم بسیار در فَطانت و بَلادت(1) اختلاف دارند. مأمون و امین (لَعَنَهُمَا اللهُ)  نزدِ یک معلّم مى رفتند، معلم زیر فرش مأمون کاغذ گذاشت و او متوجّه شد، ولى زیر فرش امین خشت گذاشت و او نفهمید. در روایت آمده است:
«
اَلنَّاسُ مَعَادِنُ کَمَعَادِنِ الذَّهَبِ وَ الْفِضَّةِ » مردم مانند معادن طلا و نقره هستند.(2)
آقایى ادّعا مى کرد که اگر مى دید کسى نامه اى مى نویسد، از حرکت قلم او مى فهمید چه مى نویسد. البته ما مى دانستیم او خوش فهم است، ولى نه تا این درجه.

در مقابل آقایى مى خواست با اشاره به بچّه هاى خود مطلبى بفهماند، ولى طورى مى کرد که همه، حتى کودکان منظورش را مى فهمیدند، « و عَلى هذا فَقِسْ. »
چه قدر بین افراد تفاوت وجود دارد! همین امور ساده و آشکار مثل نماز، بعضى را به سماوات مى رساند و براى عدّه اى هیچ خبرى نیست، براى بعضى اَعْلى عِلّیّین است، و براى بعضى هیچ معلوم نیست که آیا این معجون شور است و یا شیرین.

 

1.فَطانت: زیرکى و باهوشى؛ بِلادت: کند فهمى و کم هوشى.

2.کافى، ج 8، ص 177؛ من لا یحضره الفقیه، ج 4، ص 380؛ بحار الانوار، ج 58، ص 65 و 106؛ ج 64، ص 121.

http://v0.bahjat.ir/index.php/2011-09-08-10-59-53/19-2011-09-06-08-13-42/1100-2012-08-13-02-15-23.html

نقل از سایت آیت الله بهجت

******************************************************

 


**

مردم اگرچه همه از خاک آفریده شدند و سعدی علیه الرحمه هم گوید:بنی آدم سرشت از خاک دارد- اگر خاکی نباشد آدمی نیست ، ولی میان ماه من تا ماه گردون تفاوت از زمین تا آسمان است. استعداد ها و ظرفیت ها و کشش ها و توانایی ها و فهم ها و دریافت های افراد یکسان نخواهد بود و در قرآن کریم آمده است(وَ قَدْخَلَقَکُمْ أَطْوارا سوره نوح آیه 14)   و به تعبیر امام صادق علیه السلام (به نحو استعاره که حاکی از حقیقت است) ،جنس بعضی از مردم از طلا است و جنس بعضی دیگر از نقره و باید به این تفاوت ها دقت نمود (قال الصادق ع :اَلنَّاسُ مَعَادِنُ کَمَعَادِنِ الذَّهَبِ وَ الْفِضَّةِ
هرچند که همه انسان ها بِالقُوَّه قابلیت های زیادی دارند اما باید دید که چه قابلیت هایی در آنها بیشتر ظهور و فعلیت دارند تا از آن ها در امور متناسب خود  به نحو شایسته استفاده نمود و در (مدینه فاضله) افلاطون که در کتاب جمهورش تجلی کرده برخی از تعبیرات درباره جنس دسته هایی از مردم ، بیانگر توجه به استعداد ها و قابلیت ها می باشد و در آنجا مردم را به سه طبقه و دسته تقسیم نموده که دسته ای فلزشان از طلا است و دسته ای فلزشان از نقره است و دسته دیگر فلزشان از آهن است و به تفصیل به شرح هر یک پردااخته است....

سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی

 

** آیت الله سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی



      

درمکتب شیطان جزدرس گمراهی و بدبختی نیست+آیت الله سید اصغرسعادت م

 

نتیجه تصویری برای لأغوینهم اجمعین الا

***نسیم معرفت***

بِسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ

** لَیسَ فِی مَکتَبِ الشَّیطانِ وَ الهَوَی اِلَّا دَرسُ الضَّلالَةِ وَ الشِّقاوَةِ  و ...  

یَهوِی و یَهبِطُ وَ یَسقُطُ الأنسانُ بِسَبَبِ العِصیانِ وَ الهَوَی النَّفسانِیَّةِ وَ التَّسویلاتِ الشَّیطانِیَّةِ ، اِلَی الدَّرَکاتِ الشَّقاوِیَّةِ وَ المَراتِبِ الرَّدِیَّةِ وَ الدَّنِیَّةِ وَ یَدخُلُ بِذلِکَ فِی تِیهِ الضَّلالَةِ وَ الحَیرانِیَّةِ وَ یِسقُطُ فِی قَعرِ الحَیوانِیَّةِ وَ الحَضیضِ البَهیمِیَّةِ. قالَ اللهُ تَبارَکَ وَ تَعالَی :  وَ لَقَدْ ذَرَأْنا لِجَهَنَّمَ کَثیراً مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لا یَفْقَهُونَ بِها وَ لَهُمْ أَعْیُنٌ لا یُبْصِرُونَ بِها وَ لَهُمْ آذانٌ لا یَسْمَعُونَ بِها أُولئِکَ کَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُولئِکَ هُمُ الْغافِلُونَ ( سورةُ الاأحزاب الآیة 179 ) .

اَلنّارُ النَّفسانِیَّةُ ، نارُُ مُشتَعِلَةُُ فِی ضَمیرِ الأِنسانِ بِسَبَبِِ مِنَ الأَسبابِ نَحوَ الکِبر و الحسد و الحِقد و البُخل و الحِرص و الطمع و غیر ذلک و یَبعُدُ الأنسانُ بهذه الصفاتِ الرذیلة عن الکمالات الأنسانیة و التقرب الألهیة و جوارِ رحمةِ ربِّ العالمین و مَتَی اشتَدَّت ناریَّةُ نفسانِیَّتِهِ زادت آثامُه و معاصیهِ و تَوَغَّلَ فی العصیان و الخَطأ و الضلالة و الغَوایة و مَآلُهُ و مَرجَعُهُ الی الخسران العظیم . قوله تعالی :  خَسِرَ الدُّنْیا وَ الْآخِرَةَ ذلِکَ هُوَ الْخُسْرانُ الْمُبینُ .  ( سورةُ الحج الآیة 11) وَ رُبَما یَحرُمُ من کل خیر و کمال و یَرتَکِبُ کُلَّ فعلِِ قبیحِِ و شَرِِّ و یَصیرُ دائما قَرینَ شیطانِِ مَریدِِ و بِئس القَرین. قولُهُ تعالی :وَ مَنْ یَعْشُ عَنْ ذِکْرِ الرَّحْمنِ نُقَیِّضْ لَهُ شَیْطاناً فَهُوَ لَهُ قَرینٌ ( سورة الزُّخرُف الآیة 36) و لَیسَ فِی مَکتَبِ الشَّیطانِ وَ الهَوَی اِلَّا دَرسُ الضَّلالَةِ وَ الشِّقاوَةِ و العداوةِ و البَغاضَةِ  و الشِّقاقِ و النِّفاق وَ الَّنزْغِ و الشَّنَئانِ و الحِقد و الکبر و الحسادة و سوء الظن و الخسرانِ .  و هذه الصفاتُ و الآثارُ المَشؤمةُ مُوجِبةُُ لسقوط الانسان و هلاکَتِهِ . 

وَاعلَم اَنَّ فلاحَ الأنسانِ اَلمُتَوَّجِ وَ المُکَرَّمِ  مِنَ اللهِ تَعالَی بِتاجِ الکَرامَةِ  ، فِی غَلَبةِ نورانِیَّتِهِ علی ناریَّةِ نفسانِیَّتِهِ و (قال رسول الله صلی الله علیه وآله و سلم : اَشجَعُ النّاسِ مَن غَلَبَ هَواهُ)   و سعادتُهُ الأبَدیّةُ فی اطاعَتِهِ لله العزیز الکریم و مِعراجِیَّتُهُ و عُروجُهُ الروحانیةُ و النورانیةُ فی جَنب عُبودِیَّتِهِ لله تعالی و رُوِی عَن الصّادق علیه السلام فی مِصباحِ الشریعة : ا اَلْعُبودِیَّةُ جَوْهَرَةٌ کُنْهُهَا الرُّبوبِیَّةُ   و لِذلک جُعِلَتِ الصلوةُ مِعراجاََ للأنسان وَ اشتُهِرَ فِی الألسِنَةِ هذالکلام من رسول الله (ص) : اَلصَّلوةُ مِعراجُ المُؤمِنِ و جُعِلَتِ الصلوةُ قُرَّةَ عَینِِ لِلرَّسولِ المُکَرَّمِ  (صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَآلهِ وَسَلَّمَ) .

وَ اعلَم اَنَّ اِبلیسَ اَقسَمَ بالله لِأِغواء النّاس و انحرافِهِم و شِقاوَتِهِم و قال الشیطانُ لعنةُ اللهِ علیه فی حال العصیان جرئةََ علی اللهِ : قالَ فَبِعِزَّتِکَ لَأُغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعینَ * إِلاَّ عِبادَکَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصینَ ( سورة ص الآیة 82-83)  و رُوِیَ   : اَلنّاسُ کُلُّهُم هالِکُونَ اِلَّا العالِمُونَ وَ العالِمُونَ کُلُّهُم هالِکُونَ اِلَّا العامِلُونَ وَ العامِلُونَ کُلُّهُم هالِکُونَ اِلَّا المُخلِصُونَ وَ المُخلِصُونَ فِی (عَلَی) خَطَرِِ عَظیمِِ ( نُقِلَ هذا الکلام بأشکالِِ مُختلفة فی الکُتب کما فی مَجموعةِ الورّام عن النبی (ص) و  فی مصباح الشریعة عن الصادق (ع) و  نُقِلَ ایضا  فی جامع السعادات للمحقق النراقی ره ) . 

یَابنَ آدَمَ لاتَکُن مِمَّن وَطِئَتهُ سَنابِکُ الشَّیاطینِ و لاتَکُن مِمَّنِ اتَّبَعَ هَواهُ فَشَقِیَ وَ وَیلُُ لِمَن کان اِلهُهُ هَواهُ . قَولُهُ تَعالی : أَفَرَأَیْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلهَهُ هَواهُ وَ أَضَلَّهُ اللَّهُ عَلی‏ عِلْمٍ وَ خَتَمَ عَلی‏ سَمْعِهِ وَ قَلْبِهِ وَ جَعَلَ عَلی‏ بَصَرِهِ غِشاوَةً فَمَنْ یَهْدیهِ مِنْ بَعْدِ اللَّهِ أَ فَلا تَذَکَّرُونَ ( سورة الجاثیة الآیة 23)  واعلم ان مَنشأ الخُصومات و النزاعات و التنازعات و المشاجرات و الأنحرافات یکون فی نسیان ذکرالله تعالی و منشأه اِستحواذُ الشیطان  علی الأنسان و غلبةُ الهوی علیه و الأشتغالُ و الأتکالُ بغیر الله تعالی و کثیرامّا یقول استاذُنا المرحوم آیة الله العظمی الشیخ اسماعیل  الصالحی المازندرانی فی اَثناء الدرس الخارج للأصول و الفقه :

بِکَثرَةِ اشتِغالِنا بِکارِنا   لَیسَ لَنا کارُُ بِکَردِگارِنا

و  فی الختام یلزم للأنسان من جهة الأِنتِباه و التَّنَبُّه و الأتِّعاظ مرورُ هذه الآیات فی ایامِ الأُسبوعِ  :

** أَفَرَأَیْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلهَهُ هَواهُ وَ أَضَلَّهُ اللَّهُ عَلی‏ عِلْمٍ وَ خَتَمَ عَلی‏ سَمْعِهِ وَ قَلْبِهِ وَ جَعَلَ عَلی‏ بَصَرِهِ غِشاوَةً فَمَنْ یَهْدیهِ مِنْ بَعْدِ اللَّهِ أَ فَلا تَذَکَّرُونَ ( سورة الجاثیة الآیة 23)

** أَ رَأَیْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلهَهُ هَواهُ أَ فَأَنْتَ تَکُونُ عَلَیْهِ وَکیلاً ( سورة الفرقان الآیة 43)

** وَ لَوْ شِئْنا لَرَفَعْناهُ بِها وَ لکِنَّهُ أَخْلَدَ إِلَی الْأَرْضِ وَ اتَّبَعَ هَواهُ فَمَثَلُهُ کَمَثَلِ الْکَلْبِ إِنْ تَحْمِلْ عَلَیْهِ یَلْهَثْ أَوْ تَتْرُکْهُ یَلْهَثْ ذلِکَ مَثَلُ الْقَوْمِ الَّذینَ کَذَّبُوا بِآیاتِنا فَاقْصُصِ الْقَصَصَ لَعَلَّهُمْ یَتَفَکَّرُونَ ( سورة الأعراف  الآیة 176)

** فَإِنْ لَمْ یَسْتَجیبُوا لَکَ فَاعْلَمْ أَنَّما یَتَّبِعُونَ أَهْواءَهُمْ وَ مَنْ أَضَلُّ مِمَّنِ اتَّبَعَ هَواهُ بِغَیْرِ هُدیً مِنَ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمینَ .  ( سورة القصص   الآیة 50)

** اسْتَحْوَذَ عَلَیْهِمُ الشَّیْطانُ فَأَنْساهُمْ ذِکْرَ اللَّهِ أُولئِکَ حِزْبُ الشَّیْطانِ أَلا إِنَّ حِزْبَ الشَّیْطانِ هُمُ الْخاسِرُونَ .( سورة المجادله  الآیة 19)

** أَ لَمْ أَعْهَدْ إِلَیْکُمْ یا بَنی‏ آدَمَ أَنْ لا تَعْبُدُوا الشَّیْطانَ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُبینٌ .( سورة یس   الآیة 60)

** وَ قُلْ لِعِبادی یَقُولُوا الَّتی‏ هِیَ أَحْسَنُ إِنَّ الشَّیْطانَ یَنْزَغُ بَیْنَهُمْ إِنَّ الشَّیْطانَ کانَ لِلْإِنْسانِ عَدُوًّا مُبیناً . ( سورة الأسراء  الآیة 53)

** الشَّیْطانُ یَعِدُکُمُ الْفَقْرَ وَ یَأْمُرُکُمْ بِالْفَحْشاءِ وَ اللَّهُ یَعِدُکُمْ مَغْفِرَةً مِنْهُ وَ فَضْلاً وَ اللَّهُ واسِعٌ عَلیمٌ .( سورة البقره   الآیة 268)

و نِعمَ ما قال العارفُ و الشاعر المعروف  الحافظ الشیرازی بالفارسیة :

دام سخت است مگر یار شود لطف خدا

ورنه  آدم نبرد  صرفه ز شیطان رجیم

الرّاقمُ للسُّطور : السیداصغر سعادت میرقدیم اللاهیجی

ترجمه : 

در مکتب شیطان و هوای نفس جز درس گمراهی و بدبختی وجود ندارد ...

انسان به سبب نافرمانی و عصیان نسبت به خداوند و پیروی از هوای نفس و به واسطه تسویلات و تزیینات شیطانی ، به  پستی های شقاوت و بدبختی و مراتب پست و انحطاط حیوانی سقوط می کند و به سبب آن در چاه گمراهی و سرگردانی داخل می گردد و در قعر حیوانیت و حضیض بَهیمیّت سقوط می نماید . در سوره اعراف آیه 179 خداوند چنین می فرماید :  وَ لَقَدْ ذَرَأْنا لِجَهَنَّمَ کَثیراً مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لا یَفْقَهُونَ بِها وَ لَهُمْ أَعْیُنٌ لا یُبْصِرُونَ بِها وَ لَهُمْ آذانٌ لا یَسْمَعُونَ بِها أُولئِکَ کَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُولئِکَ هُمُ الْغافِلُونَ . به یقین ، گروه بسیاری از جن و انس را برای دوزخ آفریدیم آنها دلها [ عقلها ] یی دارند که با آن ( اندیشه نمی کنند ، و ) نمی فهمند و چشمانی که با آن نمی بینند و گوشهایی که با آن نمی شنوند آنها همچون چهارپایانند بلکه گمراهترند  اینان همان غافلانند ( چرا که با داشتن همه گونه امکانات هدایت ، باز هم گمراهند ) !

آتش نفسانی ، آتشی است که  به سببی از اسباب مانند کبر و حسد و کینه و بخل و حرص و طمع و ... در درون انسان شعله ور است و بواسطه آن   آدمی از کمالات انسانی و تقرب و قرب الهی و از جوار رحمت الهی دور می گردد و هر اندازه آتش نفسانی شدت بگیرد و شعله ور تر گردد گناهان و معاصی انسان افزایش پیدا می کند و بیشتر در عصیان و معصیت و خطا و گمراهی و ...  فرو می رود  و عاقبت و سرانجام  و برگشت چنین انسانی به سوی خسران و زیان بزرگ است .
خَسِرَ الدُّنْیا وَ الْآخِرَةَ ذلِکَ هُوَ الْخُسْرانُ الْمُبینُ . ( به این ترتیب ) هم دنیا را از دست داده اند ، و هم آخرت را و این همان خسران و زیان آشکار است!( سوره حج آیه 11 )

و چه بسا آدمی بواسطه آتشفشان نفس و هوی و هوس های نفسانی و شیطانی از هر خیر و کمالی محروم گردد و مرتکب هر کار زشت و بد و شر شود و در نهایت دایما و پیوسته قرین و همدم شیطان رانده شده باشد که او بد همدمی خواهد بود . خداوند در آیه 36 از سوره زُخرُف چنین می فرماید :   وَ مَنْ یَعْشُ عَنْ ذِکْرِ الرَّحْمنِ نُقَیِّضْ لَهُ شَیْطاناً فَهُوَ لَهُ قَرینٌ .و هر کس از یاد خدا روی گردان شود شیطان را به سراغ او میفرستیم پس همواره قرین اوست!  و نیست در مکتب شیطان و هوی و هوس نفسانی مگر درس گمراهی و شقاوت و بدبختی و دشمنی و بغض و جدایی و اختلاف و نفاق و دورویی و  فتنه و فتنه انگیزی و خصومت و کینه و کبر و تکبر و حسادت و سوءظن و خسارت و زیان  و این صفات و آثار شوم موجب سقوط انسان و هلاکتش می گردد . 

بدان که فلاح و رستگاری انسان که از طرف خداوند به تاج کرامت مکرَّم است ، در غلبه نورانیت او بر نارِیّت نفسانیتش می باشد و پیامبر اکرم ص فرمود : شجاع ترین مردم کسی است که بر هوای نفسش غلبه نماید و بدان که  سعادت ابدی انسان در اطاعت و پیروی نسبت به خداوند عزیز و کریم می باشد و معراجیت و عروج روحانی و  نورانی آدمی در جَنب و کنار عبودیت خداوند متعال است  و در مصباح الشریعه از امام صادق علیه السلام روایت شده که فرمود : الْعُبودِیَّةُ جَوْهَرَةٌ کُنْهُهَا الرُّبوبِیَّةُ . و روی این جهت نماز معراج انسان قرار داده شده است و در بین مردم مسلمان این کلام و سخن از رسولخدا  ص مشهور است که آن حضرت فرمود :   نماز معراج مؤمن می باشد و نیز نماز چشم روشنی و نور دیدگان پیامبر ص قرار گرفته است .  و بدان که ابلیس خبیث قسم خورده  به خدا که بنی آدم و مردم را به اغواء و گمراهی و انحراف  بکشاند و آن ملعون که لعنت خدا براو باد در حال عصیان با جسارت به خداوند چنین گفت : قالَ فَبِعِزَّتِکَ لَأُغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعینَ * إِلاَّ عِبادَکَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصینَ . ( سورة ص الآیة 82-83) . گفت: «به عزّتت سوگند ، همه آنان( بنی آدم و انسان ها )  را گمراه خواهم کرد ، مگر خاصان از بندگانت را که دل از غیر بریدند و برای تو خالص شدند. 

و در روایتی چنین آمده است : اَلنّاسُ کُلُّهُم هالِکُونَ اِلَّا العالِمُونَ وَ العالِمُونَ کُلُّهُم هالِکُونَ اِلَّا العامِلُونَ وَ العامِلُونَ کُلُّهُم هالِکُونَ اِلَّا المُخلِصُونَ وَ المُخلِصُونَ فِی ( عَلَی) خَطَرِِ عَظیمِِ  . : یعنی مردم همه  در هلاکتند مگر   عالمان و اهل علم  ، و علماء نیز در هلاکتند مگر آنها که‌ عامِل و اهل عمل هستند و عاملان نیز درهلاکتند مگر آنها که مُخلِص هستند  ، و مُخلِصان  نیز تازه در خطر عظیم وبزرگ می باشند  . ( این سخن به اشکال مختلفه نقل شده است چنانکه در مجموعه ورّام از پیامبر ص و در مصباح الشریعه از امام صادق نقل شده است و همچنین این کلام در جامع السعادات محقق نراقی نیز آمده است )  

ای فرزند آدم از کسانی مباش که  سُم های شیاطین او را پامال و خُرد کرده باشد و نیز از کسانی مباش که پیروی هوی و هوس خویش کرده و نگون بخت و نگونسار و بدبخت شده است. خداوند متعال در سوره جاثیه آیه 23 چنین فرمود : أَفَرَأَیْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلهَهُ هَواهُ وَ أَضَلَّهُ اللَّهُ عَلی‏ عِلْمٍ وَ خَتَمَ عَلی‏ سَمْعِهِ وَ قَلْبِهِ وَ جَعَلَ عَلی‏ بَصَرِهِ غِشاوَةً فَمَنْ یَهْدیهِ مِنْ بَعْدِ اللَّهِ أَ فَلا تَذَکَّرُونَ ( سورة الجاثیة الآیة 23) . پس آیا دیدى آن کسى را که معبود خویش را هواى خود قرار داده و با این که حق را شناخته است خدا او را در بیراهه گذارده و بر گوش و دلش مهر نهاده و بر چشمش پرده افکنده است ؟ با این وصف، پس از خدا چه کسى او را به راه خواهد آورد ؟ آیا درباره این گونه افراد نمى اندیشید تا پند گیرید ؟ و وای به حال کسی که اِله او هوی و هوسش باشد .  و بدان که سر منشأ خصومت ها و نزاع ها و تنازعات و مشاجرات و اختلافات و انحرافات در فراموش کردنِ ذکر و یاد خداوند متعال است و منشأ و ریشه این نسیان نیز تسلط شیطان و غلبه هوی و هوس بر انسان و اشتغال و اتّکال آدمی به غیر خدا است و بارها استاد ما مرحوم آیة الله العظمی  شیخ اسماعیل صالحی مازندرانی در خلال درس خارج اصول و فقه   این شعر را  می خواند  :   بِکَثرَةِ اشتِغالِنا بِکارِنا  لَیسَ لَنا کارُُ بِکَردِگارِنا  یعنی
یعنی آنقدر با کارهای گوناگون مشغولیم که دیگر کاری به کردگار وآفریدگار مان  نداریم!!!

و در پایان لازم است که انسان در طول ایام هفته جهت  بیداری و تنبه و پندپذیری این آیات را مرور نماید :

** أَفَرَأَیْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلهَهُ هَواهُ وَ أَضَلَّهُ اللَّهُ عَلی‏ عِلْمٍ وَ خَتَمَ عَلی‏ سَمْعِهِ وَ قَلْبِهِ وَ جَعَلَ عَلی‏ بَصَرِهِ غِشاوَةً فَمَنْ یَهْدیهِ مِنْ بَعْدِ اللَّهِ أَ فَلا تَذَکَّرُونَ ( سورة الجاثیة الآیة 23)

پس آیا دیدى آن کسى را که معبود خویش را هواى خود قرار داده و با این که حق را شناخته است خدا او را در بیراهه گذارده و بر گوش و دلش مهر نهاده و بر چشمش پرده افکنده است ؟ با این وصف، پس از خدا چه کسى او را به راه خواهد آورد ؟ آیا درباره این گونه افراد نمى اندیشید تا پند گیرید ؟

** أَرَأَیْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلهَهُ هَواهُ أَ فَأَنْتَ تَکُونُ عَلَیْهِ وَکیلاً ( سورة الفرقان الآیة 43)

** وَ لَوْ شِئْنا لَرَفَعْناهُ بِها وَ لکِنَّهُ أَخْلَدَ إِلَی الْأَرْضِ وَ اتَّبَعَ هَواهُ فَمَثَلُهُ کَمَثَلِ الْکَلْبِ إِنْ تَحْمِلْ عَلَیْهِ یَلْهَثْ أَوْ تَتْرُکْهُ یَلْهَثْ ذلِکَ مَثَلُ الْقَوْمِ الَّذینَ کَذَّبُوا بِآیاتِنا فَاقْصُصِ الْقَصَصَ لَعَلَّهُمْ یَتَفَکَّرُونَ ( سورة الأعراف  الآیة 176)

** فَإِنْ لَمْ یَسْتَجیبُوا لَکَ فَاعْلَمْ أَنَّما یَتَّبِعُونَ أَهْواءَهُمْ وَ مَنْ أَضَلُّ مِمَّنِ اتَّبَعَ هَواهُ بِغَیْرِ هُدیً مِنَ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمینَ .  ( سورة القصص   الآیة 50)

** اسْتَحْوَذَ عَلَیْهِمُ الشَّیْطانُ فَأَنْساهُمْ ذِکْرَ اللَّهِ أُولئِکَ حِزْبُ الشَّیْطانِ أَلا إِنَّ حِزْبَ الشَّیْطانِ هُمُ الْخاسِرُونَ .( سورة المجادله  الآیة 19)

** أَ لَمْ أَعْهَدْ إِلَیْکُمْ یا بَنی‏ آدَمَ أَنْ لا تَعْبُدُوا الشَّیْطانَ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُبینٌ .( سورة یس   الآیة 60)

** وَ قُلْ لِعِبادی یَقُولُوا الَّتی‏ هِیَ أَحْسَنُ إِنَّ الشَّیْطانَ یَنْزَغُ بَیْنَهُمْ إِنَّ الشَّیْطانَ کانَ لِلْإِنْسانِ عَدُوًّا مُبیناً . ( سورة الأسراء  الآیة 53)

** الشَّیْطانُ یَعِدُکُمُ الْفَقْرَ وَ یَأْمُرُکُمْ بِالْفَحْشاءِ وَ اللَّهُ یَعِدُکُمْ مَغْفِرَةً مِنْهُ وَ فَضْلاً وَ اللَّهُ واسِعٌ عَلیمٌ .( سورة البقره   الآیة 268)

وچه زیبا گفت عارف و شاعر شهیر و نامدار حافظ شیرازی :

دام سخت است مگر یار شود لطف خدا

ورنه  آدم نبرد  صرفه ز شیطان رجیم

نویسنده متن : سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی

الراقم للسطور : السیداصغر سعادت میرقدیم اللاهیجی

 


      

ویژگی های کار برای خدا+آیت الله سعادت میرقدیم لاهیجی+وبلاگ روستا

نتیجه تصویری برای گل های رنگارنگ در گلدان

***نسیم معرفت***


به نام خدا


* ویژگیهای کار برای خدا

1-بانام خداآغازمیشود.

2-بااخلاص ونیت پاک انجام میگیرد(باخلوص نیت نه نیت فلوس).

3-قربة الی الله انجام می گیرد.

4-رنگ خدایی دارد(صبغة الله ومن احسن من الله صبغة سوره بقره آیه 138).

5-پشیمانی ندارد.

6-سرخوردگی ودلخوردگی ودلسردی وافسردگی ندارد.

7-باعشق وعلاقه وبدون توقع ازغیر خدا انجام میشود.

8-ملامت ملامتگران تاثیری درآن ندارد.

9-ازروی تدبیر ودرایت وعقل ومشورت و..انجام میشود.

10-خشنودی ورضایت الهی در آن مدنظر است.

11-مصلحت وصلاح کار مورد توجه است.

12-ریاوسمعه درآن نیست.

13-تحسین وتقبیح دیگران درآن نقشی ندارداگر چه اگر مورد تمجید وستایش دیگران واقع شود نیکو است.

14-فطرت سالم انسان ها آن رامی پسندد.

15-برکات وثمرات ونتائج زیادی دارد.

16-ماندگار است.

17-بااستواری واستحکام انجام میگیرد.

18-سستی وسهل انگاری درآن نیست.

19-باشادابی ونشاط انجام میشود.

20-خشنودی خدا وفرشتگان واهلبیت(ع)رادرپی دارد.

21-مشمول دعای خیر خوبان ونیکان بویژه حضرت ولیعصر(عج) می باشد.

22-اگربه موانع برخورد کردراه حلی برای آن پیدا میشود(بن بست ندارد).

23-اگر به هر علتی ناتمام ماند خداوند به صور مختلف جبران میکند.

24-موانع آنرا خداوند برطرف میکند.

25-طمع دنیا ومادیگری ومانند آن درآن نیست اگرچه برکات مادی ودنیوی هم دارد.

26-لذت وحلاوت وشیرینی آن در دنیا هم قابل درک است.

27-عاقبت به خیری به همراه دارد.

28-ازدغل بازی ونفاق وحقه بازی و...مبرا وپاک است.

29-منت درآن نیست(در قرآن سوره بقره آیه264 آمده است:لاَ تُبْطِلُواْ صَدَقَاتِکُم بِالْمَنِّ وَالأذَى ودر سوره محمدص آیه33آمده است: یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا أَطیعُوا اللَّهَ وَ أَطیعُوا الرَّسُولَ وَ لا تُبْطِلُوا أَعْمالَکُمْ. البته این آیه جنبه سیاسی،اجتماعی دارد وتکیه آیه روی وحدت ومحور رهبری است که سرپیچی از امام ورهبری مشروع، همه اعمال را باطل میکند).

30-بدون سر وصدا وشلوغ کاری انجام میشود.

31-باتوجه واهتمام وهمت عالی انجام میگیرد.

32-امدادها وعنایات الهی رادرپی دارد(مورد توجه الهی است).

33-باعث نورانیت دل است.

34-احساس پوچی وبیهودگی وزیان وضرر درآن نمیشود.

35-به وعده های الهی توجه میگردد.

36-ارزش دنیایی وآخرتی دارد.

37-پوچ وبی ارزش وبی وزن نیست.

38-سبب نورانیت نامه اعمال است.

39-باعث نجات انسان درآخرت است.

40-نورانیت قبروقیامت رادرپی دارد.

41-باحرام ومعصیت وگناه واذیت وآذار وظلم وستم دیگران همراه نیست.

42-از تملق وچاپلوسی دور است.

43-باصبر وحوصله وشکیبایی انجام می گردد.

44-شرک آلود نیست.

45-افراط وتفریط درآن نیست.

46-اسراف درآن نیست.

47-توقع پاداش ومزد آن از خداوند است نه از مردم وغیرخدا(رجوع به آیه77ازسوره کهف).

48-کار نورانیت پیدا میکند.

49-هواهای نفسانی وشیطانی در آن نیست.

50-منیت وادعا ومن من کردن درآن نیست.

51-ازشهرت طلبی وجاه طلبی مبرا وپاک است.

52-از روی ایمان به خدا انجام میشود.

53-از روی اطاعت خدا ورسول ص واهل بیت(ع) وحضرت ولیعصر(عج)انجام میگردد(رجوع به آیه33از سوره محمدص).

54-باعث تخریب ووهن وتضعیف دین نمی شود.پس هرکاری که موجب تخریب ووهن دین گردد برای خدا نیست اگر چه  به اسم خدا وبه عنوان کار برای خدا انجام شود......  .

lمرحوم شیخ رجبعلی خیاط فرمودند: اگر کسی برای خدا کار کند، چشم دلش باز می شود.
 

ونیز فرمود:  هرکاری می کنید نگویید: "من کردم"، بگویید: «لطف خداست». همه را از خدا بدانید.


{متن ازسیداصغر سعادت میر قدیم}


**ویژگی های کار برای خدا - پایگاه اندیشوران حوزه

 

** آیت الله سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی

 

 

** وبلاگ روستای سادات محله  (بوجایه - لاهیجان)

** وبلاگ روستای سادات محله  (بوجایه - لاهیجان)



      

تربیت وپرورش یک اصل در عالم خلقت است+آیت الله سیداصغرسعادت میرقد

***نسیم معرفت***

به نام خدا

*تربیت وپرورش یک اصل در عالم خلقت است

تربیت وپرورش یک اصل در عالم خلقت است وبه خداوند متعال ، ربّ العالمین  گفته می شود  چونکه همه هستی وهمه مخلوقات الهی تحت ربوبیت پروردگار عالم است .هر انسانی که متولد می شود وهرگیاهی که می روید وهر موجودی که از کتم عدم به نور وجود ،ظهور می یابد از ابتدا تا انتها در سایه ربوبیت وتربیت وپرورش پروردگار عالم می باشد. اوهرموجودی را به بهترین وجه می پروراند وهرچیزی که برای کمالش لازم است در او قرار داده است     الَّذِی أَحْسَنَ کُلَّ شَیْ‏ءٍ خَلَقَهُ ( سوره سجده آیه    7)  انسان یکی از پیچیده ترین موجودات عالم است که اهمیت او به همین پیچیدگی ها وابعاد واستعداد های مختلف داشتن است . الکسس کارل  می گوید انسان موجود ناشناخته ای است  وبعضی از دانشمندان نیزابعاد پنجگانه ای برای آدمی ذکر کرده اند که استاد شهیدمرتضی مطهری در کتاب تعلیم وتربیت ص42 به آن ها اشاره کرده است که  عبارتند از : 1-استعداد عقلی وعلمی(استعداد حقیقت جویی) 2-استعداد اخلاقی(وجدان اخلاقی) 3- استعداد دینی 4- استعداد هنری وذوقی یا بُعد زیبایی طلبی 5- استعداد خلاقیت وابتکار. شایسته است که آدمی در حد توان وامکان این استعدادهارا  شکوفا کرده وبه کمال خویش دست یابد.  خداوند در هرموجودی برای سیربه سوی کمال خود ، هرآنچه که نیاز داشته ، عطا فرموده است. آدمی که شاهکار عالم آفرینش می باشد از این خصوصیت برخوردار است که پروردگار عالم همه راه های خوب وبد را از طریق عقل  وفطرت و وجدان ونبوت به او نمایانده است وانسان در این میان یا سپاسگزار الهی خواهد بود ودر طریق هدایت وبندگی خداوند گام برمی دارد ویا ناسپاس گشته و راه انحراف وطغیان وعصیان وسرپیچی از فرامین الهی را خواهد پیمود(إِنَّا هَدَیْنَاهُ السَّبِیلَ إِمَّا شَاکِرًا وَإِمَّا کَفُورًا سوره الأنسان آیه 3) ودر پیمودن راه هدایت وضلالت دارای اختیار وآزادی می باشد وجبری درکار نخواهد بود واز طریق عقل ونقل حجت براو تمام گشته وهیچ عذر و بهانه ای برای فرار از مسؤلیت از او پذیرفته نیست البته باید به این نکته توجه داشت که  انسان ها برفطرت پاک آفریده شده واین یک اصل در آفرینش انسان است و کفر وطغیان وسرکشی برخلاف فطرت آدمی است فَأَقِمْ وَجْهَکَ لِلدِّینِ حَنِیفًا فِطْرَةَ اللَّهِ الَّتِی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیْهَا لَا تَبْدِیلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذَلِکَ الدِّینُ الْقَیِّمُ وَلَکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لَا یَعْلَمُونَ   روی بیاور، با همان فطرت الهی که مردم را بر آن آفریده است; برای خلقت خدا هیچ گونه تبدیلی نیست، این است دین راست و درست ولی بیشتر مردم نمی دانند (سوره روم آیه 30  )متأسفانه محیط های فاسد وآموزش های انحرافی  وبرخی دیگر از عوامل باعث می شوند که انسان از خط اصیل فطرت وطریق مستقیم هدایت خارج شده وبه گمراهی وهلاکت دچار گردد.  نقل است که  یکی ازمسلمانان در باره رخدادهای یکی ازجنگ های آن زمان  به پیامبر اسلام گزارش می داد که ما به بت پرستان حمله کردیم وپیروز شدیم وآنها را عقب راندیم وبه بچه ای رسیدیم واورا کشتیم  پیامبر گرامی  سخت متأثر شد   واز این عمل نهی کرد . گفتند یا رسول الله این بچه از اولاد بت پرست وکافر است .پیامبر ص فرمود:

ألا لا تَقْتُلوا ذُرِّیَّةً ، کُلُّ مَولودٍ یُولَدُ على الفِطرَةِ ، فما یَزالُ علَیها حتّى یُعْرِبَ عَنها لِسانُهُ ، فأبَواهُ یُهَوِّدانِهِ أو یُنَصِّرانِهِ أو یُمَجِّسانِهِ

هان! نسل کشى مکنید، هر مولودى بر اساس فطرت خدا جویی (توحید) به دنیا مى آید و پیوسته بر آن است تا آن که زبانش از آن پرده بر مى دارد، اما پدر و مادرش( یا عوامل دیگر) او را یهودى یا نصرانى و یا مجوسى بار مى آورند

(کنز العمّال : 11730. )


،  انسان باید هم در تربیت خود بکوشد واستعدادهای الهی را در درون خود شکوفا نماید وهم در تربیت جامعه وفرزندان که بخشی از جامعه می باشد کوشا باشد. همه افراد بشر نسبت به خود ومحیطی که در آن زندگی می کنند ونیز نسبت به فرزندان خود مسؤلیت دارند. متأسفانه عده ای که اکثری را تشکیل می دهند در هر سه مرحله ناموفق بلکه مردود هستند. نه در فکر اصلاح خود هستند  ونه دراندیشه اصلاح جامعه و ونه  در پی تربیت صحیح فرزندان خود. زندگی شان در ظلمت تلاش های مادی سپری  می گردد وچراغ فطرت ومعرفتشان خاموش است واز سرمایه های اصیل انسانی والهی همانند عمر وعقل وایمان ومعرفت وبندگی وفرامین آسمانی و...غفلت نموده وغافلانه در چراگاه عالم ماده بهچرا مشغولند     آیه 179 از سوره اعراف  حال این دسته از مردم را بیان می فرماید: لهم قُلُوبٌ لا یَفْقَهُونبهَا وَ لهم أَعْینٌ لا یُبْصِرُونَ بهَا وَ لهم ءَاذَانٌ لا یَسمَعُونَ بهَا أُولَئک کالاَنْعَمِ بَلْ هُمْ أَضلُّ أُولَئک هُمُ الْغَفِلُون دلهایى دارند که با آن [حقایق را] دریافت نمى‏کنند، و چشمانى دارند که با آنها نمى‏بینند، و گوشهایى دارند که با آنها نمى‏شنوند. آنان همانند چهارپایان بلکه گمراه‏ ترند. [آرى،] آنها همان غافل‏ ماندگانند.

 

 

ترا به گنگره عرش می زنند صفیر            ندانمت که دراین دامگه چه افتاده است

حافظ

 

نگارش متن  :سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی

 

** آیت الله سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی



      

عیبجویی از زشت ترین صفات است+وبلاگ روستای سادات محله بوجایه-لاهی

یکی از صفات بسیار زشت، عیبجویی از دیگران است. انسان ها نوعا دارای عیب وایراد هایی هستند به غیر از کسانی که از مقام عصمت (با مراتبی که دارد) برخورداند. هرکس ادعا کند که من هیج عیب واشکال وایرادی ندارم ، گزافه گویی بیش نیست. پس مسلّم است که ما انسان ها بی عیب نیستیم وبه اصطلاح بی عیب فقط خداست . البته هرکسی موظف است که به اصلاح خود بپردازد  وخود را از خطا وگناه ولغزش وعیب کنترل نماید. دراین مطلب که ذکرشد اشکالی نیست بلکه اشکال کار آن است که  آدمی عیب های خویش را نبیند وبدتر ازآن خودرا مبرّی از هرعیبی بداند و به عیوب دیگران بپردازد. متأسفانه بعضی ها گویا مأموریت دارند که روز وشب در جستجوی عیب وایراد مردم واین وآن مشغول باشند اینها کسانی هستند که کاهی را در دیگران می بینند ولی کوهی را در خود نمی بینند. یکی از زشت ترین عیوب  آدمی آن است که از دیگران ،عیبجویی نماید. مولا امیرالمؤمنین در این رابطه می فرماید:تَتَبَّعُ الْعُیُوبِ مِنْ اَقْبَحِ الْعُیُوبِ وَ شَرِّ السَّیِّئاتِ. یعنی  در جستجوی عیوب دیگران بودن از زشت ترین عیب ها ,بدترین گناهان می باشد.

(شرح غُرَر و دُرَرالحِکَم ج 1386/3، حدیث 4580)

در فرازی از وصیت مولا علی ع به امام حسین ع چنین آمده است : وَ اعْلَمْ أَیْ بُنَیَّ أَنَّهُ مَنْ أَبْصَرَ عَیْبَ نَفْسِهِ شُغِلَ عَنْ عَیْبِ غَیْرِهِ وبدان ای پسرم که همانا کسی که به عیب خود نظرکند از دیدن عیب دیگران غافل شود(فرصت نمی کند که به عیوب دیگران بپردازد)

شعر

همه عیب خلق دیدن نه مروت است ومردی   نگهی به خویشنتن کن که همه سیاه داری

توحساب خویشتن کن نه حساب خلق سعدی   که بضاعت قیامت عملِ تباه داری

روزی حضرت عیسی ع با حواریون(اصحاب خاص حضرت مسیح) از راهی می رفتند ناگاه به سگ مرده ای رسیدند که گندیده ومتعفن گشته بود. حواریون عرض کردند یا روح الله چه بسیار متعفن است بوی این سگ.!! حضرت عیسی فرمود: چه بسیار سفید وخوش آیند است دندان های او.!! آن حضرت به این وسیله تعریض وتنبیه نمود به آنها که نظر به عیوب مردم نکنند هرچند عیب بسیار داشته باشند بلکه باید صفات خوب آنان را هم منظور داشته باشند.

تحفة الواعظین ج3ص148

شعر

عیب کسان منگر واحسان خویش   دیده فروبر به گریبان خویش

یکی از زشت ترین عیوب ، تتبع وجستجوی عیب های دیگران می باشد وعلی ع  می فرماید:  تَتَبَّعُ الْعُیُوبِ مِنْ اَقْبَحِ الْعُیُوبِ وَ شَرِّ السَّیِّئاتِ  یعنی دنبال کردن وجستجوی عیوب دیگران از زشت ترین عیب ها وبدترین گناهان است.

(شرح غُرَر و دُرَرالحِکَم ج 1386/3، حدیث 4580)

راستی اگر انسان لحظه ای به نقائص وعیوب بی شمار خود فکر واندیشه وتوجه کند آیا دیگر فرصت آن می کند که به عیوب دیگران بپردازد؟! البته پرداختن به عیوب دیگران عواملی دارد که از جمله آنها عبارتند از :1- خودبینی 2-توجه نکردن به عیوب خویشتن 3- عدم تربیت صحیح4- جهل ونادانی 5- کینه وعداوت 6- حسادت7- بی تقوای 8- عدم ترس از خدا

شعر

گرت چشم خدابینی ببخشند   نبینی هیچکس عاجزتر از خویش

سعدی

شعر

هرکه عیب دگران پیش توآورد وشمرد

بی گمان عیب تو پیش دگران خواهد برد

سعدی

نگارش متن :سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی

 

**حضرت آیت الله سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی



      
   1   2   3   4   5   >>   >