***نسیم معرفت***
*** معانی الأخبار عن الإمامِ علیٍّ ( عَلَیهِ السَّلامُ ) :إنَّ رسولَ اللّه ِ (صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَآلهِ وَسَلَّمَ) بَعثَ سَرِیّةً ، فلَمّا رَجَعوا قالَ: مَرْحَبا بقَومٍ قَضَوُا الجِهادَ الأصْغَرَ و بَقِیَ علَیهِمُ الجِهادُ الأکْبَرُ . قیلَ: یا رسولَ اللّه ِ ، و ما الجِهادُ الأکْبَرُ ؟ قالَ: جِهادُ النَّفْس . و قالَ ( عَلَیهِ السَّلامُ ) : أفْضَلُ الجِهادِ مَن جَاهَدَ نَفْسَهُ الّتی بینَ جَنْبَیهِ .
امام على ( عَلَیهِ السَّلامُ ) : پیامبر خدا (صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَآلهِ وَسَلَّمَ) سپاهى را به جنگ اعزام کرد. وقتى برگشتند فرمود: خوشامد مى گویم به مردمانى که جهاد اصغر را گذراندند ولى جهاد اکبر همچنان بر عهده آنان باقى مانده است. عرض شد: اى رسول خدا! جهاد اکبر چیست؟ فرمود: جهاد با نفس. امام ( عَلَیهِ السَّلامُ ) فرمود: برترین جهاد آن است که انسان با نفس نهفته در میان دو پهلوى خود بجنگد.
*** مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ النَّوْفَلِیِّ عَنِ السَّکُونِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللهِ ( عَلَیهِ السَّلامُ ) أَنَّ النَّبِیَّ ص بَعَثَ سَرِیَّةً فَلَمَّا رَجَعُوا- قَالَ مَرْحَباً بِقَوْمٍ قَضَوُا الْجِهَادَ الْأَصْغَرَ- وَ بَقِیَ- عَلَیْهِمُ الْجِهَادُ الْأَکْبَرُ فَقِیلَ- یَا رَسُولَ اللهِ مَا الْجِهَادُ الْأَکْبَرُ قَالَ جِهَادُ النَّفْسِ.
رسول خدا (صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَآلهِ وَسَلَّمَ) سپاهى را به جنگ دشمن فرستاد هنگامى که از جنگ برگشتند به آنها فرمود: آفرین بر کسانى که جهاد کوچک را انجام دادند ولى جهاد اکبر هنوز بر آنها واجب است گفته شد: یا رسول اللَّه! جهاد اکبر کدام است؟ فرمود: جهاد با نفس.
الکافی جلد 5- ص12- حدیث 3 - وسائلُ الشّیعة، ج15، ص: 161، ح20208 -معانی الأخبار : 160/1 - فروع الکافی ـ ج 5 ـ کتابُ الجِهاد ـ بابُ وجوهِ الجِهاد ـ ص 3 .
** عَن أَبِی عَبدِاللهِ ( اَلإمام جَعفَر الصّادِق ( عَلَیهِ السَّلامُ ) ) أَنَّ الَّنبِیَّ صَلَّى اللهُ عَلَیهِ وَآلِهِ وَسّلَّمَ بَعَثَ سَرِیَّةََ، فَلَمَّا رَجَعُوا، قال: مَرْحَباً بِقَومٍ قَضُوُا الجِهادَ الأصْغر وَبَقِیَ عَلَیهِمُ الجِهادُ الأکْبرُ، فَقِیلَ: یَا رَسُولَ اللهِ وَمَا الجِهَادُ الأکْبرُ؟ قال: جِهادُ النَّفسِ
امام صادق ( عَلَیهِ السَّلامُ ) فرمود : رسول خدا (صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَآلهِ وَسَلَّمَ) سپاهى را به جنگ دشمن فرستاد هنگامى که از جنگ برگشتند به آنها فرمود: آفرین بر کسانى که جهاد کوچک را انجام دادند ولى جهاد اکبر هنوز بر آنها واجب است گفته شد: یا رسول اللَّه! جهاد اکبر کدام است؟ فرمود: جهاد با نفس.
فروع الکافی ـ ج 5 ـ کتابُ الجِهاد ـ بابُ وجوهِ الجِهاد ـ ص 3 .
** قال علی ( عَلَیهِ السَّلامُ ) : یَنْبَغی للعاقِلِ أنْ لا یَخْلو فی کُلِّ حالَةٍ عَن طاعةِ ربِّهِ و مُجاهَدةِ نَفْسِهِ .
خردمند را سزد که در هیچ حالى از طاعت پروردگارش و پیکار با نفْسش باز نایستد.
غُرَرُ الحِکَم :حدیث شماره 10922.
** عنه ( عَلَیهِ السَّلامُ ) :أفْضَلُ الجِهادِ جِهادُ النَّفْسِ عنِ الهَوى ، و فِطامُها عَن لَذّاتِ الدُّنیا .
امام على ( عَلَیهِ السَّلامُ ) فرمود : برترین جهاد، مبارزه کردن با هواى نفْس و باز گرفتن آن از لذّتهاى دنیاست.
غُرَرُ الحِکَم :حدیث شماره 32 32 .
***نسیم معرفت***
به نام خدا
** پنج اصل مهم درباره دعا + ( نسیم معرفت)
در آیه 60 از سوره غافر(مومن) در رابطه با دعا و اجابت آن چنین آمده است :
وَ قالَ رَبُّکُمُ ادْعُونی أَسْتَجِبْ لَکُمْ إِنَّ الَّذینَ یَسْتَکْبِرُونَ عَنْ عِبادَتی سَیَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ داخِرین .
پروردگار شما گفته است: «مرا بخوانید تا ( دعای ) شما را بپذیرم! کسانی که از عبادت من (که دعا هم نوعی عبادت است) تکبّر می ورزند به زودی با ذلّت وارد دوزخ می شوند!»
دراین آیه شریفه خداوند متعال می فرماید : بخوانید مرا تا اجابت کنم شما را و کسانی را که از روی غرور و تکبر از عبادت (دعا کردن) سرپیچی می کنند ، تهدید می نماید که در روز قیامت با ذلت وارد دوزخ می شوند .
دعا و راز ونیاز با حضرت پروردگار یکی از نیازهای واقعی و فطری بشر است . همانطوری که انسان جهت حیات و ادامه زندگی خود نیاز به آب و هوا و غذا و ... دارد ، حیات روحی و معنوی انسان نیز بواسطه دعا و نیایش به پیشگاه خداوند متعال تأمین می گردد . دعا در صفای باطن و رُشد و تکامل روحی و اخلاقی و تنویر و نورانیت اَفکار و دل آدمی تأثیر بسزایی دارد. انسان وقتی با نیتی پاک در حالی که همراه با طهارت است جهت مناجات و راز ونیاز به درگاه حضرت دادار می ایستد حالات خاصی به او دست می دهد که با هیچ حالی قابل مقایسه نیست و نسیم های دل انگیزی از رحمت خاص الهی را به روشنی مشاهده ولمس می کند که گاهی قابل توصیف نمی باشد . با کمال تأسف باید اظهار داشت که بشر امروز که به زرق و برق و مَظاهر و جلوه های فریبنده دنیا سرگرم و مشغول گشته از حلاوت و شیرینی دعا و راز ونیاز یا محروم است ویا اینکه کمتر به آن می پردازد. تنها راه آرامش و سعادت بشریت بازگشت حقیقی به درگاه الهی و ارتباط دایمی با پروردگار عالم است. روانشناسان معتقدند هنگامی که هیجانات و غم ها بر انسان هجوم می آورد در آن حال باید جهت تخلیه روحی مشکلات و گرفتاری ها را برای کسی که محرم راز است بازگو و درد دل کنیم و اگر کسی را پیدا نکردیم که که غم ها و نگرانی های خود را با او در میان بگذاریم حتما باید اسرار و راز دل خود را به خداوند عرضه بداریم. خداوند بهترین و بالاترین تکیه گاه است .
دکتر اَلِکسِس کارِل نوسنده کتاب (انسان موجود ناشناخته) در همین کتاب چنین می گوید:
نیایش همچون نَفَس کشیدن و خوردن و آشامیدن لازمه انسان است که از عمق سرشت انسان سر می زند.
و نیز می گوید : دعا قوی ترین نیرویی است که بشر می تواند بوجود آورد .
در سوره فرقان آیه 77 چنین آمده است :
قُلْ ما یَعْبَؤُا بِکُمْ رَبِّی لَوْ لا دُعاؤُکُمْ ...
بگو: «پروردگارم برای شما ارج و ارزشی قائل نیست اگر دعای شما نباشد ...
تاچند غریب باشی اندر در دوست
نزدیکتر است آنکه ترا از رگ وپوست
انصاف بده چگونه کوشش نکنی
با اینکه کِشش همیشه از جانب اوست
دعا در واقع ارتباط و پیوند بین عبد ومعبود و خالق و مخلوق و نیازمند به بی نیاز مطلق است . بشر با همه داشته هایش هیچگاه به مقام بی نیازی نمی رسد و اگر ما به کسی که مال واموال و دارایی زیاد دارد به عنوان غنی وبی نیاز تعبیر می کنیم به جهت مقایسه با کسانی است که از چنین امکاناتی برخورددار نیستند و گرنه ثروتمندترین آدم ها در دنیا در واقع گداترین آدم ها است زیرا هیچ چیزی از اموال ودارایی ها را که در اختیار دارد از آن او نیست و حتی وجود خود او نیز از آن او نمی باشد بلکه وجود او و همه آنچه را که در اختیار دارد از آن خدواند است و فقط چند روزی را که خداوند دراین دنیا به وی مهلت داده اجازه داده شده که از مواهب و نعمت های الهی به درستی استفاده نماید و اگر سرپیچی کند دچار عقاب الهی خواهد شد.
پس این اصل مسلم را باید بپذیریم که همه ما انسان ها (حتی اگر بی نیازترین افراد به حسب ظاهر باشیم) نیازمند محض به پروردگار عالم هستیم و لحظه ای وآنی نباید تصور کنیم که نیازی به خداوند نداریم. کسی که متکبرانه و مغرورانه از دعا کردن سرپیچی می کند در واقع از اصل نیازمندی مخلوق به خالق خارج شده و خود را بی نیاز می پندارد لذا در ذیل آیه 60 از سوره غافر آمده است که : .... کسانی که از عبادت (دعا کردن) تکبر و سرپیچی کنند به زودی با ذلت و خواری وارد دوزخ و جهنم خواهند شد و دچار عذاب الهی می گردند .
در باره اینکه انسان ها باید اهل دعا باشند به چند اصل می پردازم که می تواند سودمند باشد :
1-اصل نیازمندی
اصل نیازمندی مخلوق به خالق که در بالا به آن اشاره نمودم ثابت می کند که ما همیشه باید دست دعا و خواهش و درخواست به درگاه الهی دراز کنیم .
2-اصل اتصال و ارتباط
اصل دیگری که باید به آن توجه کنیم ، اصل ارتباط و اتصال و پیوند بین عبد و معبود و مخلوق با خالق است. مخلوق و عبد هیچگاه نباید از خالق و معبودش جدا شود . این جدایی سبب سقوط وهلاکت بنده خواهد شد . یکی از راه های حفظ این پیوند و اتصال همان دعا کردن به پیشگاه الهی است . هرچه دعا به درگاه الهی بیشتر باشد پیوند بین عبد ومعبود بیشتر خواهد بود. و هر اندازه انسان خود را محتاج تر به پروردگار بداند دعایش بیشتر خواهد بود و اُنس بیشتری با خداوند برقرار می کند. دعا و راز و نیاز با خداوند متعال به آدمی قدرت و قُوّت و نیرو و توان و استقامت و نشاط و امید می دهد و تمام انبیاء اهل دعا بودند ودر روایت آمده است که امام رضا ع فرمود عَلَیْکُمْ بِسِلَاحِ الْأَنْبِیَاءِ فَقِیلَ وَ مَا سِلَاحُ الْأَنْبِیَاءِ؟ قَالَ: الدُّعَاء» بر شما باد به سلاح انبیاء عرض شد که سلاح انبیاء چیست ؟ فرمود: سلاح انبیاء دعا است .( کافى/ ج 2 ص 468.) اگر انبیاء علیهم السلام مداومت بر دعا نداشتند در رسالت خود موفق نمی شدند و عزت و سربلندی و موفقیت انبیاء و اولیاء مرهون دعا می باشد. تمام چهارده معصوم علیهم السلام در بدترین و بهترین حالات و شرایط(در ضراء و سراء ) اهل دعا بودند و مناجات ها و دعاهای موجود از معصومین علیهم السلام بهترین گواه این مطلب است .
3-اصل کمال جویی وکمال طلبی
اصل سوم که به نظرم مهم است اصل کمال جویی و کمال طلبی انسان است که از مهم ترین ویژگی هایی است که خدواند در نهاد انسان ها به ودیعت گذاشته است. بلا شک براساس فطرت پاک الهی که در انسان ها سرشته شده همه دنبال کمال هستند ولی بسیاری از مردم راه و مسیر کمال را یا درست طی نمی کنند ویا اینکه نمی دانند کمال در چیست؟ ویا اینکه هواهای نفسانی و اغواگری های شیطان درونی وبیرونی مانع درک حقیقت کمال و مسیر آن است و فطرت کمال جویی او را نابود کرده است.
آدمی از راه دعا می تواند به کمال برسد و کمال مطلق خداوند متعال است . دعا چه مستجاب بشود و چه نشود یک سرمایه است و سبب غنا و رشد وتعالی وکمال انسان می شود . کسی که با طهارت ظاهری وباطنی و از روی معرفت دعا نماید احساس لطافت و غنا و آرامش و اطمینان و وسعت در نفس و روح می کند. دعا ومناجات به آدمی ظرفیت و شرح صدر می دهد که به نظر بنده این نکته بسیار مهمی است که نباید از آن غفلت کرد . این اموری که ذکر کردم (غنای در نفس و آرامش و ظرفیت و شرح صدر ....) در واقع اجابت دعای ما از طرف حضرت پروردگار است. ما دعا می کنیم ودر پرتو دعا به این نتایج می رسیم و لازم نیست که نتایج دعای ما حتما امور مادی باشد . دعا کردن در واقع سبب پرواز و رهایی روح از تعلقات منحط کننده است. در اواخر کتاب بیست گفتار ازاستاد شهید مطهری مطالب بسیار زیبایی در باب دعا آمده است که شایسته است جهت استفاده مراجعه شود.
4-اصل ادب به ساحت پرودگار
یکی از زیباترین خصلت ها ، ادب است . ادب امری پسندیده و نشانه معرفت و فضیلت است و بی ادبی نشانه بی معرفتی و رذالت است . اگر کسی به ما لطفی و عنایتی نمود ، ادب اقتضاء دارد که قدرشناسی و حقشناسی کنیم . پیامبر خدا ص تادیب شده و پرورش یافته خدا بود و فرمود : :أدَّبَنِی رَبِّی فأحسَنَ تأدِیبی . خداوند مرا ادب نمود و نیکو تربیتم کرد .(میزان الحکمه، ج 1، ص 78.)
پیامبر اسلام ص با ادب ترین بندگان در برابر خداوند بود و در همه حال ادب ساحت قدس الهی را نگه می داشت. بی ادب ترین موجود در عالم ابلیس و شیطان است که در محضر الهی گستاخی و ادبی نمود و برای همیشه از درگاه الهی رانده شده و مورد خشم و غضب الهی است . ما بندگان الهی نیز باید ادب ساحت پرودگار را حفظ کنیم و یکی از راه های ادب نگه داشتن به پیشگاه الهی آن است که به درگاه پروردگار دعا کنیم . اعراض و دوری از دعا به پیشگاه الهی نوعی بی ادبی است. ادب در قالب دعا سبب قرب به پیشگاه الهی است و این یعنی قرب به خداوند ،خودش یکی از ثمرات ونتایج بسیار باارزش دعا می باشد . پس چه دعای ما مستجاب بشود وچه نشود شایسته است که از باب ادب ، دست دعا و نیایش به سوی خداوند دراز کنیم .
5-اصل معرفت وشناخت به پرودگار
دراصل چهارم ذکرشد که ادب اقتضاء دارد که ما به درگاه الهی دست دعا و نیاز بلند کنیم و ادب هم به نوعی ناشی از معرفت و شناخت است . در ادب نگهداشتن ، معرفت و شناخت نیز نهفته است و انسان با ادب در واقع انسان با معرفتی وبا شناختی است. هر اندازه شناخت و معرفت ما به خداوند بیشتر باشد ادب ما هم بیشتر و بهتر خواهد بود و هر اندازه ادب نگه داریم سبب فزونی در معرفت خواهد شد(دقت بفرمایید) . معرفت و شناخت درست به پرودگار هم اقتضاء دارد که باید دعا به درگاه الهی داشته باشیم .
با پنج اصلی که بیان شد ما چاره ای جز دعا و درخواست به پیشگاه الهی نخواهیم داشت ولی باید توجه داشت که همان خدایی که ما را دعوت فرمود که او را بخوانیم تا اجابت کند ما را ، شرایطی را برای دعا و دعا کننده بیان فرموده است که یکی از شرایط مهم آن این است که دعا و درخواست از عمق وجود و صمیم دل باشد و چیزی را هم که از خداوند می خواهیم امری پسندیده و مطابق با مصلحت فردی و نوعی باشد . هر انداز روح ما و بینش ما کوچک باشد درخواست ها و دعاهای ما نیز کوچک و پایین خواهد بود و هر اندازه روح ما بلند و معرفت ما بالا باشد دعاهای ما حساب شده و بلند خواهد بود . ما باید از دعاهای کودکانه پرهیز کنیم. اکثر دعاهای ما انسان ها، دعاهای کودکانه است. به این معنی که تفکر و اندیشه ما در مقام دعا پایین و نازل است و روی این جهت گاهی اعتراض می کنیم چرا دعای ما مستجاب نمی شود ؟ البته شایسته است که همانند نیت های پاک کودکان دعا کنیم ولی کودکانه دعا نکنیم . اگر در باب دعا کمی با بینش و معرفت گام برداریم متوجه می شویم که اساسا نفس دعا کردن خود یک توفیقی از طرف پرودرگار است و بهترین دعا ها هم دعاها و ادعیه ماثوره و وارده از معصومین علیهم السلام است . یکی از چیزهایی که در مقام دعا باید توجه کنیم این است که ما در پیشگاه خداوند حکیم هستیم. توجه به مساله حکمت الهی بخشی از اشکال ها و شبهه ها را برطرف می سازد .پس دعایی کنیم که با حکمت پروردگار سازگار باشد و اگر دعایی کردیم و اصرار هم نمودیم که به اجابت برسد ولی مستجاب نشد یا با حکمت الهی سازگار نبود ویا اینکه حکمت الهی اقتضاء دارد که اجابت آن دعا به تاخیر افتد(دقت بفرمایید) اگر همه شرایط دعا جمع باشد که در کتب مربوطه ذکر شده قطعا آن دعا مستجاب خواهد شد ( انشاءالله )
درپایان باز یاد آور می شوم که نفس دعا کردن ما و اینکه خداوند بی نیاز اجازه فرمود که او را بخوانیم یک سرمایه نقد و بسیار ارزشمند است که شب و روز باید بابت آن از خداوند شکرگزار باشیم.
والسلام
**حضرت آیت الله سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی
***نسیم معرفت***
در روایات فراوانی گفته شده است: درآستانه ظهور حضرت مهدی (عَجَّلَ اللهُ تَعالَی فَرَجَهُ الشَّریفَ) ، جنگ های خونین فراوانی رخ خواهد داد که جمعیت بسیاری از مردم به قتل خواهند رسید. از این مرگ به عنوان «مرگ سرخ» یاد شده است.
** عَن أَمیرِ المُؤمِنینَ ( عَلَیهِ السَّلامُ ) قال : بَیْنَ یَدَیِ القائِمِ مَوْتٌ اَحْمَرُُّ وَ مَوْتٌ اَبْیَضٌ وَ جَرادٌ فی حینِهِ وَ جَرادٌ فِی غَیرِ حینِهِ اَحْمَرُُّ کَاَلْوانِ الدَّمِ فَاَمّا المُوتُ الاَحْمرُّ فَالسَّیفُ وَ اَمّا المَوتُ الاَبیَضُ فَالطّاعُونُ .
[وَ تَدُلُّ عِبارَةُ (بَینَ یَدَیِ القائِمِ) عَلَى أَنَّ هذِهِ الحَربَ وَ المَوتَ الأَحمَرَ تَکُونُ قَریبَةََ جِدّاً مِن ظُهُورِ المَهدِیّ ( عَلَیهِ السَّلامُ ) . وَ لا یُعَیِّنُ الحَدیثُ مَکانَ وُقُوعِها.]
حضرت امیرالمؤمنین علی ( عَلَیهِ السَّلامُ ) فرمود : نزدیک زمان قائم ( عَلَیهِ السَّلامُ ) دو نوع مرگ وجود دارد مرگ سرخ و مرگ سفید و ملخ هائی که برنگ خون بوده و گاه و بیگاه آشکار می شوند امّا مرگ سرخ یعنی شمشیر و مرگ سفید طاعون است .
[عبارتِ «نزدیک زمان قائم ع » دلالت دارد که این جنگ و مرگ سرخ خیلی نزدیک به ظهور حضرت مهدی ( عَلَیهِ السَّلامُ ) اتفاق می افتد , امّا روایت , محل وقوع آن را تعیین نکرده است]
اَلإرشادُ لِشَیخِ المُفید: 405، اَلغَیبة لِشَیخِ الطُّوسِی: 277 - کتابُ الغَیبة، ص 438، ح 430.
وَ عَنِ الإِمامِ الباقِرِ ( عَلَیهِ السَّلامُ ) قال: لا یَقُومُ الْقائِمُ اِلاّ عَلی خَوْفٍ شَدیدٍ مِنَ النّاسِ وَزَلازِلَ وَفِتْنَةٍ وَبَلاءٍ یُصیبُ النّاسَ وَطاعُونٍ قَبْلَ ذلِکَ وَسَیْفٍ قاطِعٍ بَیْنَ الْعَرَبِ وَاخْتِلافٍ شَدیدٍ بَیْنَ النّاسِ وَتشْتیتٍ فی دینِهِمْ وَتَغْییرٍ فی حالِهِمْ حَتّی یَتَمَنَّی الْمُتَمَنّی الْمَوْتَ صَباحا وَمَساءً مِنْ عِظَمِ ما یَری مِنْ کَلْبِ النّاسِ وَاَکْلِ بَعْضِهِمْ بَعْضا ....
حضرت قائم ( عَلَیهِ السَّلامُ ) قیام نمی کند، مگر در حال ترس شدید مردم و زلزله ها و فتنه و بلایی که بر مردم فرا رسد و قبل از آن، گرفتار طاعون می شوند. آن گاه شمشیر برنده میان اعراب حاکم می شود و اختلاف میان مردم و تفرقه در دین و دگرگونی احوالشان به اوج می رسد؛ به گونه ای که هر کس بر اثر مشاهده درنده خویی و گزندگی ای که در میان برخی از مردم نسبت به بعضی دیگر به وجود می آید، صبح و شام آرزوی مرگ می کند.» امام آن گاه افزود: «وقتی که یأس و ناامیدی تمام مردم را فرا گرفت و دیگر از هر جهت خود را در بن بست احساس کردند، امام غائب علیه السلام قیام می کند.»
کمال الدین للصدوق: 434 - بحارالانوار، ج 52، ص 125.
امام علی ( عَلَیهِ السَّلامُ ) فرمود: «در آستانه قیام قائم ( عَلَیهِ السَّلامُ ) ،... مرگ سفید است...، اما مرگ سفید پس آن طاعون است».
کتابُ الغَیبة، ص 438، ح 430.
*** اَلحَربُ العالَمِیَّةِ فِی عَصرِ الظُّهُورِ +جنگ جهانی در عصر ظهور+کلیک
*** اَلحَربُ العالَمِیَّةِ فِی عَصرِ الظُّهُورِ +جنگ جهانی در عصر ظهور+کلیک
****************************************
دانشنامه مهدویت

روزگاری بر دنیا سپری شده که دیباچه زندگی دنیایی به شمار می آید و زمانی نیز خواهد گذشت که پایان این کتاب خواهد بود. برگه های پایانی کتاب زندگی انسان در زمین «آخِرُالزّمان» خوانده می شود. «آخِرُالزّمان» اصطلاحی است که در فرهنگ اغلب ادیان بزرگ به چشم می خورد و در ادیان ابراهیمی، از برجستگی و اهمیت ویژه ای برخوردار است. این اصطلاح معمولاً به روزگار پایانی دنیا و رویدادهایی گفته می شودکه ممکن است در این بخش از زندگی دنیوی به وقوع پیوندد. ادیان بزرگ در باره آن پیشگویی هایی کرده اند.در معارف ارزشمند اسلامی، این اصطلاح در دو معنای کلی به کار رفته است:اول مدت زمانی طولانی که با ولادت پیامبر اسلام (صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَآلهِ وَسَلَّمَ) آغاز و با شروع رستاخیز بزرگ پایان می یابد. از این رو آن پیامبر الهی را پیامبر آخِرُالزّمان نیز نامیده اند. و دوم مدت زمانی که با ولادت واپسین جانشین پیامبر اسلام(صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَآلهِ وَسَلَّمَ) حضرت مهدی علیه السلام مقارن شده و زمان غیبت و ظهور را در برگفته، با شروع قیامت به انجام می رسد. روایات معصومین علیهم السلام نشان می دهد که با سپری شدن این دوران، بساط زندگی دنیوی برچیده و مرحله ای جدید در نظام آفرینش آغاز می شود وآخِرُالزّمان خود به دو مرحله کاملاً متفاوت تقسیم می شود: دوران نخست که در آن انسان به مراحل پایانی انحطاط اخلاقی می رسد. فساد اخلاقی و ستم همه جوامع بشری را فرا می گیرد و واپسین امیدهای بشری به ناامیدی می گراید. دوران بعد، عصر تحقّق وعده های الهی به پیامبران و اولیای خدا است وبا قیام مصلح جهانی آغاز می شود.

***نسیم معرفت***
*** عَنِ الصّادِقِ ( عَلَیهِ السَّلامُ ) عَن آبائِهِ ( عَلَیهِمُ السَّلامُ ) فِى حَدیثِ المَناهِى اَنَّ رَسُولَ اللهِ (صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَآلهِ وَسَلَّمَ) قال: لاتَحقِرُوا شَیئاََ مِنَ الشَّرِّ وَ اِن صَغُرَ فِى اَعیُنِکُم وَ لا تَستَکثِرُوا شَیئاََ مِنَ الخَیرِ وَ اِن کَثُرَ فِى اَعیُنِکُم فَأِنَّهُ لا کَبیرَ مَعَ الأِستِغفارِ وَ لاصَغیرَ مَعَ الأِصرارِ .
امام صادق ( عَلَیهِ السَّلامُ ) از پدران بزرگوارش و آنان از رسول خدا (صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَآلهِ وَسَلَّمَ) در حدیثى که از امور مورد نهى سخن به میان آمده است روایت کنند که رسول خدا (صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَآلهِ وَسَلَّمَ) فرمود: هیچ بدى و شرى را اگر چه در نظر شما کوچک باشد کوچک نشمرید و هیچ خیرى را اگر چه در چشم شما زیاد باشد زیاد مَشمُرید زیرا با وجود استغفار (دیگر گناه) بزرگ وجود ندارد و با اصرار و پافشارى (بر گناه دیگر گناه) کوچک نیست (زیرا با استغفار مى توان از گناه بزرگ طلب آمرزش نمود و با اصرار بر گناه، گناه کوچک تبدیل به گناه بزرگ مىشود).
منبع : بِحارُ الأََنوار ج73 . ص355 - الحَیاة با ترجمه احمد آرام ج 1 ص530 حدیث 1 .
*** قال عَلِیُُّ ( عَلَیهِ السَّلامُ ) : أَشَدُّ الذُّنُوبِ مَا اسْتَهَانَ بِهِ صَاحِبُهُ
حضرت علی ( عَلَیهِ السَّلامُ ) فرمود : سختترین گناهان (نزد خدا) گناهى است که شخص آنرا آسان و خُرد و کوچک بپندارد (زیرا بى اعتنائى به گناه اگر چه کوچک باشد مستلزم نترسیدن از کیفر و توبه و باز گشت از آن مى گردد و چون گناه مَلَکه شخص گردد در نفسش رسوخ نموده و آنگاه از هیچ گناهى هر چند بزرگ پروا نخواهد داشت ).
( نهج البلاغه فیض الأِسلام حکمت 340 -بِحارُ الأَنوار ج73، ص 364)
** جهاد با نفس نسخه متنی - کتابخانه دیجیتالی تبیان+کلیک+خیلی عالیه
** جهاد با نفس نسخه متنی - کتابخانه دیجیتالی تبیان+کلیک+خیلی عالیه
http://library.tebyan.net/fa/Viewer/Text/58385/151#1
*** ... دستیابی به اهداف و خواستههای والا در گرو ارتباط با خداوند و تلاش صادقانه و مؤمنانه است و اگر جامعه اسلامی و انقلابی از ذکر و تضرع به درگاه پروردگار غافل شود، ضربه خواهد خورد.(مقام مُعظَّم رهبری حضرت آیت الله خامنه ای+کلیک)
***نسیم معرفت***
به نام خدا
** نامه حضرت علی ( عَلَیهِ السَّلامُ ) به اَشعَثِ بن قَیس که فرماندار آذَربایجان بوده :
وَ مِنْ کِتابِِ لَهُ عَلَیْهِ السَّلامُ اِلَى الاَْشْعَثِ بْنِ قَیْسِِ (وَ هُوَ عامِلُ آذُرْبیجانَ )
وَ إِنَّ عَمَلَکَ لَیْسَ لَکَ بِطُعْمَةٍ وَ لَکِنَّهُ فِی عُنُقِکَ أَمَانَةٌ وَ أَنْتَ مُسْتَرْعًی لِمَنْ فَوْقَکَ لَیْسَ لَکَ أَنْ تَفْتَاتَ فِی رَعِیَّةٍ وَ لاَ تُخَاطِرَ إِلاَّ بِوَثِیقَةٍ وَ فِی یَدَیْکَ مَالٌ مِنْ مَالِ اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ أَنْتَ مِنْ خُزَّانِهِ حَتَّی تُسَلِّمَهُ إِلَیَّ وَ لَعَلِّی أَلاَّ أَکُونَ شَرَّ وُلاَتِکَ لَکَ وَ اَلسَّلاَمُ .
از نامه های آن حضرت است به اَشعَثِ بن قَیس که از جانب عُثمان ، حُکمران و فرماندار آذربایجان بود :
فرمانداری برای تو، وسیله آب و نان نیست، بلکه امانتی در گردن توست، و تو، تحت نظر مافوق خود میباشی. حق نداری درباره رعیت و مردم استبداد به خرج دهی، و نه به کار عظیمی اقدام کنی، مگر اطمینان داشته باشی که از عهدهاش بر میآیی، اموال خدا، در اختیار توست، و تو، یکی از خزانهداران او میباشی که آن را به من تسلیم کنی، و من امیدوارم برای تو فرمانروای بدی نباشم
والسلام .
@ نهج البلاغه فیض الاسلام نامه 5 ص 839 .
** اگر دقت کرده باشید در دیدار مسؤلین نظام با مقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنه ای در تاریخ 22 خرداد 96( هفدهم ماه مبارک رمضان) بخشی از نامه امام علی ( عَلَیهِ السَّلامُ ) به اشعث بن قیس فرماندارآذربایجان بالاسر مسولین عزیز نصب شده بود!!
**********************************
*** قال عَلِیُُّ ( عَلَیهِ السَّلامُ ) : أَشَدُّ الذُّنُوبِ مَا اسْتَهَانَ بِهِ صَاحِبُهُ
حضرت علی ( عَلَیهِ السَّلامُ ) فرمود : سختترین گناهان (نزد خدا) گناهى است که شخص آنرا آسان و خُرد و کوچک بپندارد (زیرا بى اعتنائى به گناه اگر چه کوچک باشد مستلزم نترسیدن از کیفر و توبه و باز گشت از آن مى گردد و چون گناه مَلَکه شخص گردد در نفسش رسوخ نموده و آنگاه از هیچ گناهى هر چند بزرگ پروا نخواهد داشت ).
( نهج البلاغه فیض الأِسلام حکمت 340 -بِحارُ الأَنوار ج73، ص 364)
*** عَنِ الصّادِقِ ( عَلَیهِ السَّلامُ ) عَن آبائِهِ ( عَلَیهِمُ السَّلامُ ) فِى حَدیثِ المَناهِى اَنَّ رَسُولَ اللهِ (صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَآلهِ وَسَلَّمَ) قال: لاتَحقِرُوا شَیئاََ مِنَ الشَّرِّ وَ اِن صَغُرَ فِى اَعیُنِکُم وَ لا تَستَکثِرُوا شَیئاََ مِنَ الخَیرِ وَ اِن کَثُرَ فِى اَعیُنِکُم فَأِنَّهُ لا کَبیرَ مَعَ الأِستِغفارِ وَ لاصَغیرَ مَعَ الأِصرارِ .
امام صادق ( عَلَیهِ السَّلامُ ) از پدران بزرگوارش و آنان از رسول خدا (صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَآلهِ وَسَلَّمَ) در حدیثى که از امور مورد نهى سخن به میان آمده است روایت کنند که رسول خدا (صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَآلهِ وَسَلَّمَ) فرمود: هیچ بدى و شرى را اگر چه در نظر شما کوچک باشد کوچک نشمرید و هیچ خیرى را اگر چه در چشم شما زیاد باشد زیاد مَشمُرید زیرا با وجود استغفار (دیگر گناه) بزرگ وجود ندارد و با اصرار و پافشارى (بر گناه دیگر گناه) کوچک نیست (زیرا با استغفار مى توان از گناه بزرگ طلب آمرزش نمود و با اصرار بر گناه، گناه کوچک تبدیل به گناه بزرگ مىشود).
منبع : بِحارُ الأََنوار ج73 . ص355 - الحَیاة با ترجمه احمد آرام ج 1 ص530 حدیث 1 .
***... دستیابی به اهداف و خواستههای والا در گرو ارتباط با خداوند و تلاش صادقانه و مؤمنانه است و اگر جامعه اسلامی و انقلابی از ذکر و تضرع به درگاه پروردگار غافل شود، ضربه خواهد خورد.(مقام مُعظَّم رهبری حضرت آیت الله خامنه ای+کلیک)
***************************************
** جهاد با نفس نسخه متنی - کتابخانه دیجیتالی تبیان+کلیک+خیلی عالیه
** جهاد با نفس نسخه متنی - کتابخانه دیجیتالی تبیان+کلیک+خیلی عالیه
http://library.tebyan.net/fa/Viewer/Text/58385/151#1
.: Weblog Themes By Pichak :.