آیت الله سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی - روستای سادات محله ی (بوجایه - لاهیجان)
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
درباره وب

جستجوی وب
ذکر ایام هفته
آی پی کاربر
برچسب‌ها وب
شعر (4)
لینک های مفید

نتیجه تصویری برای جشن غدیر مبارک

***نسیم معرفت***

به نام خدا

غدیر روز تجلی امامت و ولایتِ آیت کبری حضرت علی مرتضی  ( سلامُ اللهِ عَلَیهِ) است ، امامتی که طبق صریح آیه 67 از سوره مایده موجب اکمال دین می باشد و اگر پیامبر اکرم (صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَآلهِ وَسَلَّمَ) آن را ابلاغ نمی نمود تمام رسالتش از بین می رفت. خداوند در آیه  67 سوره مایده چنین می فرماید  :
یا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الْکافِرین .  یعنی : اى پیامبر! آنچه از طرف پروردگارت بر تو نازل شده است، بطور کامل برای مردم ابلاغ کن و برسان و اگر انجام ندهی  ، رسالت الهی را (که به دوش داشتی)  انجام نداده اى؛ خداوند تو را از [خطرات احتمالىِ] مردم، نگاه مى دارد؛ و خداوند، جمعیت کافرانِ [لجوج] را هدایت نمى کند).
توجه شود که در جمله (... إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ....) ضمیر «رِسَالَتَهُ»  به  الله برمی گردد  نه به  تبلیغ امامت  علی (عَلَیهِ السَّلامُ ) . یعنی اگر تبلیغ امامت علی (عَلَیهِ السَّلامُ ) نکنی و امامت او را اعلام نکنی همه رسالت الهی تو در طول 23 سال  از بین می رود و گویا رسالتی انجام ندادی (دقت بفرمایید)
این آیه شریفه دارای نکات ومطالب بسیاری است که براهل تحقیق پوشیده نیست و مرحوم علامه طباطبایی در تفسیر المیزان ذیل این آیه شریفه می فرماید :  (  اِمعان نظر و دقت در این آیه ، شگفتی و اعجاب انسان را در پی دارد .)
به نظر بنده هیچ آیه ای در قرآن کریم به اندازه این آیه برای پیامبر اکرم (صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَآلهِ وَسَلَّمَ)   مسولیت آفرین و سنگین نبوده زیرا که  ابلاغ امامت و ولایت  مولا علی (عَلَیهِِ السَّلامُ ) (و به دنبال آن ، انتقال امامت به سایر ایمه (عَلَیهِِمُ السَّلامُ ) مواجه با خطرات و حساسیت های زیادی بوده و پیامبر اسلام  (صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَآلهِ وَسَلَّمَ)  به همه مسایل توجه داشت و برای آینده امت خود بیمناک بود ولی خداوند به او اطمینان داد که :  وَاللّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ ... یعنی خداوند ترا از خطرات احتمالی این ابلاغ مهم وباعظمت حفظ می کند.
پیامبر اکرم  (صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَآلهِ وَسَلَّمَ) با دلگرمی از حمایت ها و نصرت های الهی  این ابلاغ آسمانی  ( تعیین امامت و ولایت )  را در اواخر عمرش در سال دهم از هجرت در آخرین حج خود که معروف به (حَجّةُالوِداع)  بود به زیباترین وجه  در سرزمین غدیر خم  انجام داد. برخی می گویند که در آن منطقه مسجدی بود به نام غدیر که چون تعیین امامت مولا علی  (عَلَیهِِ السَّلامُ )  در آنجا انجام گرفت  معروف به غدیر خم شد .
حدیث و ماجرای غدیر خم از متواترات است و هیچ جای شک وشبه ای در آن نیست و علامه شیخ عبدالحسین امینی در کتاب بسیار ارزشمندش یعنی « اَلغَدیر»  آن چنان به بررسی غدیر و حدیث غدیر پرداخت که زبان همه مخالفین را با حجت های آشکار خود  قطع کرده است . در غدیر خُمّ بنابر نقلی بیش از صد وبیست هزار نفر حضور داشتند و پیامبر اسلام (صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَآلهِ وَسَلَّمَ) به بهترین وجه ممکن ولایت و امامت  علی   (عَلَیهِِ السَّلامُ ) را برای آن جمعیت عظیم در آن منطقه بسیار گرم و سوزان معرفی فرمود .لحن و ترکیب آیه 67   و  آیه 3 از سوره مایده و ترکیب جمعیت و زمانِ  خاصِّ ابلاغِ امامت که بعد از آخرین حج پیامبر (صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَآلهِ وَسَلَّمَ)  ( یعنی حَجّةُالوِداع ) و در اواخر عمر شریفش بوده  و  همچنین نوع خطابه آن حضرت و عباراتی که مطرح فرموده برای هرکسی که تا حدودی فهم و ادراک داشته باشد روشن وآشکار خواهد شد که هدف پیامبر  (صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَآلهِ وَسَلَّمَ)   در روز غدیر خُمّ   اظهار  ولایت و امامت علی بن ابیطالب (عَلَیهِِمَا السَّلامُ ) بوده  نه صِرفاََ  اظهار و اعلان دوستی  . متاسفانه برخی از علماء اهل سنت  در تفسیر کلام پیامبر (صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَآلهِ وَسَلَّمَ)   مغرضانه  دچار خطا و انحراف فاحش شدند و کلمه مولا در کلام پیامبر (صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَآلهِ وَسَلَّمَ)  را به معنای دوستی گرفته اند  تا انحراف در امت پیغمبر (صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَآلهِ وَسَلَّمَ)  ایجاد کنند و مردم را از مسیر وخط امامت خارج کنند   . یکی از فرازهای نورانی پیامبر (صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَآلهِ وَسَلَّمَ)  در خطابه غدیر  چنین است که فرمود   :    مَنْ کُنْتُ مَوْلاهُ، فَهذا عَلِىٌّ مَوْلاهُ .

 کلمه مولا  ، معنای واقعی آن سرپرستی و ولایت و حاکمیت و امامت و رهبری می باشد و در جای خود این مطلب ثابت و مسلم  است  ولی عده ای که مصداق  آیه 18 از سوره بقره هستند(صُمٌّ بُکْمٌ عُمْیٌ فَهُمْ لاَ یَعْقِلُونَ)  کلمه  مولا در کلام پیامبر (صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَآلهِ وَسَلَّمَ)    را مغرضانه  با هدف انحراف در امت پیامبر (صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَآلهِ وَسَلَّمَ)   و دور کردن مردم از مسیر وخط امامت و ولایت  ، به معنای دوستی معنی وتفسیر می کنند!!!؟
امامت همانند قلب که مرکز بدن است  ، محور همه امور تشریعی و تکوینی است و کسی که امامت را درک نکند از مرتبه انسانیت خارج است....

سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی

**حضرت آیت الله سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی




تاریخ : جمعه 96/6/17 | 10:43 صبح | نویسنده : سیذ اصغر سعادت میرقدیم | نظر


نتیجه تصویری برای پرنده های بسیار زیبا


***نسیم معرفت***


به نام خداوند زیبا و زیبایی آفرین

با یه نگاهی به اطراف و نظری به دشت  و دَمَن و کوه و صحراء و دریا به راحتی می تونی خدا و زیبایی های او رو ببینی . خدا  دور نیست  همین نزدیکی است. به آفریده های زیبای خدا نگاه کن. به طوطی و طاووس و کبک و بلبل و قمری و ... به انواع و اقسام پرنده های شگفت انگیز با آواز های دل انگیزشون  نگاه کن . به کوه های سرسبز ، به درختان با برگ ها و میوه های گوناگونِ خوش طعم و آبشارها و رودخانه های فَرَحناک و فَرَح زا ... به دریا ها و آنچه که در آن ها است  از ماهی های کوچک  و رنگارنگ  گرفته تا  ماهی ها و موجودات  عظیمُ الجُثّه  و حیرت انگیز  نظر انداز ... همه شون با زبان خودشون تو رو به سوی معرفت خدا می خوانند و به بفرمایش سعدی عَلَیهِ الرَّحمَه :

آفرینش همه تنبیه خداوند دل است
دل ندارد که ندارد به خداوند اقرار

و نیز گوید :

برگ درختان  سبز  در  نظر هوشیار
هر ورقش دفتری است معرفت کردگار

و شاعر نَغز گوی دیگر یعنی آسف اصفهانی و یا احتمالا  ناصر خسرو گوید :


هرگیاهی که از زمین روید
وَحدَهُ   لاشَریکَ  لَه   گوید

آری

عالَم و پدیده های آن  فلشی به سمت خداست. یعنی خدا را به تو نشان می دهند  به خودت نگاه کن که  اشرف مخلوقاتی و هر آنچه که در عالَم بیرون می بینی نمونه ای از آن در تو گنجانیده شده است .  خود را دست کم نگیر .  تو یکی از پیچیده ترین  مخلوقات  عالم  می باشی .  حضرت مولا علی
(عَلَیهِِ السَّلامُ) در شعری که منسوب به اوست میفرماید: 

اَتزعَمُ  اَنَّـکَ  جِـرمٌ  صَغِیرٌ
وَ فِیکَ انْطَوَى الْعَالَمُ الْأَکْبَرُ
َ
آیا گمان می‏کنى که تو موجود کوچکى هستى در حالى‌که دنیای بزرگی در تو نهفته است؟!

و دکتر الکسیس کارل کتابی در باره انسان نوشته  و نامش را گذاشته : ( انسان موجود ناشناخته)


و پیامبر اکرم 
(صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ وَ سَلَمَ)   فرمود :


مَنْ عَرَفَ نَفْسَهُ فَقَدْ عَرَفَ رَبَّهُ.(بحارالانوار ج 2  باب 9  ص 32 )


آنکس که خود را شناخت خدایش را شناخت


در پایان شعر معروف و زیبای شاعر بلند آوازه  سعدی شیرین سخن را تقدیم می دارم که ما را به تفکر و  معرفت دعوت می کند.

آفرینش همه تنبیه  خداوند  دل است

دل ندارد که ندارد به خداوند اقرار

این همه نقش عجب بر در و دیوار وجود

هر که فکرت نکند نقش بود بر دیوار

کوه و دریا و درختان همه در تسبیح اند

نه همه مستمعی فهم کنند  این اسرار .


** آیت الله سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی




تاریخ : جمعه 96/5/20 | 12:51 عصر | نویسنده : سیذ اصغر سعادت میرقدیم | نظر

***نسیم معرفت***

به نام خدا

**روز قدس ، روز خشم و فریاد در برابر ستمگران و مستکبِرینِ عالم..+نسیم معرفت



یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا قاتِلُوا الَّذینَ یَلُونَکُمْ مِنَ الْکُفَّارِ وَ لْیَجِدُوا فیکُمْ غِلْظَةً وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقینَ

ای کسانی که ایمان آورده اید! با کافرانی که به شما نزدیکترند ، پیکار کنید! ( و دشمن دورتر ، شما را از دشمنان نزدیک غافل نکند! ) آنها باید در شما شدّت و خشونت ( و قدرت ) احساس کنند و بدانید خداوند با پرهیزگاران است!
سوره توبه آیه 123


شوکت مستکبران روزی فرو ریزد همی
عزت مستضعفین    تا حدِّ  اعلا میشود


روز قدس ، روز ماندگار و یادگاری از خمینی بت شکن است .
روز قدس ، روز اظهار خشم و فریاد در برابر مستکبِرین عالم و قدرت های جنایتکار و ستمگر و حکومت های فاسد است.
روز قدس ، روز اظهار خشم ونفرت جهانی در برابر تروریسم دولتی یعنی رژیم غاصب وفاسد صهیونیستی است که تا کنون بیش از هفتاد سال است که در سرزمین های اشغالی فلسطین با تمام قساوت و سنگدلی  قتل و خونریزی و غارتگری و ظلم  و جنایت می کند .
روز قدس ، روز حرکت به سوی اعتلاء و عزت مسلمین و ریشه کنی جرثومه های فساد و ظلم و جنایت است .
روز قدس ، روز اظهار قدرت و عزت در برابر قدرت های ستمگر و تجاوزگر است.
روز قدس ، روز تجلی قدرت اسلام و مسلمین در برابر همه مستکبرین عالَم  است.
اشغال سرزمین فلسطین توسط رژیم غاصب صهیونیستی با پشتیبانی قدرت ها و دولت های مستکبر ، مصیبت و فاجعه ای بزرگ بوده و هست که تنها راه خلاصی از آن ، حضور گسترده و باشکوه مسلمانان سراسر عالم در روز جهانی  قدس است .
مسلمین همیشه باید بیدار باشند تا قربانی توطئه ها و  نقشه ها ی شوم دشمنان اسلام قرار نگیرند. ایجاد غُدّه سرطانی صهیونیستی در دل جهان اسلام ناشی از غفلت و جهل وضعف مسلمین بود . اصل و ریشه نقشه ایجاد رژیم صهیونسیتی به بیش از صد سال قبل برمی گردد که توسط استعمار انگلیس در اثنای جنگ جهانی اول پیگیری و انجام شد و
بیانیه بالفور(Balfour)  که یکی از بیانیه‌های ننگین و شومِ تاریخ انگلیس و سرآغاز تاسیس رژیم جعلی صهیونیستی به شمار می‌رود  گویای این مطلب و شاهد مدّعای ما است . این بیانیه ننگین  در 2 نوامبر 1917، توسط آرتور جیمز بالفور(Balfour) ، به والتر روچیلد، رهبر جامعه یهودیان انگلیس صادر شد و در آن مجوِّز تاسیس رژیم پلید  و نامشروع صهیونیستی به وی داده شد. نقشه های شوم استعمارگران در صورتی تحقق می یابد که مسلمین در خواب غفلت ودر ضعف باشند. غفلت از دسیسه ها و نیرنگ های دشمنان اسلام بزرگ ترین خطر برای مسلمانان است . تاسیس رژیم جعلی و نامشروع و سفّاک صهیونیستی در قلب کشور های اسلامی و جهان اسلام در روز پانزدهم می (may)     1948 میلادی برابر با 26 اردیبهشت 1327 که معروف به روز نکبت است ، در خلال غفلت مسلمین و ضعف  و خیانت دولت های اسلامی صورت گرفت . اگر مسلمانان و دولت های اسلامی بیدار بودند هیچگاه چنین فاجعه ای در جهان اسلام رخ نمی داد . متاسفانه از زمان های گذشته تاکنون اکثر حکام کشور های اسلامی ، سرسپرده و تسلیمِ قدرت های استکباری همچون انگلیس و آمریکا وغیره بوده و هستند . تداوم دولت جعلی و جنایتکار صهیونیستی در طول ده ها سال و استمرار جنایات استعمارگران در مناطق اسلامی با دامن زدن به اختلافات و ایجاد گروه های تروریستی از قبیل  القاعده و طالبان و داعش ومانند آن ها  ،نتیجه خیانت وضعف و غفلت  حکام ودولت های کشورهای اسلامی می باشد .   پیروزی انقلاب اسلامی در ایران به رهبری حضرت امام خمینی و سرنگونی رژیم فاسد پهلوی که بزرگترین حامی رژیم اشغالگر صهیونیستی بود ، روزنه ها و بارقه هایی از امید را برای رهایی از چنگال حکام جور و استعمارگران زمان بوجود آورد . شش ماه بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران در 16 مرداد سال 1358 هنگامی که جنوب لبنان آماج بمباران توسط نیروهای متجاوز صهیونیستی  قرارگرفت  بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران حضرت امام خمینی در یک اقدام بسیار هوشمندانه  طی پیامی از همه مسلمانان جهان خواست که آخرین جمعه ماه رمضان را به عنوان روز قدس برگزینند  وهمه ساله در چنین روزی با ملت رنج کشیده و ستمدیده فلسطین وسایر ملت های دربند و مظلوم همدردی نمایند. متن پیامی که در آن زمان حضرت امام خمینی به طور شفاهی از طریق تلویزیون جمهوری اسلامی ایران به اطلاع عموم مسلمین رساند چنین بود :

بسم الله الرحمن الرحیم

[ مسلمین ایران و جهان  ، من در طی سالیان دراز، خطر اسرائیل غاصب را گوشزد مسلمین نمودم، که اکنون این روزها به حملات وحشیانه خود به برادران و خواهران فلسطینی شدت بخشیده است، و بویژه در جنوب لبنان به قصد نابودی مبارزان فلسطینی، پیاپی خانه و کاشانه ایشان را بمباران می کند. من از عموم مسلمانان جهان و دولت‌های اسلامی می‌خواهم که برای کوتاه کردن دست این غاصب و پشتیبانان آن به هم بپیوندند. و جمیع مسلمانان جهان را دعوت می کنم آخرین جمعه ماه مبارک رمضان را که از ایام قدر است و می‌تواند تعیین کننده سرنوشت مردم فلسطین نیز باشد، به عنوان "روز قدس" انتخاب ، و طی مراسمی همبستگی بین المللی مسلمانان را در حمایت از حقوق قانونی مردم مسلمان اعلام نمایند. از خداوند متعال پیروزی مسلمانان را بر اهل کفر خواستارم. والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته . ]

ملت غَیور و شرافتمند و آگاه و با بصیرت ایران اسلامی به پیروی از فرمان بنیانگذار جمهوری اسلامی حضرت امام خمینی و لَبّیک به ندای ولیّ فقیه زمان مقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنه ای  مبنی بر حضور در روز جهانی قدس  ، هر سال باشکوه تر از سال قبل در حماسه بزرگ  روز قدس ، شرکت گسترده داشته و دارند .  آری تنها راه خلاصی ونجات مسلمین از شر رژیم سفاک و خونریز صهیونیستی و قدرت های استکباری ، حضور حماسی و باشکوه و دشمن شکن مسلمانان جهان در راهپیمایی روز قدس است که رُعب و وحشت در دل های دشمنان اسلام و مسلمین ایجاد می کند . روز قدس ، روز بازگشت مسلمین به هویت اصیل خویش می باشد . روز قدس ، روز بیداری و انسجام  مسلمین است تا با وحدت و یکپارچگی خود عزت از دست رفته خود را بازیابند و شَرَیان های حیاتی مستکبرین و ستمگران جهان را قطع نمایند و دست پلید و خبیث اجانب را از ممالک اسلامی کوتاه کنند.
روز قدس ، روز فریاد حق طلبانه در برابر مستکبرین و استعمارگران و مفسدین عالم است.

در پایان توجه شما را به سخنی از حضرت امام خمینی  و  ونیز سخنی از مقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنه ای در رابطه با روز قدس  جلب می نمایم :


**من روز قدس را روز اسلام و روز رسول اکرم (ص)می دانم، و روزی است که باید ما تمام قوای خودمان را مجهز کنیم، و مسلمین از آن انزوایی که آنها را کشانده بودند خارج شوند، و با تمام قدرت و قوت در مقابل اجانب بایستند و ما در مقابل اجانب با تمام قوا ایستاده ایم . (امام خمینی )


**همه ملت­ها و دولت­های اسلامی باید مسئله فلسطین را در زمره مسائل درجه اول خود بدانند.(مقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنه ای)


سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی

 

** آیت الله سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی


**روز قدس ، روز خشم و فریاد در برابر ستمگران و مستکبِرینِ عالم..+نسیم معرفت

**روز قدس روز خشم و فریاد...+ سایت حکیم زین العابدین عسکری گیلانی لشت نشایی




تاریخ : پنج شنبه 96/4/1 | 8:18 عصر | نویسنده : سیذ اصغر سعادت میرقدیم | نظر

***نسیم معرفت***

به نام خدا


** پنج اصل مهم درباره دعا + ( نسیم معرفت)


در آیه 60 از سوره غافر(مومن) در رابطه با دعا و اجابت آن چنین آمده است :

 
وَ قالَ رَبُّکُمُ ادْعُونی‏ أَسْتَجِبْ لَکُمْ إِنَّ الَّذینَ یَسْتَکْبِرُونَ عَنْ عِبادَتی‏ سَیَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ داخِرین .
پروردگار شما گفته است: «مرا بخوانید تا ( دعای ) شما را بپذیرم! کسانی که از عبادت من (که دعا هم نوعی عبادت است) تکبّر می ورزند به زودی با ذلّت وارد دوزخ می شوند!»

دراین آیه شریفه خداوند متعال می فرماید :  بخوانید مرا تا اجابت کنم شما را  و کسانی را که از روی غرور و تکبر از عبادت (دعا کردن) سرپیچی می کنند ، تهدید می نماید که در روز قیامت با ذلت وارد دوزخ می شوند .

دعا و راز ونیاز با حضرت پروردگار یکی از نیازهای واقعی و فطری بشر است . همانطوری که انسان جهت حیات و ادامه زندگی خود نیاز به آب و هوا و غذا و ... دارد ، حیات روحی و معنوی انسان نیز بواسطه دعا و نیایش به پیشگاه خداوند متعال تأمین می گردد . دعا در صفای باطن و رُشد و تکامل روحی و اخلاقی و تنویر و نورانیت اَفکار و دل آدمی تأثیر بسزایی دارد. انسان وقتی با نیتی پاک در حالی که همراه  با طهارت است  جهت مناجات و راز ونیاز به درگاه حضرت دادار می ایستد حالات خاصی به او دست می دهد که با هیچ حالی قابل مقایسه نیست و نسیم های دل انگیزی از رحمت خاص الهی را به روشنی مشاهده ولمس می کند که گاهی قابل توصیف نمی باشد .  با کمال تأسف باید اظهار داشت که بشر امروز که به زرق و برق و مَظاهر و جلوه های فریبنده دنیا سرگرم و مشغول گشته از حلاوت و شیرینی دعا و راز ونیاز یا محروم است ویا اینکه کمتر به آن می پردازد. تنها راه آرامش و سعادت بشریت بازگشت حقیقی به درگاه الهی و ارتباط دایمی با پروردگار عالم است.  روانشناسان معتقدند هنگامی که هیجانات و غم ها بر انسان هجوم می آورد در آن حال باید جهت تخلیه روحی مشکلات و گرفتاری ها را برای کسی که محرم راز است  بازگو  و درد دل کنیم و اگر کسی را پیدا نکردیم که که غم ها و نگرانی های خود را با او در میان بگذاریم حتما باید اسرار و راز دل خود را به خداوند عرضه بداریم. خداوند بهترین و بالاترین تکیه گاه است .

دکتر اَلِکسِس کارِل نوسنده کتاب (انسان موجود ناشناخته) در همین کتاب چنین می گوید:

نیایش همچون نَفَس کشیدن و خوردن و آشامیدن لازمه انسان است که از عمق سرشت انسان سر می زند.

و نیز می گوید : دعا قوی ترین نیرویی است که بشر می تواند بوجود آورد .

در سوره فرقان آیه 77 چنین آمده است :

قُلْ ما یَعْبَؤُا بِکُمْ رَبِّی لَوْ لا دُعاؤُکُمْ ...


بگو: «پروردگارم برای شما ارج و ارزشی قائل نیست اگر دعای شما نباشد ...

تاچند غریب باشی اندر در دوست

نزدیکتر است آنکه ترا از رگ وپوست

انصاف بده چگونه کوشش نکنی

با اینکه کِشش همیشه از جانب اوست

دعا در واقع ارتباط و پیوند بین عبد ومعبود و خالق و مخلوق و نیازمند به بی نیاز مطلق است . بشر با همه داشته هایش هیچگاه به مقام بی نیازی نمی رسد و اگر ما به کسی که مال واموال و دارایی زیاد دارد به عنوان غنی وبی نیاز تعبیر می کنیم  به جهت مقایسه با کسانی است که از چنین امکاناتی برخورددار نیستند و گرنه ثروتمندترین آدم ها در دنیا در واقع گداترین آدم ها است زیرا هیچ چیزی از اموال ودارایی ها را که در اختیار دارد از آن او نیست و حتی وجود خود او نیز از آن او نمی باشد  بلکه وجود او و همه آنچه را که در اختیار دارد از آن خدواند است و فقط چند روزی را که خداوند دراین دنیا به وی مهلت داده اجازه داده شده که از مواهب و نعمت های الهی به درستی استفاده نماید و اگر سرپیچی کند دچار عقاب الهی خواهد شد. 
پس این اصل مسلم را باید بپذیریم که همه ما انسان ها (حتی اگر بی نیازترین افراد به حسب ظاهر باشیم)  نیازمند محض به پروردگار عالم هستیم و لحظه ای وآنی نباید تصور کنیم که نیازی به خداوند نداریم. کسی که متکبرانه و مغرورانه از دعا کردن سرپیچی می کند در واقع از اصل نیازمندی مخلوق به خالق خارج شده و خود را بی نیاز می پندارد لذا در ذیل آیه 60 از سوره غافر آمده است که  : .... کسانی که از عبادت (دعا کردن) تکبر و سرپیچی کنند به زودی با ذلت و خواری وارد دوزخ و جهنم خواهند شد و دچار عذاب الهی می گردند .
در باره اینکه انسان ها باید  اهل دعا باشند به  چند اصل می پردازم که می تواند سودمند باشد :


1-اصل نیازمندی

 اصل نیازمندی مخلوق به خالق که در بالا به آن اشاره نمودم ثابت می کند که ما همیشه باید دست دعا و خواهش و درخواست به درگاه الهی دراز کنیم .



2-اصل اتصال و ارتباط

اصل دیگری که باید به آن توجه کنیم ، اصل ارتباط و اتصال و پیوند بین عبد و معبود و مخلوق با خالق است. مخلوق و عبد هیچگاه نباید از خالق  و معبودش جدا شود . این جدایی سبب سقوط وهلاکت بنده خواهد شد . یکی از راه های حفظ این پیوند و اتصال همان دعا کردن به پیشگاه الهی است . هرچه دعا به درگاه الهی بیشتر باشد پیوند بین عبد ومعبود بیشتر خواهد بود. و هر اندازه انسان خود را محتاج تر به پروردگار بداند دعایش بیشتر خواهد بود  و اُنس بیشتری با خداوند  برقرار می کند. دعا و راز و نیاز با خداوند متعال به آدمی قدرت و قُوّت  و نیرو و توان و استقامت  و نشاط  و امید می دهد و  تمام انبیاء اهل دعا بودند ودر روایت آمده است که امام رضا ع فرمود  عَلَیْکُمْ بِسِلَاحِ الْأَنْبِیَاءِ فَقِیلَ وَ مَا سِلَاحُ الْأَنْبِیَاءِ؟ قَالَ: الدُّعَاء» بر شما باد به سلاح انبیاء   عرض شد که سلاح انبیاء چیست ؟ فرمود: سلاح انبیاء دعا است .( کافى/ ج 2 ص 468.)  اگر انبیاء علیهم السلام مداومت بر دعا نداشتند در رسالت خود موفق نمی شدند و عزت و سربلندی و موفقیت انبیاء و اولیاء مرهون دعا می باشد. تمام چهارده معصوم علیهم السلام در بدترین و بهترین  حالات و شرایط(در ضراء و سراء ) اهل دعا بودند و مناجات ها و دعاهای موجود از  معصومین  علیهم السلام بهترین گواه این مطلب است .


3-اصل کمال جویی وکمال طلبی

اصل سوم که به نظرم مهم است اصل کمال جویی و کمال طلبی انسان است که از مهم ترین ویژگی هایی است که خدواند در نهاد انسان ها به ودیعت گذاشته است. بلا شک براساس فطرت پاک الهی که در انسان ها سرشته شده  همه دنبال کمال هستند ولی بسیاری از مردم راه و مسیر کمال را یا درست طی نمی کنند ویا اینکه نمی دانند کمال در چیست؟ ویا اینکه هواهای نفسانی و اغواگری های شیطان درونی وبیرونی مانع درک حقیقت کمال و مسیر آن است و فطرت کمال جویی او را نابود کرده است.
آدمی از راه دعا می تواند به کمال برسد و کمال مطلق خداوند متعال است . دعا چه مستجاب بشود و چه نشود یک سرمایه است و سبب غنا و رشد وتعالی وکمال انسان می شود . کسی که با طهارت ظاهری وباطنی و از روی معرفت دعا نماید احساس لطافت و غنا و آرامش و اطمینان و وسعت  در نفس و روح می کند. دعا ومناجات به آدمی ظرفیت و شرح صدر می دهد که به نظر بنده  این نکته بسیار مهمی است که نباید از آن غفلت کرد .  این اموری که ذکر کردم (غنای در نفس و آرامش و ظرفیت و شرح صدر ....) در واقع  اجابت دعای ما از طرف حضرت پروردگار است. ما دعا می کنیم ودر پرتو دعا به این نتایج می رسیم و لازم نیست که نتایج دعای ما حتما امور مادی باشد . دعا کردن  در واقع سبب پرواز  و رهایی روح از تعلقات منحط کننده است.  در اواخر کتاب بیست گفتار ازاستاد شهید مطهری مطالب بسیار زیبایی در باب دعا آمده است که شایسته است جهت استفاده مراجعه شود.

4-اصل ادب  به ساحت پرودگار

یکی از زیباترین خصلت ها ، ادب است . ادب امری پسندیده  و نشانه معرفت و فضیلت است و بی ادبی نشانه  بی معرفتی و رذالت است . اگر کسی به ما لطفی و عنایتی نمود ، ادب  اقتضاء دارد که قدرشناسی و حقشناسی کنیم . پیامبر خدا ص تادیب شده و پرورش یافته خدا بود و فرمود  : :أدَّبَنِی رَبِّی فأحسَنَ تأدِیبی . خداوند مرا ادب نمود و نیکو تربیتم کرد .(میزان الحکمه، ج 1، ص 78.) 
 پیامبر اسلام ص  با ادب ترین بندگان در برابر خداوند بود و در همه حال ادب ساحت قدس الهی را نگه می داشت. بی ادب ترین موجود در عالم ابلیس و شیطان است که در محضر الهی گستاخی و ادبی نمود و برای همیشه از درگاه الهی رانده شده  و مورد خشم و غضب الهی است . ما بندگان الهی نیز باید ادب ساحت پرودگار را حفظ کنیم و یکی از راه های ادب نگه داشتن به پیشگاه الهی آن است که به درگاه پروردگار دعا کنیم . اعراض و دوری از دعا به پیشگاه الهی نوعی بی ادبی است. ادب در قالب دعا سبب قرب به پیشگاه الهی است و این  یعنی قرب به خداوند  ،خودش یکی از ثمرات ونتایج بسیار باارزش دعا می باشد . پس چه دعای ما مستجاب بشود وچه نشود شایسته است که از باب ادب ، دست دعا و نیایش به سوی خداوند دراز کنیم .

5-اصل معرفت وشناخت به پرودگار


دراصل چهارم ذکرشد که ادب اقتضاء دارد که ما به درگاه الهی دست دعا و نیاز بلند کنیم و ادب هم به نوعی ناشی از معرفت و شناخت است . در ادب نگهداشتن ، معرفت و شناخت  نیز نهفته است و انسان با ادب در واقع انسان با معرفتی وبا شناختی است. هر اندازه شناخت و معرفت ما به خداوند بیشتر باشد ادب ما هم بیشتر و بهتر خواهد بود و هر اندازه ادب نگه داریم سبب فزونی در معرفت خواهد شد(دقت بفرمایید)  .  معرفت و شناخت درست به پرودگار هم اقتضاء دارد که باید دعا به درگاه الهی داشته باشیم .

با پنج اصلی که بیان شد ما چاره ای جز دعا و درخواست به پیشگاه الهی نخواهیم داشت  ولی باید توجه داشت که همان خدایی که ما را دعوت فرمود که او را بخوانیم تا اجابت کند ما را  ، شرایطی را برای دعا و دعا کننده بیان فرموده است که یکی از شرایط مهم آن این است که دعا و درخواست از عمق وجود و صمیم دل باشد و چیزی را هم که از خداوند می خواهیم امری پسندیده و مطابق با مصلحت فردی و نوعی باشد . هر انداز روح ما  و بینش ما کوچک باشد درخواست ها و دعاهای ما نیز کوچک و پایین خواهد بود  و هر اندازه روح ما بلند و معرفت ما بالا باشد دعاهای ما حساب شده و بلند خواهد بود . ما باید از دعاهای کودکانه پرهیز کنیم. اکثر دعاهای ما انسان ها، دعاهای کودکانه است. به این معنی که تفکر و اندیشه ما در مقام دعا  پایین و نازل است و روی این جهت گاهی اعتراض می کنیم چرا دعای ما مستجاب نمی شود ؟ البته شایسته است که همانند نیت های پاک کودکان دعا کنیم ولی کودکانه دعا نکنیم . اگر در باب دعا کمی با بینش و معرفت گام برداریم متوجه می شویم که اساسا نفس دعا کردن خود یک توفیقی از طرف پرودرگار است و بهترین دعا ها هم  دعاها و ادعیه ماثوره و وارده از معصومین علیهم  السلام است . یکی از چیزهایی که در مقام دعا باید توجه کنیم این است که ما در پیشگاه خداوند حکیم هستیم.   توجه به مساله حکمت الهی بخشی از اشکال ها و شبهه ها را برطرف می سازد .پس دعایی کنیم که با حکمت پروردگار سازگار باشد و اگر دعایی کردیم و اصرار هم نمودیم که به اجابت برسد ولی مستجاب نشد یا با حکمت الهی سازگار نبود ویا اینکه حکمت الهی اقتضاء دارد که اجابت آن دعا به تاخیر افتد(دقت بفرمایید)  اگر  همه شرایط دعا  جمع باشد که در کتب مربوطه ذکر شده قطعا آن دعا مستجاب خواهد شد ( انشاءالله )
درپایان باز یاد آور می شوم که  نفس دعا کردن ما و اینکه خداوند بی نیاز اجازه فرمود که او را بخوانیم یک سرمایه نقد و بسیار ارزشمند است که شب و روز باید بابت آن از خداوند شکرگزار باشیم.


والسلام


**حضرت آیت الله سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی




تاریخ : پنج شنبه 96/3/25 | 12:20 عصر | نویسنده : سیذ اصغر سعادت میرقدیم | نظر


نتیجه تصویری برای گل های قشنگ در گل دان ها

***نسیم معرفت***

به نام خدا


** ( انسان موجودی ناآرام )

انسان با روح الهی ، موجودی است ملکوتی و عرشی که براساس حکمت الهی چند صباحی در عالم دنیا اسکان داده شده است .

مرغِ  باغِ  ملکوتم  نِیَم  از عالمِ خاک
چند روزی قفسی ساخته اند از بدنم

روح آدمی که لطیفه الهی است شاکِله اصلی انسان را تشکیل می دهد و این روح ، نَفخه ای رحمانی است که در آدمی دمیده شده است . برای درکِ عظمتِ روحِ آدمی همین بس که به اضافه تشریفیه که دال بر عظمت است به خداوند نسبت داده شده است چنانکه خداوند در آیه 29 از سوره حِجر چنین فرمود : ...وَ نَفَخْتُ فیهِ مِنْ رُوحی.... یعنی و از روح خود در او (آدم  «عَلَیهِ السَّلامُ»  و انسان) دمیدم .
علم و دانش و معرفت و فهم  و تعقُّل و خِرَدورزی و تَعالِی و رشد و کمال و سعادت  و هدایت و محبت و لطف و مهربانی ... و نیز جهل و نادانی و بی خِرَدی و شقاوت و قساوت و انحطاط و پستی  و ضلالت و کینه و عداوت ...  ، در اصل به روح آدمی بر می گردد . البته گاهی به اعتباری از روحِ انسان ، به عقل و نفس و قلب و مانند آن ها تعبیر می شود. از آن جهت که موجب حیات و زندگی به معنای عام خود است به آن روح گویند و از جهت اینکه قدرت و نیروی درک دارد به آن عقل می نامند و  به علت اینکه تدبیر و مدیریت اعضا و جوارح و بدن را انجام می دهد به آن نفس گفته می شود و نفس هم در یک تقسیم به سه قسم است: نفس نباتی و نفس حیوانی و نفس انسانی که این مراتب سه گانه نفس در باره انسان در طول هم هستند و به تدریج حاصل می شوند.  و در فارسی به نفس ، روان  و به روح ، جان اطلاق می شود. کار عرفاء و عارفان مربوط به روح است و کار روانشناسان مربوط به رفتارهای آدمی است و رفتارهای انسان نیز نهایتاََ به روح بر می گردد و مقام عارف هیچگاه قابل قیاس با روانشناس نیست  و از آن جهت که روح  مرکز تحولات و حالات و عواطف و احساسات است به آن قلب می گویند و معادل قلب در فارسی همان کلمه دل می باشد.
اعضاء و جوارح انسان و مغز و ذهن و و حواس ظاهری و باطنی و سلسله اعصاب و غیره در مجموع همانند مرکبی برای روح می باشد و حاکم اصلی در وجود انسان همان روح است . حیات و ادراک و فهمیدن و و شنیدن و دیدن و سایر افعال  همه مربوط به روح  است. مرحوم ملا صدرای شیرازی برخلاف حُکماءِ مَشّاء  بر اساس نظریه اَصالةُ الوُجود در این رابطه چنین می گوید : اَلنَّفسُ فِی وَحدَتِها کُلُّ القُوی یعنی نفس و روح آدمی (هویت و حقیقتی که از آن به «من» تعبیر می شود) در عین بساطت و وحدت  ، عین قوای خود و جامع آن ها است و به عبارت دیگر با هر قُوّه ای ، عین آن قُوّه  می باشد.
وقتی دانستیم  که حقیقت و هویت اصلی  آدمی همان روحِ اوست که اتصال تشریفی به حضرت حقتعالی دارد در این صورت  هر اندازه که آدمی در مسیر قُرب پروردگار و اطاعت از آفریدگار قدم بردارد و در پی اصلاح و تربیت خویش باشد و از معاصی و نافرمانی و نفسانیات و خواسته های شیطانی دوری گزیند از روح پاک و باصفا و نورانی و مُتعالِی و سعادتمند و  آرام  برخوردار می گردد و هر چقدر از طریق و راه الهی خارج گردد و رها و آزاد و بی بند وبار و هَرزه باشد و آلوده به گناهان و معاصی شود  به همان اندازه دارای روح پلید و ناپاک و تاریک و ظلمانی و ناآرام و مضطرب می شود. انسان باید با روح الهی خود به خدا بپیوندد تا اطمینان و آرامش یابد و  آدمی تا به خدا نرسد موجودی ناآرام است اگر چه همه دنیا و تَمَتُّعات آن را در اختیار داشته باشد. کسانی که از خدا بریدند و به شیطان و یا شیاطین پیوستند اگرچه به حسب ظاهر به آرامش کاذِبِ مَقطعی می رسند  ولی در واقع و در باطن خود دچار اضطراب و نگرانی و تشویش هستند  و گاهی نیز مشاهده شده است که برخی افراد با برخورداری از همه لذت های مادی و نفسانی و شهوانی  دست به خود کشی زدند و این حاکی از تزلزل و تَنزُّل شخصیتی و روحی است.   هیچگاه انسان از راه معاصی و نافرمانیِ پروردگار به آرامش نخواهد رسید .  آرامش و اطمینان در سایه یاد و ذکر خداوند است و خداوند در سوره رعد آیه 28 چنین می فرماید :
الَّذینَ آمَنُوا وَ تَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِکْرِ اللَّهِ أَلا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ  آنها کسانی هستند که ایمان آورده اند ، و دلهایشان (روحشان) به یاد خدا مطمئن ( و آرام ) است .  آگاه باشید ، تنها با یاد خدا دلها ( روح ها) آرامش می یابد.

روح و جان و دل آدمی گاهی بر اثر عواملی زنگار می گیرد و تیره و تار می شود و به قول حافظ شیرازی : دل که آیینه صافی است غُباری دارد .  انبیاء و اولیاء الهی با برنامه های الهی و نورانی آمدند تا  روح و قلب و دلِ انسان را که آیینه جمالِ حضرتِ حق می باشد از کُدورات  و زنگارها و تیرگی ها  و غبارهای ظلمانی و شیطانی   ، جلاء  و صیقل و صفا دهند . جهل و نادانی و کبر و غرور و نخوت و سرکشی و طغیانگری  و کینه و عداوت و دشمنی و نزاع و اختلاف و فساد و فحشاء و عصیان و گناه و معصیت و دوری از خدا ، سبب  زنگار و تاریکی و ظلمت و انحطاط و پستی و شقاوت  روح می شوند . هدف پیامبران و پیشوایان راستین با تعالیم نورانی و حیاتبخش الهی این است که انسان را از این آلودگی ها و ظلمات برهانَد و او را به مقام نورانی تقرُّب و قرب و  عبودیت  و بندگی و توحید و ذکر الهی برساند. در آیین مقدس اسلام و قرآن و تعالیم اهل بیت (عَلَیهِمُ السَّلامُ)  به مسأله پرورش و تربیت و اصلاح و تقویت روح و جان و دل  و قلب بسیار توجه شده است. همه دستورات و تعالیم دین اسلام برای تَعالِی و شکوفایی نفس و روح و قلب آدمی می باشد . برنامه هایی مانند نماز و روزه و  حج و زکات و جهاد و انفاق و احسان و نیکوکاری و ... برای آن است که انسان ها تربیت و اصلاح شوند.  جامعه که عبارت  از فرد فرد و آحاد انسان ها است در صورتی  به تَعالِی و رشد و  سعادت و خوشبختی و صلاح و فلاح و رستگاری  می رسند که افراد آن جامعه  با پیروی از برنامه های مُتعالِی و سازنده  ، خود را اصلاح و تربیت نمایند. به مساله روح و جان و دلِ انسان باید توجه شود و باید جستجو نمود که چه عواملی  موجب  بالندگی و حیات و یا سبب انحطاط و  مرگ روحِ و دل انسان است . متاسفانه انسان ها به سلامت جسمی خود بیش از سلامتی روحی و قلبی اهتمام دارند . چه بسا برای کوچک ترین بیماری جسمی حساس می شوند و سریعا به درمان آن می پردازند ولی درباره بیماری ها و آسیب های روح و جان و دلِ خود توجهی نمی کنند و در صدد درمان و اصلاح آن برنمی آیند.

متأسفانه بیماری های روحی و قلبی به حسب ظاهر  دردی ندارند تا شخص بلافاصله در پی علاج برآید . چه بسا ممکن است شخصی سال ها دچار بیماری حسادت  و مانند آن باشد ولی توجهی ندارد و در پی درمانش نیست. چنین شخصی قطعا روح و قلبش بیمار است و اگر خویش را درمان نکند دچار شقاوت و بدبختی در دنیا و آخرت خواهد شد.  برخی خصلت ها و کارها  مانند حسادت و کینه و سوء ظن و غیبت و پشت سر گویی و حرامخواری و چشم چرانی و هرزگی و پُر حرفی   و ... روح را کَدِر و تاریک و فاسد می کند و برخی امور مانند  راز و نیاز با پروردگار و ذکر و مناجات و دعا و عبادت و تلاوت قرآن و حُبّ اهل بیت (عَلَیهِمُ السَّلامُ)  و یاد مرگ و حساب آخرت و ... همچون قطراتِ با طراوت و حیاتبخشِ باران ، سرزمین روح  و جان و دل و قلب را آباد و شکوفا و سرسبز و بارور  می کند . 

در پایان برخی از امور را که سبب تَعالِی و اهتزاز و صفا و نورانیت و بالندگی و حیاتِ روح و جان  و دلِ انسان است به اختصار ذکر می کنم که امید است که برای طالبان و خوانندگان  سودمند و نافع باشد:

1- دعا و نیایش . در روایتی از علی (عَلَیهِ السَّلامُ) آمده که فرمود : عَلَیْکَ بِذِکْرِ اللّهِ فَإِنَّهُ نُورُ الْقَلْبِ .بر تو باد به ذکر خدا که آن نور قلب است. (غُرَرُ الحِکَم و دُرَرُالکَلِم :حدیث  3642.)

2- کنترل زبان  و پرهیز از پُرگویی و هرزه گویی  : امام باقر (عَلَیهِ السَّلامُ) فرمود :  لا یَسلِمُ اَحَدٌ مِنَ الذُّنوبِ حَتّی یَخزُنَ لِسانَه . هیچ کس از گناهان سالم نمی ماند، مگر اینکه زبانش را  کنترل نماید  . (تُحَفُ العُقُول  ص 298.)

حضرت علی  (عَلَیهِ السَّلامُ) از رسولخدا (صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَآلهِ وَسَلَّمَ) نقل کرد که آن حضرت فرمود : لا یَستَقیمُ إیمانُ عَبدٍ حتّى یَستَقیمَ قَلبُهُ، و لا یَستَقیمُ قَلبُهُ حتّى یَستَقیمَ لِسانُهُ . ایمان هیچ بنده اى درست نشود، تا آن که دلش درست شود و دلش درست نشود، تا آن که زبانش درست شود. ( نهج البلاغه فیض الأسلام خطبه 175 ص 571)

در انتهای خطبه 187 از نهج البلاغه فَیضُ الأسلام  علی (عَلَیهِ السَّلامُ) چنین می فرماید :  : عِبَادَ اللَّهِ الْآنَ فَاعْلَمُوا [فَاعمَلوا] وَ الْأَلْسُنُ مُطْلَقَةٌ وَ الْأَبْدَانُ صَحِیحَةٌ وَ الْأَعْضَاءُ لَدْنَةٌ وَ الْمُنْقَلَبُ فَسِیحٌ وَ الْمَجَالُ عَرِیضٌ، قَبْلَ إِرْهَاقِ الْفَوْتِ وَ حُلُولِ الْمَوْتِ، فَحَقِّقُوا عَلَیْکُمْ نُزُولَهُ وَ لَا تَنْتَظِرُوا قُدُومَهُ. اى بندگان خدا، هم اکنون که «در دنیا هستید» بدانید (  عمل کنید ) و از فرصت استفاده کنید ، در حالی که  زبانها آزاد، و بدن ها سالم و تندرست ، و اعضاء و جوارح ،  فرمانبر و آماده اند، و راه بازگشت نیز  فراهم، و فرصت زیاد است،  پس فرصت را غنیمت بشمرید پیش از آن که وقت از دست برود، و مرگ فرا رسد، پس فرارسیدن مرگ را حتمى بشمارید، و در انتظار آمدنش به سر نبرید که یقینا به سراغ شما خواهد آمد .

3- یاد مرگ و قیامت .  امام صادق (عَلَیهِ السَّلامُ) : ذِکْرُ الْمَوتِ یُمِیتُ الشَّهَواتِ فِی النَّفْسِ وَیَقْطَعُ مَنابِتَ الْغَفْلَةِ وَیُقَوِّی النَّفْسَ بِمَواعِدِ اللّهِ وَیُرِقُّ الطَّبْعَ وَیَکْسِرُ اَعْلامَ الْهَوَی وَیُطْفِیءُ نارَ الْحِرْصِ وَیُحَقِّرُ الدُّنْیا .  یاد مرگ خواهش های باطل را از دل زایل می کند و ریشه های غفلت را می کَنَد و دل را به وعده های الهی قوی و مطمئن می گرداند و طبع را رقیق و نازک می سازد و عَلَمهای هوا و هوس را می شکند و آتش حرص را فرو می نشاند و دنیا را حقیر و بی مقدار می سازد . ( بِحارُ الأنوار ج6ص133ح32 - مصباح الشریعه ، اَلبابُ الثّالِث وَ الثَّمانُون فِی ذِکرِ المَوتِ ص 171  )

4- اجتناب و پرهیز از مال حرام . علی  فرمود : إِذا رَغِبتَ فِى المَکارِمِ فَاجتَنِبِ المَحارِمَ . اگر خواهان مکارم و بزرگوارى ها هستى از حرام ها دورى کن. (غُرَرُ الحِکَم، ح4069.)


5- احسان و نیکی و خدمت به مردم مخصوصا خدمت کردن به محرومین و مستضعفین

6- تلاوت قرآن کریم . رسولخدا  (صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَآلهِ وَسَلَّمَ)  فرمود : اِنَّ هذِهِ القُلوبَ لَتَصدَاُ کَما یَصدَاُ الحَدیدُ وَ اِنَّ جَلاءَها قِراءَةُ القُرآنِ.  براستی که  این قلبها ( و روح ها ) زنگار می گیرد، همان طور که آهن زنگ می زند و جَلا و صفای  قلب ها  قرائتِ قرآن است . ( اِرشادُ القُلوب دَیلَمی ص 78)

7-  عشق و محبت و علاقه و یاد و ذکر اهل بیت  :   رسولخدا (صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَآلهِ وَسَلَّمَ)  فرمود : حُبِّی‏ وَ حُبُ‏ أَهْلِ‏ بَیْتِی‏ نَافِعٌ‏ فِی‏ سَبْعَةِ مَوَاطِنَ أَهْوَالُهُنَّ عَظِیمَةٌ عِنْدَ الْوَفَاةِ  وَ فِی الْقَبْرِ وَ عِندَ النُشورِ وَ عِندَ الکِتابِ وَ عِندَ الحِسابِ وَ عِندَ المِیزانِ وَ عِندَ الصِّراطِ .  محبت من و خاندانم در هفت جا، که هول و هراس آنها عظیم است سود می ‌بخشد : 1- هنگام مرگ 2- در عالم قبر 3-  در هنگام رستاخیز 4- هنگام گرفتن نامه اعمال 5-  وقت حسابرسی قیامت 6-  نزد میزان و سنجش اعمال 7-  هنگام عبور از صراط. (میزان الحکمه، ج2، ص 237 .)

8- عبودیت و بندگی  و اطاعت حضرت پروردگار . خداوند مُتعال نمازهای پنچگانه را برای انسان بالغ واجب فرمود تا در پنج وعده به طهارت روح و جان و دل خود بپردازد و از این راه ، روحش را به خداوند پیوند بزند و با او همراه باشد .  نماز پیوند و اتصال عبد به معبود است .  نماز معراج برای روح مؤمن است و مؤمن واقعی از راه نماز به اوج مقامات معنوی و الهی می رسد . متاسفانه در جوامع اسلامی آنگونه که شایسته است قدر و ارزش و منزلت نماز دانسته نمی شود . همه انبیاء و همه ادیانِ معتبر  به اشکال مختلف دارای برنامه نماز و نیایش بودند و در اسلام نیز به نحو خاص در پنج وعده نماز مقرر شده است .

در روایت آمده است که  رسولخدا  (صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَآلهِ وَسَلَّمَ) در خطاب به اَبُوذَرِ غِفاری  (جُنْدَب بْن جُنادَة بْن سُفْیان الغِفاری. ابوذر از طایفه غِفار که از طوایف اصیل عرب به شمار می‌رود بوده و او را به واسطه نام فرزندش ذَرّ ، مُکَنّی به ابوذر کرده اند )  فرمود : یَا أَبَاذَرِِّ جَعَلَ اللَّهُ جَلَّ ثَنَاؤُهُ قُرَّةَ عَیْنِی فِی الصَّلَاةِ  و حَبَّبَ إِلَیَّ الصَّلَاةَ کَمَا حَبَّبَ إِلَى الْجَائِعِ الطَّعَامَ وَ إِلَى الظَّمْآنِ الْمَاءَ  وَ إِنَّ الْجَائِعَ إِذَا أَکَلَ شَبِعَ وَ إِنَّ الظَّمْآنَ إِذَا شَرِبَ رَوِیَ  وَ أَنَا لَا أَشْبَعُ مِنَ الصَّلَاةِ . ای ابوذر همانا خداوند، نور چشمِ مرا در نماز قرار داده و نماز را محبوب من نمود همانگونه که طعام را برای گرسنه و آب را برای تشنه محبوب نمود . گرسنه با خوردن ،  سیر و تشنه با نوشیدن ، سیراب می‌گردد، اما من هرگز از نماز، سیر نمی‌شوم.  ( بِحارُالانوار، ج74، ص77. بابُ الرابِع :  ما أَوصَى بِهِ رَسُولُ اللهِ «ص» إِلَى أَبِی ذَر رَحِمَهُ اللهُ )

9- تفکر .  تفکر و  تعقل سبب  بالندگی و رشد  روح و عقل  می گردد و  هیچ دین و آیینی به اندازه دین اسلام  مردم را دعوت به تفکر و اندیشیدن  نکرده است .  آیات و روایات زیادی وجود دارد که  انسان ها را دعوت به فکر و فهمیدن می نماید و اگر مجموعه آیات و روایاتی که در باب تفکر و عقل وارد شده جمع آوری گردد کتاب قَطوری خواهد شد .  . امام حسن مجتبی  (عَلَیهِ السَّلامُ)  فرمود :  : عَلَیکُم بِالتَّفَکُّرِ فَأِنَّهُ حَیاةُ قَلْبِ البَصیرِ وَ مَفاتِیحُ أَبوابِ الحِکمَةِ.  بر شما باد به تفکر و اندیشیدن،  به درستی که آن مایه زندگی و حیات دلِ انسانِ بصیر  و کلید درهای حکمت است. (بحارالانوار، ج 78، ص 115)


و نیز امام صادق
ع فرمود :  : کانَ أَکْثَرُ عِبادَةِ أَبِی ذَزِِّ  أَلتَّفَکُرَ و الْأِعتِبارَ.  بیشترین عبادت ابوذر ، تفکر و  اندیشیدن و پند گرفتن بود. ( بحارالانوار، ج 71، ص 323)

 

سیداصغر سعادت میرقدیم لاهیجی

 

<


تاریخ : دوشنبه 96/3/8 | 3:56 عصر | نویسنده : سیذ اصغر سعادت میرقدیم | نظر


  • paper | فال حافظ | فروش Backlinks
  • رپورتاژآگهی | فال تاروت چهار کارتی