***رَحِمَ اللهُ مَن یَقرأُ الفَاتِحَةمَعَ الصَّلَوَاتِ(کلیک کنید)
***نسیم معرفت**
سر دار گیلان شهید حاج ابوالحسن کریمی لاهیجی در غروب غمناک 13 فروردین 1365 ه.ش (که شهر به جهت روز سیزده تقریبا خلوت بوده ) توسط یکی از منافقین به نام بهمن افرازه در کنار مسجد گلشاهی لاهیجان هنگامی که به تنهایی از مطبوعاتی خود( مطبوعاتی فتح) به سوی منزل مراجعه می کرد مورد اصابت رگبار گلوله های کینه نفاق قرار گرفت وبا اصابت گلوله ها به ناحیه سر ومغز و گلو و... مظلومانه به شهادت رسید و در محراب سرخ خونِ خویش سر به سجده گذاشت. این نحوه از شهادت در نوع خود شاید بی نظیر باشد . بعد ازاینکه او مورد اصابت گلوله ها قرار گرفت به سجده افتاد و در این حال خون زیادی از ناحیه سر وگلویش جاری بود و این مطلب کاملا در تصویر قابل مشاهده می باشد و آنگونه که بنده در آن زمان شنیده بودم یکی از رفقاء و دوستان ما به نام حجت الأسلام علی سلیمی لاهیجی این صحنه را به تصویر کشیده و عکس گرفت. ضمنا آن طور که در خاطرم است در همان روزی که شهید ابوالحسن کریمی به شهادت رسید یک سخنرانی آتشین و غَرّایی در کنار شیطان کوه لاهیجان ( بام سبز لاهیجان) داشت و در ضمن سخنرانی ، سیزده بَدَر را از خرافات دانست و مردم را از این کار برحذر داشت. مردم لاهیجان وحومه متأسفانه در قدیم الأیام به طور گسترده در روز سیزدهم فروردین به عنوان سیزده بَدَر با در دست گرفتن سبزه ها در کنار شیطان کوه جمع می شدند وسبزه های خود را اطراف کوه و داخل استخر می انداختند. شهید ابوالحسن کریمی هم طبق مرسومه همه ساله خود در روز سیزدهم فروردین در کنار شیطان کوه لاهیجان که مردم اجتماع می کردند برای مردم به تناسب حوادث ومسائل ، سخنرانی می کرد.
( سیداصغرسعادت میرقدیم)
نظر شما پس از بررسی و تأیید توسط مدیر سایت منتشر خواهد شد.
به نام خدا
روز جمعه (13 فروردین 1395) سالگرد سردار گیلان شهید حاج ابوالحسن کریمی است.
از همه خطباء وائمّه محترم جُمُعه و روحانیت معظم و فرهیختگان و فرهنگیان و معلّمین ودانشجویان و عموم مردم گیلان بویژه مردم شریف لاهیجان انتظار می رود که یاد وخاطره سردار بزرگ گیلانشهید حاج ابوالحسن کریمی لاهیجی را گرامی دارند و خصوصیات اخلاقی و سخنان روشنگرانه و حق طلبانه ومجاهدت های خالصانه او را بیان کنند. خداوند روح این شهید عزیز را شاد و او را با ائمه معصومین علیهم السلام محشور فرماید.
یک جمله در رابطه با شهید حاج ابوالحسن کریمی تقدیم می دارم :
…شهید حاج ابوالحسن کریمی با دلی مالامال و مملوّ از درد و رنج از میان ما رفت . او مظلومانه زیست ومظلومانه رفت. تمام تهمت ها ونسبت های ناروا را فقط به یاد مظلومیت علی ( علیه السلام) تحمل کرد وبه جان خرید. تفکر و اندیشه های ناب او وسخنان و فریاد های روشنگرانه و حق طلبانه اش همیشه سبب بصیرت و بیداری و رشد وسعادت وحیاتِ معنوی وفکری برای رهپویان راه حق و حقیقت خواهد بود.
سیداصغر سعادت میرقدیم
یازدهم فروردین 1395 ه.ش
برابر با بیستم جُمادی الثانیه 1437 ه.ق
از شهر مقدس قم.
(پایگاه خبری تحلیلی در سیاهکل)
***سجده خونین شهید حاج ابوالحسن کریمی (سایت زیتون خبر)
***نسیم معرفت**
اوجِ مظلومیت شهید ابوالحسن کریمی(ابراز تأسف شدید حضرت آیت الله خامنه ای)
یکی از خطراتی که شاید بتوان از آن به عنوان تهدید نظام جمهوری اسلامی یاد کرد، انزوا و طرد نیروهای حزب اللهی ومتعهد انقلابی است. زیرا با طرد افراد مخلص وانقلابی راه برای ورود افراد فرصت طلب هموار می گردد . شهید مظلوم ابوالحسن کریمی یکی از نمونه های بارز مظلومیت حزب الله است که پس از عمری مبارزات پیگیر وخستگی ناپذیر با رژیم ستم شاهی و ارائه خدمات بی شائبه به انقلاب و مردم گیلان به خاطر واگذاری مقداری از اراضی بایر یکی از مالکان مقیم خارج بین چهارده نفر از کشاورزان محروم در مهر 1364 توسط دادگاه کیفری یک شعبه 138 تهران به محاکمه کشیده شد وبه جرم هتک حرمت مالکیت به انفصال از شغل وسه سال محرومیت از مشاغل دولتی محکوم گردید. اما نکته حیرت انگیز وتأسف بار قضیه آنجا بود که صد روز بعد از شهادت مظلومانه شهید کریمی ، دادسرای عمومی تهران در یک اقدام بی سابقه ، حکم انفصال شهید را با نُه ماه تأخیر از زمان صدور حکم جهت اجرا به اداره آموزش وپرورش لاهیجان ابلاغ نمود که این اقدام موجی از تأثُّر و ناراحتی را در اقشار مختلف مردم برانگیخت ، امری که حتی واکنش اعتراض آمیز وتأسف بار حضرت آیت الله خامنه ای رئیس جمهور وقت را در پی داشت :
حضرت آیت الله خامنه ای در آن زمان بعد از این ماجرا چنین فرمود:
..... شنیدم دادسرای تهران اخیرا به آموزش و پرورش لاهیجان ابلاغ کرده است که شهید ابوالحسن کریمی دیگر عضو دستگاه قضایی نیست . ازجهاتی چند که پوشیده نیست عمیقا متأسف شدم . البته برای آن شهید عزیز ننگ نیست که حالا دیگر عضو قضایی نباشد اما اگر آن دستگاه می توانست کسی مثل او را داشته باشد برایش افتخار بزرگی بود . باری به هر نحو مناسب بدانید ، جبران فرمایید . واضح است که اینگونه برخورد دستگاه قضایی با شخصیت های مؤمن و متعهد وایثارگری همانند شهید کریمی که عمری صادقانه و مخلصانه در راه اسلام عزیز ونظام مقدس جمهوری اسلامی به تلاش شبانه روزی دست یازید ودر زمان تصدی فرمانداری ودادستانی حتی ریالیهم از دولت حقوق دریافت نکرد وهمیشه معتقد بود که در این زمان حساس باید به دولت به مقدار بسیار ناچیز کمک کرد ، می تواند آثار بسیار نامطلوبی در بین دوستان واقعی انقلاب اسلامی برجای گذاشته و دشمنان انقلاب را برای فتح مجدد سنگرهای از دست رفته شان ترغیب نماید.
نقل از کتاب جلوه گاه درد چاپ 1366 ه.ش ص 9 .
تذکر :
در سال 1358 پس از تأکیدات شورای انقلاب وبراساس مقررات و آیین نامه های این شورا و وزارت کشاورزی قسمتی از زمین های متروکه از سوی مسؤلین ذیربط به کشاورزان ومحرومینی که حاضر به امر کشت و زرع بودند واگذار شد. ازجمله زمین هایی که به علت رها شدن به کشاورزان واگذار شد ، زمین منتسب به دکتر بهمنی و خواهرش بود که تا آن وقت مدت بیست سال در آلمان به سر می بردند. کل زمین متعلق به وی وخواهرش عذرا بهمنی حدود هفت هکتار است که متجاوز از سه هکتار آن که قبلا آبگیر و استخر عمومی روستا بود و بعدبا اِعمال قدرت در رژیم گذشته به تصرف در آمد وسپس چون به علت رها شدن به صورت مخروبه بود در سال 1358 ه. ش توسط نماینده شورای واگذاری زمین استان گیلان( فرماندار وقت، شهید ابوالحسن کریمی ) ، برادران جهاد سازندگی ، انجمن اسلامی روستا ، زیر نظر قاضی شرع وامام جمعه وقت لاهیجان(آیت الله زین العابدین قربانی ) بین چهارده نفر کشاورز محروم ومستضعف تقسیم گردید . ضمنا مقدار زمین باقی مانده منتسب به دکتر بهمنی که قابلیت بازدهی خوبی داشت و به وسیله حسین فکری مباشر او مورد بهره برداری بود ، به همان صورت باقی ماند( برای اطلاع بیشتر در این زمینه به کتاب جلوه گاه درد ، ستاد مردمی بزرگداشت شهادت مطلومانه سردار گیلان حاج شیخ ابوالحسن کریمی چاپ 1366 ص11 سند شماره 22 مراجعه شود. )
کتاب : شهید ابوالحسن کریمی سردار حزب الله گیلان
تألیف :عباس آقایی جیرهنده و فاطمه رستمی ص148 تا ص150 .
پافشاری بر مواضع در زندان
شهید ابوالحسن کریمی در ارتباط با مسئله واگذاری زمین کشاورزی ، نُه روز در زندان قصر(تهران) زندانی شد . در این زندان عده ای از افراد ضد انقلاب هم بودند. علاوه بر آن تعدادی نیز به جرم اختلاس و مسائل دیگر از جمله مواد مخدر زندانی شده بودند!!! او در آنجا هم محیط را در دست گرفت و در زندان ، فضایی دینی و قرآنی حاکم کرد . خود شهید در باره نقل کرده است که :
یکی از عناصر جبهه ملی از گیلان در آنجا زندانی بود. آمد گفت : تو کریمی نیستی ؟!! تو همان دادستان انقلاب گیلان نیستی ؟!!! گفتم : چرا . گفت : دیدی این جمهوری اسلامی به تو هم وفا نکرد. تو را هم زندانی کرد . حالا اگر از زندان آزاد شدی ، اگر دوباره به تو مسؤلیت بدهند چه کار می کنی ؟! به او گفتم اگر دوباره برگردم و مسؤلیت به دستم بدهند در برخورد با آدم هایی مثل تو یک لحظه هم تردید نمی کنم !!! و وقتی هم بیرون آمد در سخنرانی ها باز هم از نظام کماکان دفاع می کرد و می گفت : مسئله ای نیست . در یک رابطه ی قضایی پرونده ای برای من تشکیل شده و رفتم دادگاه وبه عنوان متهم دارم جواب می دهم . بالاتر از این حتی اگر در دادگاه جمهوری اسلامی من محکوم بشوم ، من را بیاورند توی همین میدان مسجد جامع(لاهیجان) که بارها در باره انقلاب ، شهداء برای مردم از ارزش های انقلاب صحبت کرده ام ، من را به عنوان یک مُجرم بخوابانند و شلاق بزنند ، وقتی شلّاقم تمام شد بلند می شوم و دست هایم را مشت می کنم و می گویم درود بر خمینی ، زنده باد جمهوری اسلامی . می گویم ای ضد انقلاب ، من که فرزند انقلاب هستم این جمهوری برابر با موازین قانونی با من اینگونه معامله کرد تو دیگر حساب کار خودت را داشته باش . یعنی در رابطه با دفاع از اسلام و انقلاب و ... شهید کریمی لحظه ای به خودش تردید راه نمی داد ....
نقل از کتاب : شهید ابوالحسن کریمی سردار حزب الله گیلان ص 150 و ص 161 .
تألیف :عباس آقایی جیرهنده و فاطمه رستمی ص148 تا ص150 .
***نسیم معرفت**
به نام خدا
دوازدهم فرودین چه روزی است؟
تثبیت نظام
نهال انقلاب اسلامی که با نثار خون بهترین فرزندان ایران رشد کرده بود، سرانجام در 22 بهمن 1357 به بار نشست و با پیروزی انقلاب اسلامی زمینه مهم ترین همه پرسی تاریخ ایران زمین، جهت تعیین نوع حکومت، فراهم شد.
در این روز، ساختار جدید سیاسی و اجتماعی، بر مبنای آرای اکثر مردم (2/98 درصد) تثبیت شد و رسما نظام جمهوری اسلامی را، ملت مسلمان ایران تأیید کرد.
تولدی مبارک
در روز پربرکت 12 فروردین، نظامی متولد شد که نور اسلام عزیز را، دگر باره، نه فقط در ایران، بلکه در سراسر جهان متجلّی ساخت. شعار اصلی انقلاب، استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی بود که میلیون ها ایرانی آزاده و مسلمان در طول مبارزه ها در جای جای ایران اسلامی فریاد کشیده بودند. این شعارها، حکومتی را پایه ریزی می کرد که عدالت اسلامی، از هدف های والای آن بود.
روشنای امید
تشکیل جمهوری اسلامی نه فقط اراده ملت را بر سرنوشت خود به اثبات رساند و برای آنان استقلال و آزادی را به ارمغان آورد، بلکه امید را در دل محرومان و مستضعفان جهان برافروخت که آنان نیز می توانند بعد از قرن ها رنج و درد، جلوه ای از وعده خداوند تبارک و تعالی را ببینند؛ همان وعده پیروزی مستضعفان بر مستکبران را، که کتاب وحی، آن را نوید می دهد.
مفهوم جمهوری اسلامی
هدف پایانی در شعارهای مردم، جمهوری اسلامی بود. کلمه «جمهور» به معنای توده مردم است و گنجانده شدن چنین کلمه ای برای نظامِ بعد از انقلاب، مردمی بودن آن را نشان می دهد و تأثیر رأی مردم را در سرنوشت خودشان، بیان می کند. واژه «اسلامی» نیز آن را از دیگر نظام های جمهوری جدا می نماید و بر حاکمیت ارزش های الهی و قرآنی بر اجزای نظام دلالت می کند.
نیاز به جمهوری اسلامی
ولی فقیه، بر اساس قانون الهی، ولایت امر و امامت اُمت را بر عهده می گیرد و علاوه بر تأمین زندگی مردم، مسؤول هدایت آنان نیز هست. بدین ترتیب، برای تحقق چنین امر بزرگی، باید رسما نظام مشخصی بر ایران حاکم می شد تا زمینه دست یابی به آن هدف های بزرگ را فراهم آورد. این گونه بود که 12 فروردین پدید آمد و نظام پربرکت جمهوری اسلامی، بر کشور عزیز ما سایه افکند.
بر ملا شدن توطئه ها
به راستی که 12 فروردین، به زیبایی، توطئه های دشمنان را از میان برد و آنان را که حکومتِ جمهوری را بی اسلام می خواستند، به کناری افکند. این مردم بودند که در روزهای دهم و یازدهم فروردین 1358 با حضوری آگاهانه و تصور ناشدنی، در پای صندوق های رأی، پیروزی انقلاب اسلامی را تحقق بخشیدند.
جمهوری اسلامی، خواسته مردم
12 فروردین روز تحقق آرمان های بلند مردم بود؛ مردمی که در راه انقلاب، زندان ها، تبعیدها، شکنجه ها، سختی ها و محرومیت های زیادی کشیدند و شهادت بهترین فرزندان خود را دیدند، بعد از پیروزی انقلاب، در یک همه پرسی تاریخی، برای تحقق آرمان های والای شهیدان، به استقرار جمهوری اسلامی، رأی دادند.
بیان شهید مطهری درباره جمهوری اسلامی
استاد شهید مطهری رَحِمَهُ الله واژه «جمهوری اسلامی» را چنین تفسیر می کنند: «مسأله جمهوری مربوط است به شکل حکومت؛ یعنی این که مردم حق دارند سرنوشت خود را خودشان در دست بگیرند و کلمه «اسلامی» محتوای این حکومت را بیان می کند. به این ترتیب، جمهوری اسلامی؛ یعنی حکومتی که شکل آن انتخاب رئیس حکومت، از سوی عامه مردم است و محتوای آن هم اسلامی است و با اصول و مقررات اسلام اداره می شود.»
حکومت خدایی مردمی
با پیروزی انقلاب اسلامی، رهبر کبیر انقلاب اسلامی امام خمینی [رَحِمَهُ الله] نظریه در آمیختن حقوق خدا و مردم را در یک حکومت، مطرح کردند و آن را در قالب نظام جمهوری اسلامی، به جهانیان عرضه داشتند که مورد استقبال مردم و فرهیختگان مذهبی قرار گرفت.
حکومت انقلابیون
نظامی که براساس یک انقلاب مردمی استوار است، می بایست در جهت خواسته های همان مردم گام بردارد. خواسته مردم انقلابی ایران، در شعار استقلال آزادی جمهوری اسلامی تجلّی یافت. از این رو، نظام پربرکت جمهوری اسلامی برای تحققِ اهداف مردم، بر پا گردید و در روز 12 فروردین با رأی میلیون ها، انسان آزاده رسمیت یافت.
ارزش رأی مردم
در نظام جمهوری اسلامی، به رأی و نظر یکایک مردم ارج گذاشته می شود و حاکمانِ برخاسته از میان مردم مسلمان، در جهت تحقق آرمان های اسلامی کوشش می کنند؛ برنامه های حیات بخش اسلام را فرا روی خود قرار می دهند و اینگونه، شرع و مردم، هر دو در ساختن جمهوری اسلامی سهیم می شوند، و نظامی مردمی را براساس آموزش های دینی، بنیان می گذارند.
12 فروردین؛ 12 ستون نور
دوازده شهر شهادت را آذین بستیم، دوازده ستون برافراشتیم، به تعداد دوازده ماه سال، دوازده برجِ فلک، دوازده امام معصوم، دوازده نهر خون، دوازده شهر در هم کوبیده، دوازده ستون بر افراشتیم از نور، از آزادی، از پیکر شهیدان، از رایت شرف...
بر شانه پرتوان 12 فروردین، عرش جمهوری اسلامی را نهادیم، به سنگینی 2/98 درصد آرای این ملت.
آرایِ سبز
12 فروردین، روزی است که ملت ایران به جمهوری اسلامی «آری» گفت، آریِ سبز، به نشانه روییدن و طراوت و شادابی و خرمی و به نشانه به ثمر رسیدن آن بذرها و شکفتن آن شکوفه ها، مگر نه آن که شکوفه آزادی این ملت در دشت خونین ژاله، کاشته شد و در لاله زار بهشت زهرا ریشه در خاک سرخ دوانید و از وزیدن نسیم عطر آگین انقلاب، گلشنی دمیده از ژاله و روییده در بهشت پدید آمد.
صراط 12
دوازده فروردین، آزمون بود، صراطی بود که صالحان از آن گذشتند؛ در صف های ممتد ایستادند و رأی دادند، به آسانی از آن عبور کردند و به بهشت جمهوری اسلامی قدم نهادند.
اما گروهی که اهل این راه و پوینده این صراط نبودند از آن بهشت دور ماندند و در وادیِ نه به حسرت نشستند.
یوم اللّه 12 فروردین
12 فروردین، یوم اللّه و روز احقاق حق و پیروزی دین بود؛ روزی که افسون ساحران جادوگر، و تلاش خناسان وسوسه گر باطل گشت؛ روزی که کشتی تلاش این ملت در ساحل استقرار و استقلال، لنگر انداخت؛ روزی که آتش افروخته شده از سوی جهان خواران نمرود سیرت، به باغستان پرثمر و پُرسود جمهوری اسلامی بدل گردید و صلای «بَردا و سلاما» شعله های ملتهب کینه توزی ها را به نفع حق و در خدمت خلیل زمان، خمینی بزرگ، فرو نشاند. روزی که سکه دقیانوس از رواج افتاد و نام حق بر همه جا سایه گستراند.
12 فروردین حرف آخر مردم
انقلاب ما، انفجار نور بود، و نور آن به گوشه گوشه عالم پرتو افکن شد. دل های دوست دارانش، روشن و چشم های دشمنانش کور گردید. دیگر، چه جایی برای همه پرسی به جا مانده بود، مگر کسی می توانست منکر آفتاب شود اگر چه تاریخ به ما نشان داده است که خُفّاشان شب، از گذر ایام و چیره گی فراموشی بر اَذهان سود می برند و حقیقت ها را وارونه جلوه می دهند و این چنین بود که امام راحل [ رحمهم الله ] بر انجام همه پرسی تأکید کردند. و این گونه شد که نوری دیگر تابیدن گرفت و سندی محکم برای آیندگان، در تاریخ، بر جای ماند؛ سند 12 فروردین.
عید امام و امت
بنیان گذار جمهوری اسلامی ایران، روز 12 فروردین را از بزرگ ترین عیدهای ملت ایران بر شمردند. انتخاب واژه «عید» برای روز بزرگی چون دوازدهم فروردین، سزاوار و منطقی است؛ زیرا عید روزی است که انسان در آن احساس مجد و غرور و سربلندی کند. از این رو، دوازدهم فروردین از عیدهای بزرگ تاریخ پس از پیروزی انقلاب شکوه مند اسلامی ایران و روز غرور و سربلندی ملت مسلمان ایران است.
روز فُرقان
دوازدهم فروردین، روز ظهور و میلاد شخصیت واقعی مردم مسلمان ایران، روز میلاد جمهوری اسلامی و به ثمر نشستن خون هزاران شهیدی است که زمینه ساز برقراری حکومت عدل اسلامی در کشورمان بودند. دوازدهم فروردین، سرآغاز حیات واقعی انقلاب اسلامی و نخستین گام در راه استقرار حکومت متکی بر آرای واقعی مردم و روز شناساندن پیروان و دشمنان انقلاب و جدا کردن صف آنان است. در یک کلام، دوازده فروردین روز فرقان است.
پیام نور
امام راحل، در پیامی به مناسبت روز جمهوری اسلامی فرمودند: مبارک باد بر شما، چنین حکومتی که در آن اختلاف نژاد و سیاه و سفید و ترک و فارس و کُرد و بلوچ مطرح نیست. همه برابرند. فقط و فقط کرامت، در پناه تقوا و برتری به اخلاق فاضله و اعمال صالحه هست و تفاوتی بین زن و مرد و بین اقلیت های مذهبی و دیگران در امر اجرای عدالت نیست.
12 فروردین و افکار مسلمانان جهان
مردم جهان، حضور یک پارچه و مؤثر ملت مسلمان ایران را در همه پرسی بزرگ و تاریخی 12 فروردین و در دیگر همه پرسی ها و انتخابات بعدی، ملاک و میزان ارزیابی خود از انقلاب اسلامی ایران برگزیدند. موفقیت این انقلاب را، در میزان حمایت های مردمی که بزرگ ترین پشتوانه معنوی آن بعد از لطف ایزدی به شمار می آید، جست و جو می کنند. نفوذ رو به رشد انقلاب، در کشورهای اسلامی و نیز صدور معنوی آن به ملت های مشتاق عدالت اسلامی، نتیجه آگاهی ملت های جهان از میزان اعتبار الهی و مردمی این انقلاب است.
واقعه شگرف
روز 12 فروردین، نظام جمهوری اسلامی با 2/98 درصد آرای ملت مسلمان تثبیت شد و بار دیگر واقعه ای مهم در تاریخ به وقوع پیوست؛ واقعه ای شگرف که هرگز استکبار جهانی، آن را پیش بینی نمی کرد. سرکردگان کفر و الحاد جهانی که از دیدگاه آنان، هیچ ملتی نباید سرنوشت خود را به دست گیرد سعی و تلاش می کردند تا از ادامه نظام جمهوری اسلامی در ایران جلوگیری نمایند، اما بی خبر از آن که انقلاب اسلامی، از قیام حسین علیه السلام الگو گرفته است.
آفتاب 12 فروردین
بعد از 22 بهمن تا روز انتخابات 12 فروردین، گروهک های وابسته به استکبار غرب و شرق، با استفاده ناشایست از فضای آزاد سیاسی آن زمان، شرکت در انتخابات را تحریم کردند و دروغ ها و شایعه های بی اساس را میان مردم پخش کردند تا جو مسموم جامعه، از شرکت مردم در انتخابات جلوگیری کند، خوش بختانه پس از شمارش رأی ها و اعلام نتیجه های درخشان آن. وابستگان به استعمار، تمامی رؤیاهای خویش را برای جلوگیری از برپایی نظام اسلامی در ایران، نقش بر آب دیدند و با شرم ساری برای کاهش رسوایی، این انتخابات را از دیدگاه جهانی ناپذیرفتنی دانستند.
.............................. ........................... ادامه دارد.....................
روز جمهوری اسلامی ایران - پایگاه اطلاع رسانی حوزه نت(کلیک کنید)
روز جمهوری اسلامی ایران - پایگاه اطلاع رسانی حوزه نت
روز جمهوری اسلامی ایران - پایگاه اطلاع رسانی حوزه نت
روز جمهوری اسلامی ایران - پایگاه اطلاع رسانی حوزه نت
روز جمهوری اسلامی ایران - پایگاه اطلاع رسانی حوزه نت
***نسیم معرفت**
فصل زیبایی ها
دی شد و بهمن گذشت فصل بهاران رسید جلوه گلشن به باغ همچو نگاران رسید زحمت سرما و دود رفت به کور و کبود شاخ گل سرخ را وقت نثاران رسید باغ ز سرما بکاست شد ز خدا دادخواست لطف خدا یار شد دولت یاران رسید مولوی |
بار دیگر بهار، این فصل زیبایی ها، به همراه نسیم دل انگیز و دل نوازش از راه رسید. سرمای سوزان و پُربرف زمستانی، رخت بر بست و سبزه ها آرام آرام سر از خاک بُرون آوردند و شکوفه های درختان، با هر باد نوروزی، نفس کشیدند. چه زیباست در فصل شکوفایی شکوفه ها خانه هایمان نیز از بوی گُل و طبیعت بهاری عطر آگین، و دل ها، از کدورت ها و کینه ها، خانه تکانی شوند.
طبیعت
طبیعت با شکوه و نشان قدرت بی پایانِ خداوندگاری سایه مِهر و نوازش خود را بالای سرمان گسترده، و در زیر پایمان، چونان مَهدِ آرامش و آسایش نشسته و گویا عهدی ناگُسستنی با ما بسته است. دریاهای گاه آرام و گاه نا آرام، کوه های سر به فلک کشیده، آفتابِ عالَم آرا، ماه و ستارگان شورانگیز و آسمان، این آبیِ آرام بلند که چون پرنیان، افق تا افق دامن گشوده و در هر چین دامانش، هزاران پولَک نقره ای جلوه گری می کند، ما را به مِهر می پذیرند، اما همواره از ما قهر و نامهربانی می بینند.
انسان امروزی و طبیعت
در جهان پُر آشوب امروز، انسانِ دردمند، گرفتار مصیبت های بی شماری است که فقط اندکی از آن ها از دامن طبیعت سرچشمه می گیرد، اما بیشتر آن ها، زاییده حضور نامتعادل انسان در طبیعت است که روز به روز از برابری فطری آن می زداید و در آتشی که خود برافروخته می سوزد و خاکستر می شود.
به راستی، امروز ما با طبیعت و دنیایی پیرامون خود، چه رفتاری داریم؟ آگاهان و صاحب نظران بر آنند، با وقوع پیوستن بلایی که انسان بر سر طبیعت در آورده، دور نیست محیط زیستِ انسان ها، به جهنّمی سوزان و نا آماده برای زیست، مُبدّل گردد.
پیامِ مهر
سیزدهمین روزِ فروردین ماه، به نامِ روز «طبیعت» نام گذاری شده است. در این روز، گرایش روح انسان به طراوت و طبیعت، شکوفا می شود.
دشتی به وسعت تمدّن ایران، سبزینه ای به زیبایی فرهنگِ ایران و مردمانی به زلالیِ آب که بر سر تا سر دشت های زیبای این سرزمین رؤیاها، می نشیند. پدرها و مادرها، پدر بزرگ ها و مادر بزرگ ها و نوه ها و نتیجه ها، هر یک سُفره ای پهن می کنند و نانی و خوراکی و آبی که فراهم است.
مردم، بیرون رفتن در این روز را نماد مهرورزی، دوستی، پالایش روح و روان از کدورت ها و اختلافات و پیامش را پیامِ مهر و آشتی می دانند.
بهانه ای برای رفتن
روز طبیعت، فقط یک بهانه است؛ بهانه ای برای رفتن، دیدن و گره خوردن با آنچه پیش روی چشمانت رشد می کند و تو صدایِ رشد طبیعت را از میانِ آن همه تازگی و طراوت، می شنوی.
هر کجا گیاهی سر از خاک برون آورده، گُلی روییده، یا طراوتِ بهاری به آن دمیده و نوای نغمه و سرود شادی در هوا آکنده است، آن جا جایگه شادی و شعف مردم است.
مهم نیست؛ کنار خیابان، تویِ بوستان، کنارِ بزرگ راه یا خارج از شهر و میانِ زمین هایِ خاکی، مهم فرار از چهار دیواری هایِ خسته کننده است و ترس از خفه شدن و پوسیدنِ دل، میانِ این دیوارها.
تحوّل؛ درس بزرگ
بهار، فصلِ دگرگونی است. طبیعت خزان زده و زمستان دیده، به ناگاه به امرِ خداوندگاری سر از خاک بر می آورد و زنده و با طراوت می گردد؛ «خداوند از آسمان، آبی فرستاد و زمین را پس از آن که مرده بود، حیات و زندگی بخشید و این، نشانه روشنی است برای گروهی که گوش شنوا دارند.» (نحل: 65) (عصر: 2)
دیدن این دگرگونی شگرف، درسی بزرگ و زمانی سودمند برای ما انسان هاست تا به یاد بهار و خزان عمر خویش بیفتیم و به خویشتن بیندیشیم؛ که «اِنَّ الأِنسانَ لَفی خُسرٍ»
خرافات در دلِ طبیعت
در قدیم که شهرها دارای دروازه های چند گونه بود، روز سیزده می بایست هر کس از دروازه ای بیرون می رفت و از دروازه ای دیگر بر می گشت تا بدین فریب، دیوِ شریری که همراه او دمِ دروازه خروجی می ماند، در بقیه سال، پشت دیوار شهر به انتظار باقی بماند و او سال خوبی داشته باشد. هنوز هم کسانی دیده می شوند که سبزه نوروزی شان را بر ماشین می نهند و به سوی سبزه زاران حرکت می کنند و با دُعا و آرزو، به نیّت بخت گشایی دختران، بر سبزه ها گره می زنند و ماهیان قرمز را از تُنگ ها بیرون می آورند و به آب روان می سپارند. چه زیباست که رنگ این خرافات را از دامن سُنت های ملّی خود بزداییم.
آرزو
اکنون در پایانِ تعطیلات نوروزی و روز پیوند با طبیعت، آرزویمان این است که همگام با یکدیگر، آینده را در شادمانی عمومی جشن بگیریم و آن گونه که خورشید، بی دریغ بر همگان می تابد، بکوشیم ثروت های عظیم و خداداده این سرزمین نیز از آنِ همگان باشد و آن گونه که بهار از میانه روی و رستاخیز عدالت سخن می گوید، ما نیز باید در راه استقرار عدالت و آزادی که از آرمان های همیشگی ایرانیان و از شعارهای محوری انقلاب اسلامی ماست، بکوشیم.
درختان روح:
آمد بهار خرّم و آمد رسولِ یار |
ای چشم و ای چراغ، روان شو به سوی باغ |
گُل از پیِ قدوم تو در گلشن آمده است |
ای سرو، گوش دار که سوسن به شرح تو |
گویی قیامت است که بر کرد سر ز خاک |
تخمی که مرده بود، کنون یافت زندگی |
شاخی که میوه داشت، همی نازد از نشاط |
آخر چنین شوند درختان روح نیز |
***نسیم معرفت**
**شهیدابوالحسن کریمی از نگاه شخصیت ها
پیام تسلیت مقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنه ای به مناسبت شهادت شهید ابوالحسن کریمی + سند(رنگ ایمان)
اینجانب، شهادت برادر متعهّد و عزیز ابوالحسن کریمی و دیگر شهدای یک ماه و نیم اخیر را به جناب عالی و همه مردم شرق استان گیلان و بخصوص به خانواده های ارجمند و گرامی آنان تبریک و تسلیت می گریم و توفیقات همگان را از خدای متعال خواهانم.
بسم الله الرحمن الرحیم
جناب حجت الاسلام آقای قربانی امام جمعه محترم لاهیجان و نماینده مجلس شورای اسلامی!
با تأسف و تأثر اطلاع یافتم که دست مجرم ایادی نفاق به خون نیگناهی دیگر آلوده شد و این بار عنصر عزیز و شریفی هدف خیانت منافقین پلید و نابکار قرار گرفته که سوابق روشن انقلابی او در سالهای اختناق رژیم ستمشاهی و نیز فعالیت دلسوزانه و خستگی ناپذیر او پس از پیروزی انقلاب، بر همه مردم آن منطقه آشکار است.
این چهارمین[1] جنایت خونین مزدوران پست و نوکر صفت و خفّاشان خورشید ستیز در ظرف چهل و پنج روزی است[2] که از حضور پرشکوه مردم استان گیلان و مخصوصاً ناحیه شرق آن استان در صحنه های گوناگون انقلاب می گذرد. منافقان کوردل با این حرکات دزدانه و عاری از شهامت می خواهند حقد و کینه خود را نسبت به مردمی ابراز دارند که ظرف مدّتی کوتاه، هزاران جوان خود را در خیل راهیان کربلا به جبهه های نبرد اعزام کرده و کاروان عظیم و گرانبار هدایا را به سوی رزمندگان گسیل داشته و در استقبال از برادر و خدمتگزار خود، آن صحنه های پرشور و پرحماسه را پدید آوردند.
آری این جنایات برای انتقام از مردمی است که به کوری چشم دشمنان انقلاب، پیوند ناگسستنی خود با اسلام و قرآن را با صلابت و قاطعیّت و در کمال انسجام و وحدت ابراز داشته و ترفند ایادی کفر و نفاق را نقش بر آب کرده اند. روبه صفتان حقیر و شکست خورده برای مقابله با حرکت شجاعانه آن مردم انقلابی و صادق و مقاوم چه کاری جز همین تلاشهای جنایتکارانه می توانند کرد و برای تشفّی دل سیاه و ناپاک خود چه راهی جز ترور و قتل می توانند پیمود؟ غافل از آنکه این اعمال جز روسیاهی بیشتر برای آنان و جز استحکام روزافزون اراده مردم، نتیجه دیگری نخواهند داشت.
اینجانب، ضمن ابراز احترام به آن مردم فداکار و مخلص، لازم می دانم همه برادران و خواهران مؤمن و انقلابی آن سامان را به هشیاری هرچه بیشتر در برابر خیانت های ضدانقلاب دعوت کنم. یقیناً سرپنجه عدالت، شما مردم عزیز را دیری منتظر نخواهد گذارد و گلوی این مجرمان سیه روی را خواهد فشرد و سزای این جنایات را به آنان خواهد چشانید ولی کاری ترین مجازات این بدخواهان آن است که برادران و خواهران با وحدت و انسجام و همدلی کامل، حضور خود را در صحنه های انقلاب به طور روزافزون حفظ کنند و از هر حرکت و سخنی که صفوف رهروان خطّ امام را دچار سستی و تفرقه کند، بپرهیزند و با قرار گرفتن در کنار روحانیّت مبارز و انقلابی، ید واحده خود را بر ضدّ استکبار و کفر و نفاق تقویت کنند.
اینجانب، شهادت برادر متعهّد و عزیز ابوالحسن کریمی و دیگر شهدای یک ماه و نیم اخیر را به جناب عالی و همه مردم شرق استان گیلان و بخصوص به خانواده های ارجمند و گرامی آنان تبریک و تسلیت می گریم و توفیقات همگان را از خدای متعال خواهانم.
سیدعلی خامنه ای
رئیس جمهوری اسلامی ایران
17/1/1365[3]
——————————————
پاورقی ها:
[1] . اشاره به سه شهیدی که در چهل و پنج روز قبل از صدور این پیام توسط منافقین به شهادت رسیدند و از ناحیه شرق گیلان بودند. منافقین در ماهنامه شورا که ارگان رسمی منافقین بود و به مدیریت مسعود رجوی در فرانسه منتشر می شد با وقاحت از ترورهایی که می کردند خبر می دادند که با مراجعه به آن مجله می توان از این شهادت ها خبر یافت. «حسین کاسب قانع» و «اسماعیل علینیا» از جوانان انقلابی آستانه اشرفیه در 4 اسفند 1364 و علیاکبر علیرضانژاد از جوانان فعال روستای گوهران آستانه اشرفیه در 8 فروردین 1365 به دست عناصر تروریستی منافقین به شهادت رسیدند. (ماهنامه شورا، ش17، اسفند 1364، ص76؛ همان، ش18، فروردین 1365، ص92؛ روزشمار سایت رنگ ایمان.)
[2] . اشاره به کمک های مردمی استان گیلان به جبهه های جنگ دارد که در روز 24 بهمن 1364، هزار کامیون با عنوان «کاروان عظیم بدر» این کمک ها را برای رزمندگان ارسال کردند. این مسئله تحیر همراه با تحسین مردم ایران را برانگیخت. مردم گیلان در کمک های بی نظیرشان به جبهه های جنگ، زبانزد خاص و عام بودند. آنها در برهه های مختلف، کاروان های عظیمی را در تعداد 1000 ، 1200، 1500 کامیون به صورت مکرر برای جبهه ها اعزام کرده بودند که در میان کمک های مردمی کل کشور، این نوع کمک ها کم سابقه بود. (روزنامه کیهان، ش12670، ص10?)
سخنان مرحوم آیت الله محمد علی (مُختار) امینیان
( امام جمعه فقید آستانه اشرفیه ونماینده مردم گیلان درمجلس خبرگان رهبری)
«من کسی بودم که کریمی را از زمان مرحوم شهید انصاری(استاندارگیلان) می شناختم. کارها و فعالیت هایی که داشت،زحمت هایی که برای انقلاب می کشید ، چه زحمت های طاقت فرسایی !. ای مردم مسلمان لاهیجان : آیا از یادتان رفته است؟! کریمی در هنگام فرمانداری خودش ، وقتی یک دسته از این رفتگر های شهر اعتصاب کرده بودند با اینکه فرماندار بود آیا جارو به دست نگرفت و نیامد خیابان را جارو نکرد ؟ دیگر انسان برای انقلاب چه کار بکند؟ کجا می شد که آشوب بکنند و کریمی ( برای رفع ودفع آشوب) در آنجا حضور نداشته باشد؟...خدایا تو می دانی دلش برای اسلام می سوخت ، دلش برای انقلاب می سوخت .والله ضد روحانی نبود ، ضد انقلاب نبود ،عاشق ولایت بود.اما چه کنیم قلم در کف دشمن است چه باید کرد ؟ اما زحمت کشیدی کریمی ،جزایش را دیدی ،اما این جور جزا دیدی ! جزای تو این بود که اول باید به حلق تو گلوله برسد.یعنی باید این حنجره خفه بشود ، باید این حنجره دیگر کار نکند.[چون]این حنجره برای ضد انقلاب مضر است . این حلقوم برای منافقین مضر است.کریمی من درباره تو چه بگویم ، تو که حالا از دست ما رفتی ،ولی روحت می بیند.این همه مردم ،این همه زن و مرد برای چه آمدند؟می گویند کریمی تو مظلوم شدی،تو شهید مظلوم گیلان ما هستی ! برای اینکه تو را می شناسند و می دانستند .(گریه شدید حضار) البته دشمن هم داشتی و نمی شود انسان هیچ دشمنی نداشته باشد مگر امام ما در این جهان دشمن ندارد ؟ مگر مؤلای ما امیرالمؤمنین (ع) بی دشمن بود؟ بودند افرادی که با علی می جنگیدند و جنگ کردند و شهیدش کردند.دشمن هم داشتی ؛ ولی کریمی دوستانت را ببین ،این ها همه دوستان تو هستند،اگر تو رفتی آن اسلحه ی زور و بازوی تودر دست این حزب الله است».
(سخنرانی آیت الله امینیان در مراسم تشییع جنازه شهید کریمی)
***...یگانه کسی که فریاد تکبیر را از قشر دیوارهای ضخیم زندان به چهار سوی زندان روانه کرد، قهرمان ما شهید کریمی بود. این را شما می دانید ؟! به شما می گویم جوان ها ، در سال 50 اذان گفتن در زندان ممنوع بود . در تمام سال ها ممنوع بود. آنهایی که زندان بودند می دانند من چه می گویم . اما این شهید کریمی قهرمان ما بود . اول صبح که می شد بدون هراس از شکنجه جلّادان شاه، انگشت ها را به گوش با تمام وجودش، فریاد تکبیرش بلند بود. هراس و وحشت از شکنجه دشمن نداشت . بی امان وبی وقفه وحتی در زندان نماز شبش ترک نمی شد . یک دقیقه نبود که کریمیِ شهید ، در زندان شاه ، بدون قرآن ونهج البلاغه به سر بَرَد. در زندان خیلی ها آمدند، و دست خالی برگشتند، اما کریمی هر لحظه ای که از عمرش می گذشت معلوم یود رشد فزاینده و بالنده ای دارد. تنها درد کریمی این نبود که در زندان با پلیس بجنگد، او در برابر مکاتب شرق و غرب نیز به سلاح اندیشه مجهز بود.( نقل از حجت الأسلام محمد جعفری رودسری گیلانی)
**...شهید حاج ابوالحسن کریمی با دلی مالامال و مملوّ از درد و رنج از میان ما رفت . او مظلومانه زیست ومظلومانه رفت. تمام تهمت ها ونسبت های ناروا را فقط به یاد مظلومیت علی ( علیه السلام) تحمل کرد وبه جان خرید. تفکر و اندیشه های ناب او وسخنان و فریاد های روشنگرانه و حق طلبانه اش همیشه سبب بصیرت و بیداری و رشد وسعادت وحیاتِ معنوی وفکری برای رهپویان راه حق و حقیقت خواهد بود. (سیداصغر سعادت میرقدیم)
................................. ...................................................
.................سرانجام سردار گیلان شهید حاج ابوالحسن کریمی در غروب غمناک 13فروردین 1365توسط شب پرستان منافق با قامتی استوار، روحی بلند و فریاد رسای مظلومان در کنار معبد توحید «مسجد گلشاهی» در شهرستان لاهیجان هنگامی که به تنهایی از موسسه مطبوعاتی فتح به سوی منزل مراجعه می کرد، مورد اصابت تیر کینه و حقد و حسد و رگبار گلوله قرار گرفت و در کمال عرفان و استقامت و طمانینه ی لازم، در پی اصابت گلوله ها به گلو، مغز و بازو با وضوی خون به نماز عشق ایستاد و در محراب سرخ خون سر به سجده ی شکر گذاشت و قفس تنگ تن را در هم شکسته و به سوی عالم ملکوت بال و پر گشود.
در پی آن، سازمان منافقین نیز با صدور اعلامیه ای مسئولیت این ترور را بر عهده گرفته و طی اعلامیه ای از ترور شهید کریمی به عنوان بازوی رژیم در گیلان اظهار پیروزی کرد.
*************************************************************************
**شهید حاج ابوالحسن کریمی لاهیجانی(سردار بزرگ گیلان
**شرح حال شهید ابوالحسن کریمی(سردار گیلان) - پایگاه اندیشوران حوزه(1)
**پایگاه اندیشوران حوزه(2)
**نسیم معرفت - سایت فریاد مظلوم(سردار گیلان شهیدابوالحسن)
**سخنانی از سردار گیلان شهید حاج ابوالحسن کریمی - نسیم معرفت
**شرح حال شهید ابوالحسن کریمی(سردار گیلان)_شماره 1 - نسیم معرفت
**شهید کریمی، سردار مظلوم حزبالله گیلان کیست؟ + تصاویر(پایگاه خبری تحلیلی«درسیاهکل»
**سردارمظلوم گیلان
**فریاد مظلوم - مروری بر زندگی شهید ابوالحسن کریمی
**پایگاه خبری تحلیلی املش ما » ابوالحسن کریمی کیست؟
**ابوالحسن کریمی - ویکیپدیا، دانشنامه? آزاد
**خبرگزاری تسنیم - شهید کریمی؛ سردار مظلوم حزبالله گیلان
**بازخوانی زندگی نامه سردار حزب الله گیلان شهید حاج شیخ ابوالحسن کریمی لاهیجی
**شهید ابوالحسن کریمی | فرقه ها
**شهید شیخ ابوالحسن کریمی بایگانی - رنگ ایمان
**شهید-حاج-ابوالحسن-کریمی - بنیاد هابیلیان
**زندگی نامه ای کامل و جدید از شهید حاج ابوالحسن کریمی | آفتاب ..
**زندگی نامه سردار حزب الله گیلان شهید حاج شیخ ابوالحسن کریمی
**مفاخر لاهیجان - ابوالحسن کریمی لاهیجی
**زندگی نامه سردار حزب الله گیلان شهید حاج شیخ ابوالحسن کریمی
**ایثار - قسمتی از زندگی نامه شهید ابوالحسن کریمی
***بسیج دانشجویی دانشگاه گیلان
**سردار مظلوم :: مُمتَدّ
**سردار حزب الله گیلان کیست؟ / شبکه اطلاع رسانی مرصاد نیوز
**یادداشت های حمید خوش سیرت - از شهید ابوالحسن کریمی تا جواد(پایگاه خبری تحلیلی«درسیاهکل»)
**ویدیو های شهید ابوالحسن کریمی - آپارات
**سردار محمدرضا نقدی در یادواره شهید ابوالحسن کریمی...
**یادواره شهید ابوالحسن کریمی در گیلان برگزار میشود - پایگاه خبری 8 دی
**گزارش تصویری / مراسم شهید ابوالحسن کریمی در مسجد قدس رشت و مسجد جامع لاهیجان
**برادر ابوالحسن کریمی -
**بسیج دانشجویی دانشگاه گیلان - سیره ی پاکبازان
**خاطرات شهدای شهرستان لاهیجان
**خاطراتی از شهید کریمی(2) - خبرهایی از لاهیجان
**تجدید پیمان بسیجیان لاهیجان با شهید ابوالحسن کریمی
**آپارات - دشمن ما کیست؟
.: Weblog Themes By Pichak :.