سفارش تبلیغ
صبا ویژن

شهیدابوالحسن کریمی از نگاه شخصیت ها+وبلاگ روستای سادات محله بوجا

***نسیم معرفت**

**شهیدابوالحسن کریمی از نگاه شخصیت ها

پیام تسلیت مقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنه ای به مناسبت شهادت شهید ابوالحسن کریمی + سند(رنگ ایمان)

اینجانب، شهادت برادر متعهّد و عزیز ابوالحسن کریمی و دیگر شهدای یک ماه و نیم اخیر را به جناب عالی و همه مردم شرق استان گیلان و بخصوص به خانواده های ارجمند و گرامی آنان تبریک و تسلیت می گریم و توفیقات همگان را از خدای متعال خواهانم.

بسم الله الرحمن الرحیم

جناب حجت الاسلام آقای قربانی امام جمعه محترم لاهیجان و نماینده مجلس شورای اسلامی!

با تأسف و تأثر اطلاع یافتم که دست مجرم ایادی نفاق به خون نیگناهی دیگر آلوده شد و این بار عنصر عزیز و شریفی هدف خیانت منافقین پلید و نابکار قرار گرفته که سوابق روشن انقلابی او در سالهای اختناق رژیم ستمشاهی و نیز فعالیت دلسوزانه و خستگی ناپذیر او پس از پیروزی انقلاب، بر همه مردم آن منطقه آشکار است.

صفحه اول پیام تسلیت آیت الله خامنه ای برای شهادت شهید کریمی. منبع: کتاب مروری بر گذر عمر، ص358

این چهارمین[1] جنایت خونین مزدوران پست و نوکر صفت و خفّاشان خورشید ستیز در ظرف چهل و پنج روزی است[2] که از حضور پرشکوه مردم استان گیلان و مخصوصاً ناحیه شرق آن استان در صحنه های گوناگون انقلاب می گذرد. منافقان کوردل با این حرکات دزدانه و عاری از شهامت می خواهند حقد و کینه خود را نسبت به مردمی ابراز دارند که ظرف مدّتی کوتاه، هزاران جوان خود را در خیل راهیان کربلا به جبهه های نبرد اعزام کرده و کاروان عظیم و گرانبار هدایا را به سوی رزمندگان گسیل داشته و در استقبال از برادر و خدمتگزار خود، آن صحنه های پرشور و پرحماسه را پدید آوردند.

آری این جنایات برای انتقام از مردمی است که به کوری چشم دشمنان انقلاب، پیوند ناگسستنی خود با اسلام و قرآن را با صلابت و قاطعیّت و در کمال انسجام و وحدت ابراز داشته و ترفند ایادی کفر و نفاق را نقش بر آب کرده اند. روبه صفتان حقیر و شکست خورده برای مقابله با حرکت شجاعانه آن مردم انقلابی و صادق و مقاوم چه کاری جز همین تلاشهای جنایت‌کارانه می توانند کرد و برای تشفّی دل سیاه و ناپاک خود  چه راهی جز ترور و قتل می توانند پیمود؟ غافل از آنکه این اعمال جز روسیاهی بیشتر برای آنان و جز استحکام روزافزون اراده مردم، نتیجه دیگری نخواهند داشت.

اینجانب، ضمن ابراز احترام به آن مردم فداکار و مخلص، لازم می دانم همه برادران و خواهران مؤمن و انقلابی آن سامان را به هشیاری هرچه بیشتر در برابر خیانت های ضدانقلاب دعوت کنم. یقیناً سرپنجه عدالت، شما مردم عزیز را دیری منتظر نخواهد گذارد و گلوی این مجرمان سیه روی را خواهد فشرد و سزای این جنایات را به آنان خواهد چشانید ولی کاری ترین مجازات این بدخواهان آن است که برادران و خواهران با وحدت و انسجام و همدلی کامل، حضور خود را در صحنه های انقلاب به طور روزافزون حفظ کنند و از هر حرکت و سخنی که صفوف رهروان خطّ امام را دچار سستی و تفرقه کند، بپرهیزند و با قرار گرفتن در کنار روحانیّت مبارز و انقلابی، ید واحده خود را بر ضدّ استکبار و کفر و نفاق تقویت کنند.

صفحه دوم پیام تسلیت آیت الله خامنه ای برای شهادت شهید کریمی. منبع: کتاب مروری بر گذر عمر، ص358

اینجانب، شهادت برادر متعهّد و عزیز ابوالحسن کریمی و دیگر شهدای یک ماه و نیم اخیر را به جناب عالی و همه مردم شرق استان گیلان و بخصوص به خانواده های ارجمند و گرامی آنان تبریک و تسلیت می گریم و توفیقات همگان را از خدای متعال خواهانم.

سیدعلی خامنه ای

رئیس جمهوری اسلامی ایران

17/1/1365[3]

——————————————

پاورقی ها:

[1] . اشاره به سه شهیدی که در چهل و پنج روز قبل از صدور این پیام توسط منافقین به شهادت رسیدند و از ناحیه شرق گیلان بودند. منافقین در ماهنامه شورا که ارگان رسمی منافقین بود و به مدیریت مسعود رجوی در فرانسه منتشر می شد با وقاحت از ترورهایی که می کردند خبر می دادند که با مراجعه به آن مجله می توان از این شهادت ها خبر یافت. «حسین کاسب قانع» و «اسماعیل علی‌نیا» از جوانان انقلابی آستانه اشرفیه در 4 اسفند 1364 و علی‌اکبر علیرضانژاد از جوانان فعال روستای گوهران آستانه اشرفیه در 8 فروردین 1365 به دست عناصر تروریستی منافقین به شهادت رسیدند. (ماهنامه شورا، ش17، اسفند 1364، ص76؛ همان، ش18، فروردین 1365، ص92؛ روزشمار سایت رنگ ایمان.)

[2] . اشاره به کمک های مردمی استان گیلان به جبهه های جنگ دارد که در روز 24 بهمن 1364، هزار کامیون با عنوان «کاروان عظیم بدر» این کمک ها را برای رزمندگان ارسال کردند. این مسئله تحیر همراه با تحسین مردم ایران را برانگیخت. مردم گیلان در کمک های بی نظیرشان به جبهه های جنگ، زبان‌زد خاص و عام بودند. آنها در برهه های مختلف، کاروان های عظیمی را در تعداد 1000 ، 1200، 1500 کامیون به صورت مکرر برای جبهه ها اعزام کرده بودند که در میان کمک های مردمی کل کشور، این نوع کمک ها کم سابقه بود. (روزنامه کیهان، ش12670، ص10?)

[3] . مروری بر گذر عمر، زین العابدین قربانی، به کوشش: مهدی مجرد و حسین لطفی، سلار، رشت، 1393، ص356-358. 
(http://www.rangeiman.ir/7273/%D9%BE%DB%8C%D8%A7%D9%85-%D8%AA%D8%B3%D9%84%DB%8C%D8%AA-%D8%A2%DB%8C%D8%AA-%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87-%D8%AE%D8%A7%D9%85%D9%86%D9%87-%D8%A7%DB%8C-%D8%B4%D9%87%DB%8C%D8%AF-%D8%A7/)

 سخنان مرحوم آیت الله محمد علی (مُختار) امینیان

( امام جمعه فقید آستانه اشرفیه ونماینده  مردم گیلان درمجلس خبرگان رهبری)

«من کسی بودم که کریمی را از زمان مرحوم شهید انصاری(استاندارگیلان) می شناختم. کارها و فعالیت هایی که داشت،زحمت هایی که برای انقلاب می کشید ، چه زحمت های طاقت فرسایی !. ای مردم مسلمان لاهیجان : آیا از یادتان رفته است؟! کریمی در هنگام فرمانداری خودش ، وقتی یک دسته از این رفتگر های شهر اعتصاب کرده بودند با اینکه فرماندار بود آیا جارو به دست نگرفت و نیامد خیابان را جارو نکرد ؟ دیگر انسان برای انقلاب چه کار بکند؟ کجا می شد که آشوب بکنند و کریمی ( برای رفع ودفع آشوب) در آنجا حضور نداشته باشد؟...خدایا تو می دانی دلش برای اسلام می سوخت ، دلش برای انقلاب می سوخت .والله ضد روحانی نبود ، ضد انقلاب نبود ،عاشق ولایت بود.اما چه کنیم قلم در کف دشمن است چه باید کرد ؟ اما زحمت کشیدی کریمی ،جزایش را دیدی ،اما این جور جزا دیدی ! جزای تو این بود که اول باید به حلق تو گلوله برسد.یعنی باید این حنجره خفه بشود ، باید این حنجره دیگر کار نکند.[چون]این حنجره برای ضد انقلاب مضر است . این حلقوم برای منافقین مضر است.کریمی من درباره تو چه بگویم ، تو که حالا از دست ما رفتی ،ولی روحت می بیند.این همه مردم ،این همه زن و مرد برای چه آمدند؟می گویند کریمی تو مظلوم شدی،تو شهید مظلوم گیلان ما هستی ! برای اینکه تو را می شناسند و می دانستند .(گریه شدید حضار) البته دشمن هم داشتی و نمی شود انسان هیچ دشمنی نداشته باشد مگر امام ما در این جهان دشمن ندارد ؟ مگر مؤلای ما امیرالمؤمنین (ع) بی دشمن بود؟ بودند افرادی که با علی می جنگیدند و جنگ کردند و شهیدش کردند.دشمن هم داشتی ؛ ولی کریمی دوستانت را ببین ،این ها همه دوستان تو هستند،اگر تو رفتی آن اسلحه ی زور و بازوی تودر دست این حزب الله است».

(سخنرانی آیت الله امینیان در مراسم تشییع جنازه شهید کریمی)

***...یگانه کسی که فریاد تکبیر را از قشر دیوارهای ضخیم زندان به چهار سوی زندان روانه کرد، قهرمان ما شهید کریمی بود.  این را شما می دانید ؟!  به شما می گویم جوان ها ، در سال 50 اذان گفتن در زندان ممنوع بود . در تمام سال ها ممنوع بود.  آنهایی که زندان بودند می دانند من چه می گویم .  اما این شهید کریمی قهرمان ما بود . اول صبح که می شد بدون هراس از شکنجه جلّادان شاه، انگشت ها را به گوش با تمام وجودش، فریاد تکبیرش بلند بود. هراس و وحشت از شکنجه دشمن نداشت . بی امان وبی وقفه وحتی در زندان نماز شبش ترک نمی شد . یک دقیقه نبود که کریمیِ شهید ، در زندان شاه ، بدون قرآن ونهج البلاغه به سر بَرَد.  در زندان خیلی ها آمدند، و دست خالی برگشتند، اما  کریمی هر لحظه ای که از عمرش می گذشت معلوم یود رشد فزاینده  و بالنده ای دارد. تنها درد کریمی این نبود که در زندان با پلیس بجنگد، او در برابر مکاتب شرق و غرب نیز به سلاح اندیشه مجهز بود.(  نقل از حجت الأسلام محمد جعفری رودسری گیلانی)


**...شهید حاج ابوالحسن کریمی با دلی مالامال و مملوّ از درد و رنج از میان ما رفت . او مظلومانه زیست ومظلومانه رفت. تمام تهمت ها ونسبت های ناروا را فقط به یاد مظلومیت علی ( علیه السلام) تحمل کرد وبه جان خرید. تفکر و اندیشه های ناب او وسخنان و فریاد های  روشنگرانه و حق طلبانه اش همیشه سبب بصیرت و بیداری و رشد وسعادت وحیاتِ معنوی وفکری برای رهپویان راه حق و حقیقت خواهد بود.  (سیداصغر سعادت میرقدیم)

.................................      ...................................................

.................سرانجام سردار گیلان شهید حاج ابوالحسن کریمی در غروب غمناک 13فروردین 1365توسط شب پرستان منافق با قامتی استوار، روحی بلند و فریاد رسای مظلومان در کنار معبد توحید «مسجد گلشاهی» در شهرستان لاهیجان هنگامی که به تنهایی از موسسه مطبوعاتی فتح به سوی منزل مراجعه می کرد، مورد اصابت تیر کینه و حقد و حسد و رگبار گلوله قرار گرفت و در کمال عرفان و استقامت و طمانینه ی لازم، در پی اصابت گلوله ها به گلو، مغز و بازو با وضوی خون به نماز عشق ایستاد و در محراب سرخ خون سر به سجده ی شکر گذاشت و قفس تنگ تن را در هم شکسته و به سوی عالم ملکوت بال و پر گشود.

در پی آن، سازمان منافقین نیز با صدور اعلامیه ای مسئولیت این ترور را بر عهده گرفته  و طی اعلامیه ای از ترور شهید کریمی به عنوان بازوی رژیم در گیلان اظهار پیروزی کرد.

*************************************************************************

**شهید حاج ابوالحسن کریمی لاهیجانی(سردار بزرگ گیلان

**شرح حال شهید ابوالحسن کریمی(سردار گیلان) - پایگاه اندیشوران حوزه(1)

**پایگاه اندیشوران حوزه(2)

**نسیم معرفت - سایت فریاد مظلوم(سردار گیلان شهیدابوالحسن)

**سخنانی از سردار گیلان شهید حاج ابوالحسن کریمی - نسیم معرفت

**شرح حال شهید ابوالحسن کریمی(سردار گیلان)_شماره 1 - نسیم معرفت

**شهید کریمی، سردار مظلوم حزب‌الله گیلان کیست؟ + تصاویر(پایگاه خبری تحلیلی«درسیاهکل»

**سردارمظلوم گیلان

**فریاد مظلوم - مروری بر زندگی شهید ابوالحسن کریمی

**پایگاه خبری تحلیلی املش ما » ابوالحسن کریمی کیست؟

**ابوالحسن کریمی - ویکی‌پدیا، دانشنامه? آزاد

**خبرگزاری تسنیم - شهید کریمی؛ سردار مظلوم حزب‌الله گیلان

**بازخوانی زندگی نامه سردار حزب الله گیلان شهید حاج شیخ ابوالحسن کریمی لاهیجی

**شهید ابوالحسن کریمی | فرقه ها

**شهید شیخ ابوالحسن کریمی بایگانی - رنگ ایمان

**شهید-حاج-ابوالحسن-کریمی - بنیاد هابیلیان

**زندگی نامه ای کامل و جدید از شهید حاج ابوالحسن کریمی | آفتاب ..

**زندگی نامه سردار حزب الله گیلان شهید حاج شیخ ابوالحسن کریمی

**مفاخر لاهیجان - ابوالحسن کریمی لاهیجی

**زندگی نامه سردار حزب الله گیلان شهید حاج شیخ ابوالحسن کریمی

**ایثار - قسمتی از زندگی نامه شهید ابوالحسن کریمی

***بسیج دانشجویی دانشگاه گیلان

**سردار مظلوم :: مُمتَدّ

**سردار حزب الله گیلان کیست؟ / شبکه اطلاع رسانی مرصاد نیوز

**یادداشت های حمید خوش سیرت - از شهید ابوالحسن کریمی تا جواد(پایگاه خبری تحلیلی«درسیاهکل»)

**ویدیو های شهید ابوالحسن کریمی - آپارات

**سردار محمدرضا نقدی در یادواره شهید ابوالحسن کریمی...

**یادواره شهید ابوالحسن کریمی در گیلان برگزار می‌شود - پایگاه خبری 8 دی

**گزارش تصویری / مراسم شهید ابوالحسن کریمی در مسجد قدس رشت و مسجد جامع لاهیجان

**برادر ابوالحسن کریمی -

**بسیج دانشجویی دانشگاه گیلان - سیره ی پاکبازان

**خاطرات شهدای شهرستان لاهیجان

**خاطراتی از شهید کریمی(2) - خبرهایی از لاهیجان

**تجدید پیمان بسیجیان لاهیجان با شهید ابوالحسن کریمی

**آپارات - دشمن ما کیست؟


      

کنگره ملی هشت هزارشهید استان گیلان+آیت الله سعادت میرقدیم لاهیج

***نسیم معرفت**

بسم الله الرحمن الرحیم


*گاهی رنج و زحمتِ زنده نگهداشتن خون شهید، از خود شهادت کمتر نیست.

مقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنه ای

 

مکتب متعالی و نورانی اسلام و اهلبیت (علیهم السلام) در طول تاریخ با مجاهدت ها و ایثار ها و شهادت ها همراه بوده وخواهد بود.  اسلام وقرآن و آیین راستین محمدی (صَلّی الّلهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ) از آغاز ظهور تا کنون مواجه با خصومت ها و دشمنی های سرسختانه دشمنان و مستکبرین بوده وبعدها نیز چنین خواهد بود.  اسلام و قرآن هیچگاه  دعوت به جنگ  نکرده ونمی کند  مگر زمانی که دشمنان اسلام آغاز به جنگ نمایند و یا توطئه بزرگی بر ضد اسلام وبشریت طراحی شده باشد که در این صورت مسلمین و مردم مُجاز خواهند بود که در برابر متجاوزین به عنوان دفاع و جهاد ، ایستادگی و مقاومت و مقابله نمایند .  باب جهاد وشهادت برای مقابله با مستکبرین و متجاوزین و دشمنان اسلام وقرآن همیشه باز است و ملت ایران و پیروان اسلام و اهل بیت (علیهم السلام) با الگو گیری از قیام اباعبد الله الحسین ( علیه السلام) همیشه و در همه حال برای حفظ وحراست و پاسداشت از حریم دین و قرآن و ارزش های اسلامی و دینی وانقلابی آماده جهاد و شهادت و ایثار و جانبازی وفداکاری هستند. ملت شریف ایران که به اسلام و دین محمدی (صَلّی الّلهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ) و مکتب نورانی اهلبیت(علیهم السلام) عشق می ورزند  هیچگاه خواهان ذلت پذیری و ظلم و ستم نبودند و در طول تاریخ نیز ثابت کردند که در برابر متجاوزین و ستمگران ساکت نخواهند ماند. زمانی که بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران حضرت امام خمینی ، نهضت و قیام خود را بر ضد حکومت فاسد و فاجر ستمشاهی آغاز نمود ، ملت مجاهد وشهید پرور ایران با مال وجان و تقدیم هزاران شهید و جانباز از نهضت و قیام مقدس امام خمینی حمایت و پشتیبانی کردند و بعد از انقلاب نیز در همه عرصه های دشوار و در همه سختی ها وفشار ها و در برابر همه دشمنان اسلام و انقلاب از خود مقاومت نشان دادند و از انقلاب و ارزش های اسلامی وانقلابی و آرمان های امام خمینی ره دفاع کردند. زمانی که  صدام تکریتی با تحریک استکبار جهانی  برای نابودی انقلاب اسلامی به جمهوری اسلامی ایران حمله کرد ، باز ملت شریف ایران و اقشار مختلف و مردان و زنان و جوانان  این آب و خاک در برابر ارتش متجاوز صدامی ایستادگی کردند و با رشادت ها و ایثارگری ها  و جانبازی ها و شهادت ها از اسلام و قرآن و انقلاب و جمهوری اسلامی ایران دفاع نمودند. هر استانی از استان های ایران وهر شهری از شهر های ایران و بلکه شاید هر روستایی از روستاهای این کشور عزیز  در بردارنده شهید ویا شهدایی  است که  برای حفظ اسلام و قرآن و انقلاب و ارزش های اسلامی و دینی و انقلابی  جان عزیز خود را فدا کردند. گاهی بعضی خانواده ها چندین عزیز خود را تقدیم اسلام و قرآن و انقلاب نمودند و بر این فداکاری ها افتخار می کردند. استان گیلان نیز یکی از استان های ایران اسلامی است که مردم شریف آن در طول تاریخ عشق و ارادت خود را به اسلام و قرآن واهل بیت (علیهم السلام) ثابت نمودند ودر راه مبارزه با ظلم وستم بسیار خوب  درخشیدند. آنها در نهضت جنگل که یکی از عرصه های پیکار با ستمگران و متجاوزین بود از خود رشادت ها و فداکاری ها نشان دادند که در تاریخ ایران وگیلان ثبت شده است. در راه حمایت از نهضت وقیام امام خمینی و نیز پشتیبانی از نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران از هیچ  خدمت و کوششی دریغ نورزیدند . مردم گیلان در جنگ تحمیلی نیز برای دفاع از اسلام و قرآن و کشور  از جهات مختلف ( کمک های مالی و معنوی و...)بسیار خوش درخشیدند و هزاران شهید و جانباز تقدیم نمودند. کگنره  هشت هزار شهید استان گیلان که در تاریخ چهاردهم اردیبهشت 1395 در میدان شهدای ذهاب رشت با حضور سردار سلیمانی و حضرت آیت الله نوری همدانی و آیت الله زین العابدین قربانی و خانواده های شهداء و جانبازان و ایثارگران وسایر اقشار برگزار شد ، نشان دهنده آن است که مردم استان گیلان همیشه در خدمت اسلام و قرآن و اهل بیت (علیهم السلام) و نظام مقدس جمهوری اسلامی بوده وخواهند بود و لحظه ای در حفظ و حراست از ارزش های شهداء  و ارزش های دینی کوتاهی و غفلت نخواهند کرد. همیشه از خط اصیل بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران حضرت امام خمینی و آرمان های پاک او و نیز از ولی فقیه زمان مقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنه ای حمایت کرده و در پشتیبانی از ولایت مطلقه فقیه هیچگاه کوتاهی نخواهند کرد. در پایان یادی می کنم از مرحوم آیت الله صادق احسانبخش امام جمعه سابق رشت و نماینده حضرت امام خمینی در استان گیلان که  اَلحَق والأِنصاف خدمات ارزنده ای در جمیع جهات برای مردم گیلان انجام داد.  

والسلام

سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی

چهاردهم اردیبهشت 1395 .

روز سه شنبه

25 رجب المرجب 1437 ه.ق

شهر مقدس قم


**پیام استادسیداصغرسعادت میرقدیم به مناسبت کنگره هشت هزار شهیدگیلان

(پایگاه اندیشوران حوزه)


آیت الله سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی



      

آیاسلام دادن به خداوند صحیح است؟+آیت الله سعادت میرقدیم لاهیجی+و

***نسیم معرفت**

 

سلام واحترام

سوال

آیاسلام دادن به خداوند صحیح است؟


گاهی مشاهده می شود که برخی به خدا سلام می دهند آیا می توان به خدا سلام داد؟!



 واما پاسخ  بنده  :

یکی از رایج ترین کلمات در میان اقوام وملل سلام ودرود گفتن است که کیفیت آن در میان ملل و مردم جهان مختلف می باشد. در اسلام ومیان مسلمین با عبارات وتعبیرات گونانون به دیگران سلام داده می شود که رایج ترین آنها به لفظ عربی عبارتند از : السلام علیک-السلام علیکم- علیک منی ، منا السلام - ونیز لفظ  (صلوة  ) که در لغت به معنای طلب رحمت و دعا و درود وسلام نیز آمده  جهت سلام فرستادن استفاده می شود  چنانکه ما  با این لفظ بر پیامبر ص وآل او  (علیهم السلام) در تشهد نماز و به هنگام زیارت و دعا وسایر اوقات ، سلام و درود می فرستیم (الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم) و شبانه روز نیز در نماز های پنجگانه با لفظ( السلام...) برپیامبر ص  سلام می دهیم  (السَّلَامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا النَّبِیُّ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ .)
ودر زبان فارسی با لفظ (سلام) که متعارف است مردم  به یکدیگر سلام می کنند. گاهی هم بعضی ها از کلمه(درود برشما) استفاده می نمایند که این کلمه  نمی تواند معنا ومحتوای بلند (سلام) را برساند. کلمه درود برای مقاصد دیگری هم بکار می رود ازجمله اینکه برای تایید سخن و رای ونظر دیگری نیز استفاده می شود. کلمه دیگری هم  وجود دارد که تقریبا می توان به معنای (سلام) تفسیر وتاویل نمود وآن عبارت است از کلمه (تحیت) است که در آیه 86 سوره نساء  چنین آمده است :
وَإِذَا حُیِّیْتُم بِتَحِیَّةٍ فَحَیُّواْ بِأَحْسَنَ مِنْهَا أَوْ رُدُّوهَا إِنَّ اللّهَ کَانَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ  یعنی : هر گاه به شما تحیّت(درود وسلام ) گویند ، پاسخ آن را بهتر از آن بدهید یا ( لا اقل ) به همان گونه پاسخ گویید. خداوند حساب همه چیز را دارد.
در این آیه مراد از تحیت ، می تواند به معنای تحیت سلامی و گفتاری  باشد و  هم می تواند به معنای تحیت رفتاری وعملی باشد مثل هدیه دادن و نیکی کردن و احسان نمودن و مانند آن.
کلمه (سلام) در مواردی از آیات قرآن کریم آمده است که به برخی اشاره می کنیم :
سلامٌ قولاً مِن رَبِّ رحیم.(سوره یس آیه 58)
َ
سَلامٌ عَلی‏ إِلْ‏یاسینَ
(سوره صافات آیه 130)

 سلامٌ علی نوح ٍ فی العالمین . (سوره صافات آیه 79)

سَلامٌ عَلَیْکُمْ بِما صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَى الدَّارِ(سوره رعد آیه 24)

 سلامُ هیَ حتّی مَطلَعِ الفـَجر. (سوره قدر آیه 5)

 فَإِذا دَخَلْتُمْ بُیُوتاً فَسَلِّمُوا عَلى‏ أَنْفُسِکُمْ تَحِیَّةً مِنْ عِنْدِ اللَّهِ مُبارَکَةً طَیِّبَةً:
هنگامى که وارد خانه‏اى شدید بر یکدیگر تحیت الهى بفرستید تحیتى پر برکت و پاکیزه. (سوره نور آیه 61)  سلام کردن یک نوع تحیت و درود است که در این آیه ، (سلام ) به عنوان تحیت الهى که هم مبارک است و هم پاکیزه معرفى گردیده است و مى‏توان گفت که  معنای ( سلام علیکم  و مانند آن ) در اصل سلام اللَّه علیکم است، یعنى درود وسلام خداوند بر تو باد، یا خداوند تو را به سلامت  نگهدارد.
و نیز موارد دیگری از آیات قرآن کریم وجود دارد که در آن ها به سلام اشاره شده است وخواننده عزیز جهت استفاده بیشتر به آیات مربوطه  مراجعه فرماید.
دراسلام به مساله سلام بسیار توجه وسفارش شده است و یکی از سنت های متعالی بین مسلمین سلام کردن می باشد و با سلام کردن به یکدیگر می توانیم پیام دوستی وصلح وآرامش و سلامتی به دیگران منتقل نماییم و کتاب های خوبی هم در باب سلام تالیف شده است که آثار اجتماعی وفردی سلام را بررسی کرده اند.
بعد از توجه به موارد سلام در قرآن کریم و کاربرد گوناگون  آن در زبان های ملل  ومردم مختلف دنیا  اکنون می پردزایم به معنای سلام واینکه سلام چه معنایی دارد وآیا می توان به خداوند سلام داد یا نه؟!

کلمه سلام  در لغت به معانی گوناگون از قبیل  سلامتی و پاکی از عیب ونقص و آفت و بلا ،  ، تندرستی  ،درود ، سلام کردن ، تحیت ، عافیت ، صحت ، اطاعت وتسلیم بودن و .....آمده است .
البته کلمه (سام)  به معنی مرگ است که متاسفانه گاهی بعضی ها بکار می برند. 
 بهشت را نیز دارالسلام گویند که اهل بهشت در آن در امنیت وآسایش  و آرامش و سلامتی کامل هستند.
سلام یکی از نام های خداوند است و چون او از هر عیب ونقص و فنا و نابودی مبری و پاک است لذا خداوند  عین سلام است و سلام از ناحیه اوست و به سوی او برمی گردد. از حضرت فاطمه سلام الله علیها این سخن وارد شده است که فرمود (إن الله هوالسلام ومنه السلام وإلیه السلام )
در تفسیر المیزان جلد 16 صفحه388  در باره معنای صلوات وسلام  چنین فرموده است :
 صلوات وسلام  از جانب خداوند به معنای فرستادن رحمت است و صلوات از جانب فرشتگان به معنای مدح و طلب مغفرت می باشد و صلوات از جانب مؤمنان، به معنای درخواست نزول رحمت از جانب خداوند است .

باید توجه داشت که غیر خداوند هرچه وهر که باشد ناقص است و کمال مطلق وغنی بالذات فقط و فقط خداوند است. اگر پیامبر ص و آل او کامل هستند به اعتبار مقایسه با غیر خداوند است . سلام دادن به دیگران به نیت ها وقصد های مختلف انجام می گیرد که در همه آن ها نوعی حاجت و نیاز و نقص وکاستی وجود دارد. سلام دادن های ما به یکدیگر غالبا به قصد اظهار محبت و دوستی و صلح وآشتی و درخواست سلامتی و تندرستی و... می باشد که هم در سلام دهنده وهم برکسی که سلام می کنیم نوعی نیازمندی و نقص وجود دارد حتی سلام و درودی که برپیامبر ص و اهل بیت او علیهم السلام می دهیم  نوعی درجه و ارتقاء کمالی برای حضرات معصومین ع محسوب می شود  چون کمال  به نوعی بی نهایت است و لذا معصومین علیهم السلام در عین اینکه در مقام ثبوت و واقع کامل هستند ولی در مقام اثبات باز راه برای ارتقاء کمالی آنها وجود دارد(البته در رابطه با اینکه صلوات وسلام ما چه سود ونقشی برای پیامبر ص و حضرات معصومین ع دارد  اقوالی وجود دارد که پرداختن به همه آن ها میسور نمی باشد)
پس از اینکه دانستیم که سلام دادن برای سلام دهنده و کسی که بر او سلام می کنیم ناشی از نوعی  احتیاج و نیاز و نیازمندی است در این صورت برشما خواننده گرامی روشن می شود که خداوند نیازی واحتیاجی به سلام ما ندارد  چون او عین سلام است و مبری و پاک از هر نوع نقص و فنا و بلا و ... می باشد و صحیح نیست که ما به خدا سلام بدهیم و بگوییم (سلام برخداوند؟!!!!) او کمال مطلق و غنی بالذات است و به نظر بنده  حتی از روی اظهار محبت وعشق  هم درست نیست که به خداوند سلام کنیم.  در سیره چهارده معصوم ع ودر کلمات آنها نیامده است که بر خداوند( سلام) داده باشند.....

والسلام
سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی

 

****************************************************************************

 

سوال :در سفر تاریخی معراج آیا ابتدا پیامبر (صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَآلهِ وَسَلَّمَ) بر خداوند سلام کردند یا اینکه ابتدا خداوند بر پیامبر سلام کردند؟

جواب: رسول اکرم از سلام کردن به خداوند آنچنان که به انسانها سلام کرده می شود نهی فرموده اند. و آنچه از روایات معراج فهمیده می شود این است که رسول اکرم (صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَآلهِ وَسَلَّمَ) در سلام کردن به خداوند با لفظاَلتَّحِیَّاتُ الْمُبَارَکَاتُ الصَّلَوَاتُ الطَّیِّبَاتُ لِلَّهِ مقدم شد. و سپس خداوند در جواب فرمودند: اَلسَّلَامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا النَّبِیُّ وَرَحْمَةُ اللَّهِ وَبَرَکَاتُهُ. والله اعلم.

http://www.fatwajonub.net/index.php/porseman/2014-05-11-15-57-25/2014-10-31-19-57-47/277-2014-11-10-17-33-38



**  اَلتَّحِیَّاتُ الْمُبَارَکَاتُ الصَّلَوَاتُ الطَّیِّبَاتُ لِلَّهِ 

یعنی  تمام تعظیم ها و تحیت ها ی مبارک وبابرکت  و سلام ها و درود ها ی پاکیزه  شایسته ی خداوند است ,

 چگونگى تشهد و سلام در نماز

پرسش : صورت تشهد و سلام نزد فقهاىو اهل تسنن چگونه است؟ پاسخ اجمالی: پاسخ تفصیلی: از موارد اختلاف و اهل سنت، صیغه تشهد دراست. شیخ گوید: تشهد در واجب است. هر که آن را عمداً ترک کند، نمازش باطل است. تا آنجا که مى گوید: کمترین چیزى که در تشهد کافى است، است و صلوات بر پیامبر و خاندان پاک او، اگر بیش از این بگوید بهتر است.(1)
صورت تشهد کامل نزد فقهاى چنین است،:
«اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ اِلاَّ اللّهُ وَحْدَهُ لا شَرِیکَ لَهُ، وَاَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُه، اَلّلهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد.
اَلَّسلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا النَّبِىُّ وَ رَحْمَهُ اللّهِ وَ بَرَکاتُهُ،
اَلسَّلامُ عَلَیْنا وَ عَلى عِبادِ اللّهِ الصّا لِحینَ،
اَلسَّلامُ عَلَیْکُمْ وَ رَحْمَهُ اللّهِ وَ بَرَکاتُهُ».

این صورت تشهد و سلام نزد است. نزد اهل سنت، صورت تشهد نزد ابوحنیفه مخالف با چیزى است که مالک مى گوید و این دو مخالف با نظر شافعى است.
ابوحنیفه گوید: برترین تشهد آن است که عبدالله بن مسعود روایت کرده است. گوید: هرگاه همراه پیامبر(صلى علیه وآله)مى خواندیم، مى گفتیم: السلام على الله قبل عباده (سلام برپیش از بندگانش) السلام على فلان وفلان. رسول خدا(صلى الله علیه وآله) فرمود: نگویید سلام بر خدا، چرا کهخودش سلام است، لیکن هرگاه یکى از شما نشست، بگوید:
«التحیّات للّه والصلاه الطیّبات»؛ (درودهاى پاک بر خدا باد).
«اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا النَّبِىُ وَ رَحْمَهُ اللّهِ وَ بَرَکاتُهُ، اَلسَّلامُ عَلَیْنا وَ عَلى عِبادِ اللّهِ الصّالِحینَ، اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ الّا اللّهُ وَ اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ».(2)
مالک گفته است: بهتر همان است که از روایت شده است، او بر منبر تشهد را به مردم آموخت و گفت بگویید:
«اَلتَّحیّاتُ لِلّهِ، الزّاکِیاتُ لِلّهِ ، اَلصَّلَواتُ لِلّهِ، اَلطیِّباتُ لِلّه ِ،اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا النَّبِىُّ وَ رَحْمَهُ اللّهِ وَ بَرَکاتُهُ، اَلسَّلامُ عَلَیْنا وَ عَلى عِبادِ اللّهِ الصّالحینَ، اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ اِلاَّ اللّهُ وَ اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ».(3)
شافعى گوید: بهترین تشهد آن است که ابنروایت کرده و گفته است: رسول خدا(صلى الله علیه وآله) تشهد را به ما مى آموخت، آنگونه که مى آموخت و مى فرمود:
«اَلتَّحیّاتُ الُْمبارَکاتُ، اَلصَّلَواتُ الَطیِّباتُ لِلّهِ، اَلسّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا النَّبِىُّ وَ رَحْمَهُ اللهِ وَ بَرَکاتُهُ، اَلسَّلامُ عَلَینا وَ عَلى عِبادِ اللهِ الصالِحینَ، اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ اِلاَّ اِللهُ الْخَلاّقُ وَ اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ».(4)، (5)
        پی نوشت: 
(1). النهایة، ص75.
(2). الخلاف، ج1، ص268؛ صحیح مسلم، ج1، ص301؛ سنن ترمذى، ج2، ص81؛ سنن نسائى، ج2، ص240؛ الهدایه: ج1، ص51؛ المبسوط، ج1، ص27؛ المجموع، ج3، ص456؛ المحلّى، ج3، ص270.
(3). الخلاف، ج1، ص268؛ موطّأ مالک، ج1، ص9؛ نصب الرایه، ج1، ص422؛ المحلّى، ج3، ص270.
(4). الخلاف، ج1، ص269، سنن ابن ماجه، ج1، ص291، حدیث 900؛ سنن ترمذى، ج2، ص83، صحیح مسلم، ج1،ص302؛الأمّ، ج1، ص117؛ المجموع، ج3، ص455؛ مغنى المحتاج، ج1، ص174؛ المحلّى، ج3، ص270؛ المبسوط، ج1، ص27.
(5). گردآوری از کتاب: سیماى عقاید شیعه، آیت الله جعفر سبحانی ، ترجمه جواد محدثی، نشر مشعر، چاپ دارالحدیث، بهار 1386، ص 437.

http://makarem.ir/main.aspx?lid=0&mid=247623&typeinfo=23&catid=23938

**آیاسلام دادن به خداوند صحیح است؟ +نسیم معرفت

 

**حضرت آیت الله سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی




      

ویژگی های کار برای خدا+آیت الله سعادت میرقدیم لاهیجی+وبلاگ روستا

***نسیم معرفت**

 نام خدا


ویژگی های کار برای خدا

1-بانام خداآغازمیشود.

2-بااخلاص ونیت پاک انجام میگیرد(باخلوص نیت نه نیت فلوس).

3-قربة الی الله انجام می گیرد.

4-رنگ خدایی دارد(صبغة الله ومن احسن من الله صبغة سوره بقره آیه 138).

5-پشیمانی ندارد.

6-سرخوردگی ودلخوردگی ودلسردی وافسردگی ندارد.

7-باعشق وعلاقه وبدون توقع ازغیر خدا انجام میشود.

8-ملامت ملامتگران تاثیری درآن ندارد.

9-ازروی تدبیر ودرایت وعقل ومشورت و..انجام میشود.

10-خشنودی ورضایت الهی در آن مدنظر است.

11-مصلحت وصلاح کار مورد توجه است.

12-ریاوسمعه درآن نیست.

13-تحسین وتقبیح دیگران درآن نقشی ندارداگر چه اگر مورد تمجید وستایش دیگران واقع شود نیکو است.

14-فطرت سالم انسان ها آن رامی پسندد.

15-برکات وثمرات ونتائج زیادی دارد.

16-ماندگار است.

17-بااستواری واستحکام انجام میگیرد.

18-سستی وسهل انگاری درآن نیست.

19-باشادابی ونشاط انجام میشود.

20-خشنودی خدا وفرشتگان واهلبیت(ع)رادرپی دارد.

21-مشمول دعای خیر خوبان ونیکان بویژه حضرت ولیعصر(عج) می باشد.

22-اگربه موانع برخورد کردراه حلی برای آن پیدا میشود(بن بست ندارد).

23-اگر به هر علتی ناتمام ماند خداوند به صور مختلف جبران میکند.

24-موانع آنرا خداوند برطرف میکند.

25-طمع دنیا ومادیگری ومانند آن درآن نیست اگرچه برکات مادی ودنیوی هم دارد.

26-لذت وحلاوت وشیرینی آن در دنیا هم قابل درک است.

27-عاقبت به خیری به همراه دارد.

28-ازدغل بازی ونفاق وحقه بازی و...مبرا وپاک است.

29-منت درآن نیست(در قرآن سوره بقره آیه264 آمده است:لاتبطلوا صدقاتکم بالمن والاذی ودر سوره محمدص آیه33آمده است:یاایهاالذین آمنوا اطیعواالله واطیعواالرسول ولاتبطلوااعمالکم. البته این آیه جنبه سیاسی،اجتماعی دارد وتکیه آیه روی وحدت ومحور رهبری است که سرپیچی از امام ورهبری مشروع، همه اعمال را باطل میکند).

30-بدون سر وصدا وشلوغ کاری انجام میشود.

31-باتوجه واهتمام وهمت عالی انجام میگیرد.

32-امدادها وعنایات الهی رادرپی دارد(مورد توجه الهی است).

33-باعث نورانیت دل است.

34-احساس پوچی وبیهودگی وزیان وضرر درآن نمیشود.

35-به وعده های الهی توجه میگردد.

36-ارزش دنیایی وآخرتی دارد.

37-پوچ وبی ارزش وبی وزن نیست.

38-سبب نورانیت نامه اعمال است.

39-باعث نجات انسان درآخرت است.

40-نورانیت قبروقیامت رادرپی دارد.

41-باحرام ومعصیت وگناه واذیت وآزار وظلم وستم دیگران همراه نیست.

42-از تملق وچاپلوسی دور است.

43-باصبر وحوصله وشکیبایی انجام می گردد.

44-شرک آلود نیست.

45-افراط وتفریط درآن نیست.

46-اسراف درآن نیست.

47-توقع پاداش ومزد آن از خداوند است نه از مردم وغیرخدا(رجوع به آیه77ازسوره کهف).

48-کار نورانیت پیدا میکند.

49-هواهای نفسانی وشیطانی در آن نیست.

50-منیت وادعا ومن من کردن درآن نیست.

51-ازشهرت طلبی وجاه طلبی مبرا وپاک است.

52-از روی ایمان به خدا انجام میشود.

53-از روی اطاعت خدا ورسول ص واهل بیت(ع) وحضرت ولیعصر(عج)انجام میگردد(رجوع به آیه33از سوره محمدص).

54-باعث تخریب ووهن وتضعیف دین نمی شود.پس هرکاری که موجب تخریب ووهن دین گردد برای خدا نیست اگر چه  به اسم خدا وبه عنوان کار برای خدا انجام شود......  .

lمرحوم شیخ رجبعلی خیاط فرمودند: اگر کسی برای خدا کار کند، چشم دلش باز می شود.
 

ونیز فرمود:  هرکاری می کنید نگویید: "من کردم"، بگویید: «لطف خداست». همه را از خدا بدانید.


**از سیداصغر سعادت میرقدیم 


** آیت الله سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی

**ویژگی های کار برای خدا - پایگاه اندیشوران حوزه



      

شرک و بت پرستی با ادبیات عصر جدید! +آیت الله سعادت میرقدیم لاهیج

***نسیم معرفت**

سلام و احترام

***شرک و بت پرستی با ادبیات عصر جدید!!!!!

بررسی یک متن انحرافی که یکی از افراد در یکی از گروه های مجازی ارسال کرده بود. 

واما متن انحرافی

دین باید مشوق زندگی باشد. باید زندگی تو را غنی تر و زیباتر سازد. باید آفریننده باشد، نه انزواطلب. دین نباید حواس تو را پرت کند و راکد سازد، بلکه باید تو را حساس تر سازد. برای من هیچ خدایی غیر از خود زندگی و هیچ معبودی غیر از خود هستی وجود ندارد. پس همه چیز یک جشن الهی است. وقتی می گویم همه چیز منظورم همه چیز است:‌ زندگی و مرگ، پیوند و جدایی، کودکی و جوانی و پیری .... همه چیز یک جشن شادی است. اگر همه چیز را جشن بگیری، یک پرستشگر واقعی می شوی. لازم نیست باوری داشته باشی. هرجا باشی و هرکاری انجام دهی، پرستش تو می شود. نیایش و دینداری تو می شود.

واما بررسی متن انحرافی توسط بنده


متن فوق به حسب ظاهر زیبا است ولی متن انحرافی و دارای اجمال و ابهام و حتی تناقض  می باشد. اگر جمله (لا الا الا الله) را معتقد باشیم با برهان عقلی  نتیجه آن است که معبودی غیر از خدا نیست و جز او قابل پرستش نیست. اینکه در متن گفته شده که (برای من .... هیچ معبودی غیر از خود هستی وجود ندارد)  مراد از هستی چیست؟  اگر مراد هستی محض و وجود صرف باشد  در این صورت آن همان خداوند سبحان است که وجودش صرف الوجود و عین الوجود و هستی محض است و اگر مراد از هستی
اطوار وانواع و پدیده های هستی باشد کما اینکه عبارات بعدی در متن مذکور گویای آن است که مراد نویسنده از هستی همان اطوار وانواع و پدیده های هستی است نه هستی محض  ، در این صورت چنین شخصی غیر خدای سبحان را معبود خود قرار داده است و دچار شرک و انحراف شده است .
بت پرستان عصر جاهلی تعدادی از بت ها را معبود های خود می دانستند ولی بت پرستان عصر مدرن  همه پدیده ها را می پرستند و معبود خود قرار می دهند؟!!   و گفتار انحرافی و کفرآمیز و شرک آلود خود را چنین  بیان می دارند  که ( ...پس همه چیز یک جشن الهی است . وقتی می گویم همه چیز ، منظورم همه چیز است : زندگی و مرگ ، پیوند و جدایی ، کودکی وجوانی و پیری ...  همه چیز یک جشن شادی است. اگر همه چیز را جشن بگیری یک پرستشگر واقعی می شوی!!!لازم نیست باوری داشته باشی!!!! هرجا باشی وهرکاری انجام دهی ، پرستش تو می شود. نیایش و دینداری تو می شود!!! )  درود بر بت پرستان عصر جاهلی که اقلا چند خدایی بیشتر نداشتند ولی بت پرستان عصر مدرن  با متن هایی فریبنده  تشویق به بت های بی شمار می کنند.  اینها می گویند هرکاری انجام دهی وبه هر که رو آوری و به هر چیزی توجه کنی نیایش و دینداری و پرستش توست ونیازی نیست که دین خاصی داشته باشی. میگویند لازم نیست که معتقد به دین محمد صلی الله علیه وآله وسلم باشی. لازم نیست خدای یگانه را بپرستی. همه چیز می تواند در همه حال معبود تو باشد و تو هم در همه حال در نیایشی  پس همه چیز یک جشن الهی است!!!  این همان سخنان کفرآمیز وشرک آلود و گفتار انحرافی است که با ادبیات عصر جدید تبیین شده است....!!!!

سیداصغرسعادت میرقدیم


**در رابطه با مطالبی که در بالا ارائه داشتم یکی دیگر از عزیزان اشکال نمود و بعد بنده نیز پاسخ دادم:


واما اشکال :


سلام بر حاج آقا سعادت، برادر بزرگوار. اینکه گفته میشود اعراب جاهلی بت پرست بودند بر حسب شهادت خدا بت پرست نبودند. ما دستکم دو آیه در قران داریم که می گوید. آنان (اصنام) شفیعان ما هستند در نزد خدا. هوءالا شفعنا عندالله. پیش از ظهور اسلام خدا در نزد اعراب جاهلی شناخته شده بود و فقط بت ها را بعنوان واسطه و توسل بین خودشان و خدا قرار میدادند. مشکل شان با محمد ص بر سر این بود که چرا خدا بین ما بزرگان قریش و محمد ص، محمد را برگزیده در صورتی که ما از هر جهت بر محمد ص برتری داریم و رسول اکرم و رسالتش را دروغ می پنداشتند. یک چنین شکلی را در مسیحیت هم داشتیم و کاهنان دین یهود میگفتند ما به خدا نزدیک تریم تا مریم س و عیسی ع . تنها تفاوت کاهنان و اعراب جاهلی در نوع تفکرشان این بوده که کاهنان دارای کتاب و اهل کتاب بودند. بله اگر وجود این دو آیه نبود بنده هم میگفتم اعراب جاهلی بت پرست بودند. آنان بتان را شفیعان خود نزد خدا قرار دادند. اگر کار آنان بت پرستی بود پس ما هم بت پرست هستیم . اعراب به سیصد و اندی بت قانع بودند اما ما کارمان از هزاران بت هم گذشته. ما هم به حضور انواع بقاع شناخته شده و نشده میرویم و از آنان میخواهیم شفاعت کنند ما را نزد خدا. باز در قران آیات مختلفی داریم که ما را از این اعمال باز داشته. منتهی چون اکثریت مردم از قران بی خبرند و در عمرشان لای کتاب خدا باز نکرده اند تا ببینند خدایشان چه گفته مبادرت به این کار میکنند. تازه آن قران خوانده هاشان هم مبادرت به این کار میکنند از بس که قرنها تو گوششان نسل اندر نسل خوانده شده و عادت کرده اند و تبدیل به ذات و فطرتشان شده. همه اینها در قیامت باید پاسخگوی اعمالشان باشند. بی شک آنجا برای فرار خودشان از مهلکه خواهند گفت ما بی تقصیرین و در دنیا پدران ما و علمای دین ما بما اینطور آموختند و این جوابها هیچ کمکی به آنها نخواهد کرد. ما یک عقب افتادکی فکری دیگری هم داریم که اعراب جاهلی نداشتند و آن اینکه (بویژه در شمال کشور ) درختان را هم شفاعتگر خودشان میدانند. دخیل می بندند . پارچه های سبز دور تا دور تنه درختان بسته اند و به راز و نیاز می پردازند. آیا از نظر حضرتعالی این اعمال از مصادیق چیست؟ در سیاهکل خیابان لشکریان بعد از پل کانال سر خیابان چندین درخت است که همین کار ها را باهاش کرده اند. آنانی که دیده اند که دیده اند و آنانی که ندیده اند چند تصویر از زوایای مختلف می گیرم و می فرستم. این درختان کنار یک خیابان است و مانعی در خیابان است و هیچکس از مسولین از دست مردم ان محل جرات نمیکنند این مظاهر شرک  را قطع کنند. بله حاج آقای عزیز ما هم با اعراب پیش از اسلام هیچ فرقی نداریم.


واما پاسخ بنده :


سلام واحترام

تشکر از لطف شما

در سوره صافات آیه 95 از قول حضرت ابراهیم بت شکن  ع  در خطاب به بت پرستان آن عصر چنین آمده است که :
اتعبدون ماتنحتون  آیا چیزی را که خود با دستان خود تراشیدید و ساخته اید  می پرستید. باید توجه شود که مشکل بت پرستان در عبودیت و ربوبیت بود نه در خالقیت. آنها خدا را خالق می دانستند ولی ربوبیت برای خدا قایل نبودند لذا بتان را اربابان خود می پنداشتند و بت ها را مستقل در تاثیر می دانستند و در برابر آن ها به سجده می افتادند و قربانی ها می کردند. آنها به پندا غلط خود بت ها را وسیله ای برای تقرب به خدا می پنداشتند ولی اعتقاد کامل به ربوبیت بت ها داشتند( دقت بفرمایید) پس دو چیز در بت پرستان مسلم است : 1- استقلال در ربوبیت آن ها که بت ها مستقل در تاثیر هستند  2- عبودیت که منحصرا از آن خداست آن را در برابر بت ها انجام می دادند  و بعد  فروعات شرک آلود دیگر را به این دواصل بت پرستی اصافه بفرمایید و در تاریخ مطالعه کنید که چه می کردند.  بحث شفاعت وتوسل به حضرات معصومین ع  هیج قابل مقایسه با رفتار بت پرستان نیست و دقت در این مباحث هرگونه سو فهم را برطرف می سازد و ایرادات جاهلانه وهابیت در باب توسل وشفاعت بطور مستوفی و مستدل پاسخ داده شده است و به نظر می رسد که جناب آقای..... خطوط اصلی انحراف بت پرستان را توجه نفرمودند لذا قیاس مع الفارق با زیارت وتوسل وشفاعت نسبت به حضرات معصومین علیهم السلام و امام زادگان فرمودند.   بت پرستی یک عمل خرافی برخلاف عقل وفطرت است که همه شقوق آن در هر عصر و مصری باطل است....
گل تقدیم شمافَتَأَمَّل جَیِّدا


واما اینکه برخی از مردم به خرافاتی مانند توجه خاص به فلان درخت می کنند تا حاجت هاشان را بگیرند اگر این عمل از روی اعتقاد کامل و استقلال در تاثیر باشد  هم شرک است و هم مصداق بت پرستی به شکلی دیگر....
ولی به نظر بنده برخی از مردم عزیز ما که گاهی چنین رفتار هایی از آنها رخ می نماید  منظورشون استقلال در تاثیر نیست بلکه به جهت برداشت های سطحی و عرفی غلط خود برخی اعمال جاهلانه از آن ها سر می زند  که نیازی به توضیح نیست....
درضمن در همه ما انسان ها یا شرک خفی است ویا شرک جلی  واما در بت پرستان مصداق بارز شرک جلی بوده است. به طور قاعده کلی عرض می کنم که اگر به هر شخص و چیزی در برابر خداوند متعال تاثیر استقلالی قایل باشیم دچار شرک جلی خواهیم بود  .....

موفق باشید

سیداصغرسعادت میرقدیم


** آیت الله سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی

*************************************************************

**مفاهیم دینی در اندیشه «اُوشُو»(OSHO)پرسمان دانشجویی اخلاق

**   اُوشُو (OSHO)  کیست؟




      
<   <<   11   12   13   14   15   >>   >