سفارش تبلیغ
صبا ویژن

حضوردرشبکه های اجتماعی بابرنامه وهدف درست+وبلاگ روستای سادات محل

نتیجه تصویری برای شبکه های اجتماعی و

***نسیم معرفت***

سوال

سلام علیکم

استاد ،  یک بحث عقلانی درباره استفاده و یا عدم استفاده از اینترنت و فضای مجازی  برای خودم مدتها ایجاد شده بود .بنده وقتی می خواهم مواد غدایی بخرم اول احساس نیاز می کنم بعد می روم در مغازه  و  پس از جستجو و چک و چونه و...بعدش آن رو  می خرم .چطور غذای عقل و روح که مهم تر هست این مراحل باید داخلش نباشد یعنی بنده باید مطالبی را بخوانم که نیازم باشد و دوم اینکه خودم دنبالش باشم .یعنی ما اگاهانه در غذای شکم رفتار و اقدام می کنیم اما در غذای عقل و قلب که فطرت را تشکیل می دهند قایل به رفتار غیر اگاهانه می شویم. مگر هر چیز خوبی بدرد هر فرد می خورد  ، روزه مصلحت دارد اما برای فردی که درد معده دارد ضرر داد. فرضا آب بِه و آلبالو  بسیار خوب است اما نه برای فردی که ناراحتی قلبی دارد. پس گام اول ، آگاهانه یا نا آگاهانه بودن کار است . گام دوم ، اثر بخشی آن است.
کسی با ابزاری مثل اینترنت و ... مخالف نیست .بحث در شرایط استفاده از ابزار است .بله اگر ده نفر دور هم بنشینیم و بگوییم الآن فلان درس مورد نیاز ما هست پس ما ده نفر احساس نیاز کردیم حال یک گروه در تلگرام راه  می اندازیم و می دانیم موضوع چیست(موضوع فرضا فلان درس است) و در کنارش قواعدی و ضوابطی هم می گذاریم و آن اینکه مثلا ما ده نفر به هم می گوییم چون رسانه باعث تقویت قوای خیالیه می شود و ما با تقویت قوه عاقله و فطرت به توحید می رسیم پس بعد از استفاده از رسانه و فضای مجازی در حدود مشخص که فلان درس و یا فلان موضوع باشد  ، متعهد می شویم مثلا 5 دقیقه به یک مسله عقلی فکر و مثلا دو آیه قرآن بخوانیم ، و ما ده نفر مثلا دوباره با هم خطرات تلگرام را هم گوشزد می کنیم که مثلا استفاده از تلگرام در همین حد یعنی فلان درس کافی است و اگر زیاده روی کنیم دچار وب گردی و اتلاف عمر  و وقت شریف و عادت به فضای مجازی می شویم.



واما پاسخ به سوال:

سلام واحترام

اَحسَنت

مَرحَبا

به محضر شریفتون عرض می کنم که هم عقلی و هم عقلایی است که انسان بر اساس نیاز ها حرکت کند و اقدام نماید چه نیازهای مادی و معیشتی و چه نیاز های معنوی و روحی و مانند آن. منتهی نیاز ها یکسان نیستند و به عبارتی نیاز های ما دوقسم است:
1-نیاز های خاص و مهم
2-نیاز های عمومی و غیر خاص
مثلا در امور معیشتی نیاز به همسر و مسکن و خوراک و پوشاک  و مانند آن از نیازهای مهم و خاص و ویژه هستند ولی برخی نیاز ها هم اگر چه خیلی مهم و خاص نیستند و به عبارت دیگر عمومی وغیرخاصند ولی وقتی در کنار نیازهای مهم قرار می گیرند  مهم  می شوند. مثلا بدون رنگ آمیزی منزل هم می شود در منزل مسکونی زندگی کرد ولی با توجه به جوانب دیگر و با لحاظ مسکن ، رنگ آمیزی منزل هم مهم می شود .
در رابطه با نوع نیاز ما به اینترنت و فضای مجازی نیز چنین است که گاهی نیاز شخصی مهم برای خود و یا نیاز مهم و خاص برای دیگران و یا جامعه و یا دین و مذهب و فرهنگ داریم  و گاهی نیازهای غیر مهم و به عبارتی عمومی است. مثلا اگر بنده بخواهم یک مقاله علمی و تحقیقی بنویسم در این صورت یک نیاز خاص و ضروری و مهم به فضای مجازی و اینترنت پیدا می کنم و داخل در گروه یا سایتی  می شوم که فرضا  در آن رابطه می خواهم تحقیق کنم مثل گروه و یا سایتِ خاص فلسفی وکلامی و یا اقتصادی و سیاسی صِرف . و..... در باره نیازهای خاص و مهمِّ مربوط به دیگران و جامعه و اسلام و مسلمین نیز  چنین عمل می کنم و از گروه های خاصِّ علمی و دینی در فضای مجازی  و یا سایت های معتبر بهره مند می شوم .
اما برخی نیازهای ما عمومی و عام و غیر خاصند که رسیدن به آنها  ممکن است ثمراتی و مزایایی درجهت مادی و معنوی داشته باشد. مثلا در یک گروه مفید و سودمند در فضای مجازی و شبکه اجتماعی مثل (گروه نسیم معرفت)  عضو می شویم و به اندازه لازم اطلاعات عمومی کسب می نماییم . حدیث و یا شعر و یا حکایت و یا پند و یا خبری و ... می بینیم و می خوانیم  و استفاده می بریم . این مطالب عمومیِ مفید فرضاََ در (گروه نسیم معرفت) در حدی که به اندازه لازم برایش وقت می گذاریم از نیازهای عمومی ما است که در افزایش توان فکری و روحی ما تاثیرگذار است . در زمان های قدیم برخی علماء و بزرگان ، کشکول می نوشتند مثل کشکول شیخ بهایی که معمولا در کتاب های کشکولی مطالب عمومی و متنوِّع وجود دارد که جهت کسب اطلاعات عمومی و رفع خستگی ذهنی و روحی به آن ها مراجعه می کردند . نیاز های عمومی ما به اینترنت و شبکه های مجازی مثل  کشکول است و یا مثل این است که ما مطالعه را دو قسم می کنیم  : 1- مطالعه کتاب های تخصصی و فنی که هرکسی به تناسب رشته خاص و مورد علاقه اش کتاب هایی را تهیه می کند و به مطالعه می پردازد 2- مطالعه کتاب های عمومی و غیر تخصصی و به اصطلاح مطالعه آزاد.   مطالعه عمومی و آزاد در شکوفایی ذهن بسیار اثر گذار است . اطلاعات عمومی به انسان کمک می کند که در رشته تخصصی خویش و نیز در امور دیگر  موفق تر باشد. مثلا مطالعه کتاب های حدیثی و تربیتی و اخلاقی و اجتماعی  و سیاسی و  خواندن اشعارِ شُعراءِ بزرگ مثل سعدی و حافظ و مولوی و سَنایی غَزنَوی  و ... ، روح و روان و ذهن را شکوفا و پویا می نماید و در پرتو روح و روانِ سالم و پویا می توان مطالب سنگین و تخصصی را بهتر درک نمود
. پس نیاز های عمومی ما به شبکه های مجازی و اینترنت  همانند مطالعات عمومی ، نقش مثبتی در نوع مطالعه تخصصی و خاص ما دارد.البته ما وظیفه داریم که جهت تامین نیازهای خاص و عام خود در شبکه های اجتماعی و اینترنتی  با درایت و برنامه و مانند آن وارد شویم و از کسانی نباشیم که  بی جهت عمرشریفشان را در این شبکه ها با تخیُّلات و خیالات و لغویات و لهویّات  ضایع می کنند و از فطرت پاک توحیدی و الهی و عقل سلیم  دور می شوند  و یا با اغراض نفسانی و شیطانی در اینترنت و فضاهای مجازی سرگرم هستند و سبب انحراف  و فساد خود و دیگران می باشند
در ضمن  فضای مجازی (تقریبا )همانند داروخانه است که هرکس به تناسب نیازهای خاص و عام خود از آن بهره می برد و کسی نمی گوید که این همه دارو  برای چه در داروخانه است ؟!!  و نیز  بلاتشبیه  مثل توضیح المسایل است که هزاران مساله در آن است و شخص مکلف براساس نیازهای خاص و یا غیرخاص به آن مراجعه می کند و....
  کسانی که بیش از حد مطالعات تخصصی و خاص می کنند و یا به نیازهای خاص می پردازند بیمار می شوند و کسانی که بیش از حد فقط دنبال اطلاعات عمومی  و نیازهای عمومی هستند آدم های موفقی نیستند . باید به هردوبخش توجه نمود .  در روایات هم آمده است که هرگاه از نظر ذهنی و فکری در یک کار علمی خسته شدید به کار دیگر و یا سخن دیگر و یا حدیث بپردازید تا روحیه و نشاط بگیرید و ذهنتان و روحتان را  در یک چیز خسته نکنید. ...  در نهج البلاغه فیض الأسلام حکمت 89  حضرت علی 
(عَلَیهِ السَّلامُ )  چنین فرمود  : اِنَّ هذِهِ الْقُلُوبَ تَمَلُّ کَما تَمَلُّ الاَْبْدانُ فَابْتَغُوا لَها طَرائِفَ الْحِکَمِ . یعنی این دلها (از فکر و اندیشه در یک موضوع) بستوه آمده خسته و ملول میشوند چنانکه بدنها و تن ها ( نیز از ادامه یک کار )  بستوه آمده و خسته میشوند، پس براى (رفع خستگىِ )  دلها  ،حکمتها و دانش هاى تازه و شگفت آور  را بطلبید (تا در کسب حکمت و بدست آوردن دانش کوشش داشته  و خسته نشوید).  

به نظر بنده لازم و شایسته است  که با برنامه و هدف درست  در برخی گروه های خوب و سودمند در شبکه های اجتماعی و مجازی شرکت کنیم که فواید و ثمرات  عدیده ای دارد که  برخی از آن ها در لابلای مطالب مذکور بیان شده اسنت .



سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی

روز جمعه

12 آذر 1395 ه.ش

دوم ربیع الاول 1438 ه. ق


آیت الله سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی



      

پرهیزازهرکاری و گفتاری که موجب تباهی دین وآخرت است+سادات محله لا

نتیجه تصویری برای غُرَرُ الحِکَم و دُرَرُالکَلِم آمُدی

***نسیم معرفت***


** پرهیزازهرکاری و گفتاری که موجب تباهی دین وآخرت است+نسیم معرفت

 

قال علی   (عَلَیهِ السَّلامُ ) :


اِحذَر کُلَّ قَولِِ وَ فِعلِِ یِؤَدِّی اِلَی فَسادِالأخِرَةِ وَ الدِّینِ .

حضرت علی  (عَلَیهِ السَّلامُ ) فرمود :  بپرهیز از هر گفتار و رفتاری که آخرت و دینت را به فساد و تباهی می کشاند .



(غُرَرُ الحِکَم و دُرَرُالکَلِم آمُدی حدیث 2597  -  تَصنیف غُرَرُ الحِکَم و دُرَرُالکَلِم با تحقیق مصطفی درایتی )


غُرَرُ الحِکَم و دُرَرُالکَلِم از  قاضى ناصح الدِّین ابوالفَتح عَبدالواحِد بن مُحمد بن عبدالواحد تمیمى آمُدى (م510یا 550ق) . او قاضى شهر آمُد یا  دیاربَکر کنونى ترکیه بود . غُرَرُ الحِکَم و دُرَرُالکَلِم دارای بیش از ده هزار یعنی 10760 حدیث از سخنان کوتاه حضرت  علىِّ بن ابیطالب   (عَلَیهِ السَّلامُ )  است و 91 باب دارد -  تصنیف غُرَرُ الحِکَم و دُرَرُالکَلِم  که به صورت فهرست است و توسط  مصطفی درایتی و حسین درایتی تنظیم شده است  ]




      

حضرت فاطمه (س):ازدنیای شما سه چیز محبوب من است+سادات محله لاهیجا

نتیجه تصویری برای حضرت فاطمه

***نسیم معرفت***

 

***  قالَت فاطِمَةُ الزَّهراءُ  (سَلامُ اللهِ عَلَیها  )  :

حُبِّبَ إلیَّ مِنْ دُنْیاکُمْ ثَلاثٌ : تلاوَةُ کِتابِ اللهِ  وَ النَّظَرُ فِی وَجْهِ رَسولِ اللهِ  وَ الأِنْفاقُ فِی سَبیلِ اللهِ .

حضرت فاطمه  (سَلامُ اللهِ عَلَیها  )  فرمود :

از دنیای شما سه چیز را دوست دارم :

1- تلاوت قرآن،

2-نگاه به چهره رسول خدا   (صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَآلهِ وَسَلَّمَ)

3-  انفاق در راه خدا.


(وقایع الایام از مُلاّ علی خیابانی تبریزی - ص 295)

کتابِ (وَقایعُ الْاَیّام) کتابی است  به زبان فارسی  ، تألیف مُلاّعلی واعظ خیابانی تبریزی . این کتاب که در چهار جلد منتشر شده، درباره وقایع و اعمال برخی ماه‌های قمری است. عمده شهرت کتاب به علت دو جلد دوم و چهارم است که به احوال و وقایع ماه محرم و قیام امام حسین(ع) می‌پردازد.

ملاّ علی خیابانی  تبریزی (1282-1367ق/ 1244-1326ش)، مشهور به واعظ خیابانی، عالم و واعظ شیعه قرن چهاردهم قمری است. وی از سیدابوالحسن اصفهانی، میرزاعلی آقا شیرازی، شیخ محمدحسین کاشف الغطاء و آقا حسین بروجردی اجازه روایت داشت. مُلاّ علی تبریزی تبریزی صاحب بیش از پنجاه تألیف است.

قاضی طباطبایی در کتاب تحقیق درباره اول اربعین سیدالشهداء، کتاب وقایع الایام را با آنکه از ضعیف و قوی نقل کرده اما بدلیل ذکر سند نقل خود، دارای رویه خوبی توصیف می‌کند.

میرزا محمدعلی مدرس تبریزی، وقایع الایام در تتمه محرم را اثری پربها و گوهری درخشنده معرفی می‌کند که علاوه بر احیاء آثار اهل‌بیت، شامل مطالب متنوع علمی، تاریخی، ادبی و ... بوده و قابل استفاده برای صغیر و کبیر است.




      

اهمیت و ارزش جلسه علمی ازدیدگاه پیامبر ص+وبلاگ روستای سادات محله

نتیجه تصویری برای جلسه مباحثه طلاب در مسجد

***نسیم معرفت***


** اهمیت و ارزش جلسه علمی از دیدگاه پیامبر ص+نسیم معرفت

 

** خَرَجَ رَسُولُ اللَّهِ  (صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَآلهِ وَسَلَّمَ) فَإِذَا فِی‏ الْمَسْجِدِ مَجْلِسَانِ‏ مَجْلِسٌ یَتَفَقَّهُونَ وَ مَجْلِسٌ یَدْعُونَ اللَّهَ تَعَالَى وَ یَسْأَلُونَهُ فَقَالَ کِلَا الْمَجْلِسَیْنِ إِلَى خَیْرٍ أَمَّا هَؤُلَاءِ فَیَدْعُونَ اللَّهَ وَ أَمَّا هَؤُلَاءِ فَیَتَعَلَّمُونَ وَ یُفَقِّهُونَ الْجَاهِلَ هَؤُلَاءِ أَفْضَلُ   ، بِالتَّعْلِیمِ أُرْسِلْتُ ثُمَّ قَعَدَ مَعَهُمْ.

روزی پیامبر اکرم (صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَآلهِ وَسَلَّمَ) از خانه بیرون آمد و  وارد مسجد شد و ناگاه مشاهده کردند که در مسجد دو گروه حضور دارند. گروهی مشغول علم آموزی و فهم احکام و معارف  دین هستند و گروهی مشغول عبادت و دعا به درگاه خداوند  تعالی می‌باشند. پیامبر (صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَآلهِ وَسَلَّمَ) فرمود : هر دو مجلس نیک و خیر است. آن گروه دعا میکنند و این گروه درس میخوانند و درس میگویند، ولی گروه علمی برتر و بالاتر از گروه دعا هستند و من از طرف پروردگار برای تعلیم مردم، مبعوث شده ام. سپس رسول اکرم (ص) به گروه معلّمین و محصّلین پیوست و با آنان در مجلس علم نشست.

اَلحیاة با ترجمه احمد آرام ج 1 ص62 .

بِحارالانوار، علامه مجلسی، مؤسِّسَة الوفاء، بیروت، 1404 ه‍ق، ج 1، ص 206.
بحارالانوار،‌ ج1 ص207، ح3، باب4.

- مُنیَةُ المُرید. ص 106. 

مُنیَةُ المُرید»/ 13.

منیة المرید، شهید ثانی، ص 106، تحقیق رضا مختاری، نشر مکتب الإعلام الإسلامی. (المجموع 1/ 20.

**************************************

 

اَنَس(یکی از اصحاب پیامبر ص ) از پیامبر (صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَآلهِ وَسَلَّمَ)  نقل کرده که آن حضرت فرمود :

عَلِّمُوا وَ یَسِّرُوا وَ لاَ تُعَسِّرُوا وَ بَشِّرُوا وَ لاَ تُنَفِّرُوا وَ اِذا غَضِبَ اَحَدُ کُم فَلیَسکُت.

به مُتعَلِّمین و دانش آموزان آسان بگیرید و سخت نگیرید و بشارت دهید و نفرت ایجاد نکنید و هرگاه یکی از شما دچار خشم وغضب شدید پس باید ساکت بماند و سکوت نماید .

 
تفسیر المنار/ج2/ص164

عوالی اللئالی، ابن ابی جمهور احصایی، انتشارات سید الشهداء7، قم، 1405 ق، ج 1، ص 381.

قال رسول الله  (صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَآلهِ وَسَلَّمَ)


عَلِّمُوا وَ لا تُعَنِّفُوا فَأِنَّ المُعَلِّمَ خَیرُُ مِنَ المُعَنِّفِ.


یعنی: به دیگران بیاموزید و (در مقام تعلیم) تندی مکنید که مقام آموزگار بالاتر از تند خویان است.

تفسیر المنار/ج2/ص164 .

عَوالِی اللَّئالِی، اِبن اَبی جُمهُور اِحصایی، انتشارات سید الشهداء7، قم، 1405 ق، ج 1، ص 381.

 

 

**دو عامل عمده تحریف در استنباط احکام اسلام



      

منظورازکلمه خیر در دعای نماز میت چیست؟!+وبلاگ روستای سادات محله

نتیجه تصویری برای نماز میت رهبری برای هاشمی

***نسیم معرفت***

به نام خدا

در فرازی از ذکرها و  دعاهای نماز میت چنین آمده است :


. اَللهُمَّ اِنّا لا نَعْلَمُ مِنْهُ اِلاّ خَیْراً ...

سوال :

مراد از این کلمه  خیر در عبارت بالا چیست؟

 پاسخ :

**نظر حضرت آیت الله محمد تقی بهجت فومنی :
 مراد از خیر، ایمان به خدا و پیامبر ـ صلّى اللّه علیه وآله وسلّم ـ و اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ  است

**نظر حضرت آیت الله مکارم شیرازی :
  مراد از «خیر» در آن جمله ایمان به معنای شیعه بودن است

@@@@@@@@@

چند سوال در باره کلمه خیر در دعای نماز میت  :

آیا مراد از خیر در آن عبارت ، خیر مطلق است ؟

آیا مراد از آن ، خیر نسبی در برابر شر نسبی است ؟

آیا مراد از خیر ، وجود کامل علی الاطلاق است در برابر وجود ناقص ؟
آیا مراد از آن ، خیر به معنای مطلق عمل خیر در برابر  مطلق عمل بد( «ذنب» و «اثم»، و معصیت و «سیئه»، و « خطیئه» با معانی خاصی که دارند) است؟

آیا مراد از خیر ، عمل خیر نسبی در برابر عمل بد نسبی است؟
آیا مراد از خیر ، به معنای  اعتقاد و عقیده درست و صحیح به نحو شناخت و معرفت کامل است ؟ یا اینکه مراد از خیر ،  اعتقاد و عقیده صحیح( به نحو شناخت در حد امکان و لازم ) است ؟ مثل اعتقاد به خدا و اسلام و دین و قرآن و اعتقاد به رسالت پیامبر ص و اعتقاد به ولایت و عصمت ائمه (علیهم السلام)

آیا مراد از خیر ، شیعه بودن است ؟

آیا مراد از خیر ،  ایمان به خداوند  و پیامبر (ص)  است ؟

آیا مراد از خیر ، نیت پاک است در برابر نیت ناپاک ؟

پاسخ :

مسلما و یقینا مراد از خیر در آن عبارت ، خیر مطلق و وجود مطلق و علی الاطلاق نیست. خیر مطلق  من جمیع الجهات و وجود مطلق و کامل  خداوند تبارک و تعالی است و هر موجودی به غیر از خداوند خیر نسبی و وجود نسبی و ناقص دارد .  البته در بحث های فلسفی ثابت شده است که شر مطلق  وجود خارجی ندارد و اساسا شر مطلق ، عدم محض است و عدم محض هیچگاه  بهره ای و سهمی از وجود ندارد و آنچه از شرور در عالم است همه اش  شرور نسبی است نه شر مطلق.
شاعر نامدار جلال الدین رومی در ا ین باره چنین می گوید :
پس بد مطلق نباشد در جهان
بد به نسبت باشد، این راهم بدان
زهر مار آن مار را باشد حیات
نسبتش با آدمی باشد ممات

ونیز مراد از خیر ، مطلق عمل خیر نیست به این معنا که همه اعمال و رفتارش( میت )  خیر باشد چون  مطلق عمل خیر در باره معصومین علیهم السلام بخصوص چهارده معصوم علیهم السلام  قابل تصور است. حضرات معصومین ع  همه اعمال و رفتارشان و مطلق کارهایشان  خیر بوده است  ولی غیر از معصومین ع  اینچنین نمی باشند که مطلق اعمالشان و همه کارهایشان خیر باشد.

همچنین مراد از خیر به معنای عقیده صحیح به نحو معرفت کامل نمی تواند در مورد همه افراد صادق باشد . در مورد مسایل عقیدتی و معرفتی ، حضرات معصومین ع از همه مردم گوی سبقت را ربوده اند و هیچکس به مقام معرفتی و اعتقادی آن ها نمی رسند و بقیه مردم از نظر درک معرفتی و اعتقادی در حد طاقت و توان و امکان و ظرفیت خود هستند .

به نظر بنده  در نهایت می توان گفت که مراد از خیر در دعای نماز میت  برای عموم مردم  بجز حضرات معصومین (علیهم السلام ) و برخی از کُمّلین و اوتاد  ، به معنای عمل خیر نسبی و اعتقاد و عقیده صحیح (به نحو معرفت و شناخت و ایمان در حد لزوم و توان ) و نیت پاک نسبی می باشد ....

باتوجه به مطالب مذکوره،  کلمه خیر در دعای نماز میت ممکن است معانی و یا مرادهای مختلفی داشته باشد که طبق برخی معانی  گفتن آن حتی برای  میت فاسق مسلمان و شیعه بلااشکال است و دروغی در کار نیست تا چه رسد به کسی(مثل مرحوم آیت الله رفسنجانی ) که صدها فقیه و عالمِ مؤمن و صالح برای او گواهی به خوبی و خیر و .... داده باشند ....
و اصل در اسلام بر باریک بینی بر اعمال و رفتار میت توسط دیگران  نیست مگر موارد خاص که عقلا و شرعا  دلیل خاص خود را دارد.....   (دقت شود)
اینکه مقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنه ای چرا در نماز میت مرحوم آیت الله اکبر هاشمی رفسنجانی آن عبارت مذکوره را نخواندند احتمال دارد که به مبنای فقهی ایشان برگردد و یا اینکه چون التهابات سیاسی در جامعه حاکم بوده و موافق و مخالف درباره چیزی(کلمه خیر) که معانی مختلفی دارد و تفسیرهای گوناگون شود لذا آن را نخواندند نه اینکه خواندن آن عبارت مساوی با دروغ و کذب باشد ......!!

بطور خلاصه عرض می شود که کلمه خیر در عبارت دعای نماز میت به معانی و مراد و مقصود های زیر ممکن است بکار رود :

1-خیر یعنی شیعه بودن
2-خیر یعنی معتقد و مؤمن به  خدا و اسلام و پیامبر ص و ایمه (علیهم السلام) 
3-خیر یعنی مومن به خدا و مسلمان فقط
4- خیر به معنای اعتقاد ومعرفت نسبی در حد لزوم و توان و به معنای عمل خیر نسبی و مانند آن

5-

سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی

21 دی 1395 ه.ش


آیت الله سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی

***********************************************


فقهای شیعه درباره نماز میت و چگونگی اقامه آن می‌گویند:
1. نماز خواندن بر میّت مسلمان یا بچه‌اى که محکوم به اسلام است[1] و شش سال او تمام شده باشد واجب است.[2]
2. نماز میّت پنج تکبیر دارد که بین هر تکبیر ذکری به کیفیت زیر بیان می شود:
بعد از نیت و گفتن تکبیر اول بگوید: «اشْهَدُ انْ لا اِلهَ اِلَّا اللّهُ وَ انَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللّهِ صَلَّى اللّهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ»
بعد از تکبیر دوم بگوید: «اللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ»
بعد از تکبیر سوم بگوید: «اللّهُمَّ اغْفِرْ لِلْمُؤمِنینَ وَ الْمُؤمِناتِ»
بعد از تکبیر چهارم اگر میّت مرد است بگوید: «اللّهُمَّ اغْفِرْ لِهذَا الْمَیِّتِ» و اگر زن است بگوید: «اللّ?هُمَّ اغْفِرْ لِهذِهِ الْمَیِّتِ» و بعد تکبیر پنجم را بگوید، که با گفتن آن نماز به پایان می رسد. 
آنچه ذکر شد در انجام نماز میت کافی است، اما بهتر است این نماز با اذکار بیشتر و به کیفیت زیر اقامه گردد:
بعد از تکبیر اول بگوید: «اشْهَدُ انْ لا اِلهَ اِلَّا اللّهُ وَحْدَهُ لا شَرِیکَ لَهُ وَ اشْهَدُ انَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ ارْسَلَهُ بِالْحَقِّ بَشیراً وَ نذِیراً بَیْنَ یَدَىِ السَّاعَهِ  
بعد از تکبیر دوم بگوید: «اللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ بارِکْ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ ارْحَمْ مُحَمَّداً وَ آلَ مُحَمَّدٍ کَافْضَلِ ما صَلَّیْتَ وَ بارَکْتَ وَ تَرَحَّمْتَ عَلى ابْراهِیمَ وَ آلِ اِبراهیمَ انَّکَ حَمیدٌ مَجیدٌ وَ صَلِّ عَلى جَمیِع الاَنْبیاءِ وَ الْمُرسَلینَ (وَ الشُّهَداءِ وَ الصِّدِّیقینَ وَ جَمیِع عِبادِ اللّهِ الصّالِحینَ» 
بعد از تکبیر سوم بگوید: «اللّهُمَّ اغْفِرْ لِلْمُؤمِنینَ وَ الْمُؤمِناتِ وَ الْمُسْلِمینَ وَ الْمُسلِماتِ ،  اَلْاَحْیاءِ مِنْهُمْ وَ الْاَمْواتِ تابِعْ بَیْنَنا وَ بَیْنَهُمْ بِالخَیْراتِ انَّکَ مُجیبُ الدَّعَواتِ انَّکَ عَلی کُلِّ شَیْ‌ءٍ قَدِیرٌ».


بعد از تکبیر چهارم اگر میّت مرد است بگوید: «اللّهُمَّ اِنَّ هَذا عَبْدُکَ وَ ابْنُ عَبْدِکَ وَ ابْنُ امَتِکَ نَزَلَ بِکَ وَ انْتَ خَیْرُ مَنْزولٍ بِهِ ،  اَللّهُمَّ اِنّا لا نَعْلَمُ مِنْهُ الّا خَیْراً وَ انْتَ اعْلَمُ بِهِ مِنّا اللّهُمَّ انْ کانَ مُحْسِناً فَزِدْ فِى احسانِهِ وَ انْ کان مُسِیئاً فَتَجاوَزْ عَنْهُ وَ اغْفِرْ لَهُ اللّهُمَّ اجْعَلْهُ عِنْدَکَ فى اعْلى عِلِّیّینَ وَ اخْلُفْ عَلى اهْلِهِ فِى الْغابِرِینَ وَ ارْحَمْهُ بِرَحْمَتِکَ یا ارْحَمَ الرَّاحِمینَ» و بعد تکبیر پنجم را بگوید، ولى اگر میّت زن است بعد از تکبیر چهارم بگوید: «اللّهُمَّ اِنَّ هذِهِ امَتُکَ و ابْنَهُ عَبْدِکَ وَ ابْنَهُ امَتِکَ نَزَلَتْ بِکَ وَ انْتَ خَیْرُ مَنْزُولٍ بِهِ اللّهُمَّ انَّا لا نَعْلَمُ مِنها الّا خَیْراً وَ انْتَ اعْلَمُ بِهَا مِنَّا اللّهُمَّ انْ کانَتْ مُحْسِنَهً فَزِدْ فِى احسانِها و انْ کانَتْ مُسِیئهً فَتَجاوَزْ عَنْها وَ اغْفِرْ لَها اللّهُمَّ اجْعَلْها عِنْدَکَ فِى اعْلى عِلِّیِّینَ وَ اخْلُفْ عَلى اهْلِها فى الْغابِرینَ وَ ارْحَمْها بِرَحْمَتِکَ یا ارْحَمَ الرَّاحِمینَ».[3]
خاطر نشان می‌شود، اگر میّت از روی عمد یا فراموشى یا به جهت عذرى، بدون نماز دفن شود و یا بعد از دفن معلوم شود، نمازى که بر او خوانده شده باطل بوده، باید نماز بر قبرش خوانده شود و این وجوب تا زمانی است که جسد او از هم نپاشیده باشد. [4]



      
<      1   2   3   4   5      >