***نسیم معرفت***
به نام خدا
بنی آدم اعضای یکدیگرند
که در آفرینش ز یک گوهرند
چو عضوی به درد آورد روزگار
دگر عضوها را نماند قرار
تو کز محنت دیگران بی غمی
نشاید که نامت نهند آدمی
گلستان سعدی با تصحیح حسین اُستاد ولیّ باب اول در سیرت پادشاهان حکایت 10 .
سؤال : آیا بنی آدم اعضای یکدیگرند درست است یا بنی آدم اعضای یک پیکرند؟!!
پاسخ :
بنی آدم اعضای یکدیگرند
در تمام نسخه های گلستان سعدی مگر دو یا سه مورد عبارت ( بنی آدم اعضای یکدیگرند) آمده است . این مِصرَع از شعر سعدی (علیه الرحمه) دو بخش دارد : بنی آدم + اعضای یکدیگرند یا اعضای یک پیکرند . کلمه بنی آدم به معنای فرزندان آدم می باشد . این کلمه که « کُل» است بیانگر پیکره جامعه انسانی است که هزاران و میلیاردها عضو و اعضاء دارد. پس همه انسان ها در زیر مجموعه و عنوان « بنی آدم » جمع هستند و گوهر و حقیقت بنی آدم همان انسانیت و شرافت و نوع دوستی است که نقطه وحدت همه انسان ها و بشریت است ( تو کز محنت دیگران بی غمی - نشاید که نامت نهند آدمی ) . اعضای یکدیگرند یعنی کمک کار و غمخوار یکدیگرند و معنای کنایی مراد است نه اینکه مراد اعضای ظاهری انسان مراد باشد که ظاهرا مرحوم استاد سعید نفیسی دچار این اشتباه شده و گفته است اگر « بنی آدم اعضای یکدیگرند» بخوانیم معنای مُضحکی دارد که مثلا من سر شما باشم و شما دست من پس باید بخوانیم « بنی آدم اعضای یک پیکرند» !!! اعضای یکدیگرند یعنی یار و یاور و غمخوار همند و در عُرف هم گفته می شود فلانی دست شما است . فلانی پای شما است . یعنی کمک کار و یار و یاور شما است . اعضاء باید یکدیگر را مُعاضَدَت و حمایت کنند و در غم ها و شادی ها شریک هم باشند همانگونه که اعضای یک خانواده مهربان و صمیمی ، چنین هستند . همه بشریت عضو یک خانواده به نام بنی آدم اند . اعضاء یکدیگر بودن یعنی تأثیر و تأثُّرِ مُثبت نسبت به هم داشتن . به نظر بنده با وجود کلمه « بنی آدم» که دالّ بر پیکره جامعه انسانی است دیگر نیازی نیست که بگوییم : بنی آدم اعضای یک پیکرند . چون یک پیکربودن در خود کلمه «بنی آدم» که به منزله «کُل» است وجود دارد . با توجه به مطالب ذکر شده نظر بنده این است که : بنی آدم اعضای یکدیگرند ، صحیح تر و یا مُتعیّنا همین باید صحیح باشد . اما اگر گفته شود : بنی آدم اعضای یک پیکرند ، در این صورت این عبارت آن پیام و معنای « اعضای یکدیگرند» را به طور صریح و واضح نمی رساند مگر اینکه بیت بعدی یعنی چو عضوی به درد آورد روزگار ... به آن ضمیمه شود که آن را توضیح دهد ولی اگر بگوییم : بنی آدم اعضای یکدیگرند ، معنای مُعاضَدَت و تعاوُن و کمک کار و غمخوار هم بودن را که معنای کنایی است بطور صریح و روشن می رساند و بیت بعدی هم توضیح بیشتر در این باره است .همانگونه که بدن آدمی دارای اعضاء مختلف بیرونی و درونی است که هریک نسبت به دیگری تأثیر و تأثُّر دارند و اگر در یکی دردی پدیدار گردد دیگر اعضاء بی قرار شوند ، پیکره جامعه انسانی نیز باید اعضایش چنین باشند که چو عضوی بدرد آورد روزگار - دگر اعضا را نماند قرار . پس بنی آدم اعضاء یکدیگرند و باید در ضرّاء و سَرّاء و سرد و گرم روزگار شریک و غمخوار هم باشند.
سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی
** آیت الله سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی
***نسیم معرفت***
** امام خمینی محو در اراده الهی و تکلیف شرعی+امام خامنه ای
محو در اراده الهی و تکلیف شرعی
شخصیت امام تا حد بسیار زیادی به اهمیت و عظمت آرمانهای او مربوط می شد. او با همت بلندی که داشت، هدفهای بسیار عظیمی را انتخاب می کرد. تصور این هدفها، برای آدمهای معمولی دشوار بود و می پنداشتند آن هدفهای والا، دست نیافتنی هستند؛ لیکن همت بلند و ایمان و توکل و خستگی ناپذیری و استعدادهای فراوان و تواناییهای اعجاب انگیزی که در وجود این مرد بزرگ نهفته بود، به کار می افتاد و در سمت هدفهای مورد نظرش پیش می رفت و ناگهان همه می دیدند که آن هدفها محقق شده اند.
نقطه ی اساسی کار او، این بود که در اراده ی الهی و تکلیف شرعی محو می شد. هیچ چیز برایش غیر از انجام تکلیف، مطرح نبود. واقعاً او مصداق ایمان و عمل صالح بود. ایمانش به استحکام کوهها می مانست و عمل صالحش با خستگی ناپذیری باورنکردنی توأم بود. آن چنان در تداوم عمل صبور و کوشا بود که انسان را دچار حیرت می کرد. به همین خاطر، هدفهای بزرگ قابل وصول شد و دست یافتن به قله ها امکانپذیر گردید.
فرازی از بیانات مقام معظم رهبری حضرت آیت الله امام خامنه ای در مراسم بیعت نخست وزیر و هیئت وزیران 16 / 3 / 1368 .
شخصیتی عظیم با جامع صفات
شخصیت عظیم رهبر کبیر و امام عزیز ما، حقاً و انصافاً پس از پیامبران خدا و اولیای معصومین (عَلَیهِِمُ السَّلامُ)، با هیچ شخصیت دیگری قابل مقایسه نبود. او ودیعه ی خدا در دست ما، حجت خدا بر ما، و نشانه ی عظمت الهی بود. وقتی انسان او را می دید، عظمت بزرگان دین را باور می کرد. ما نمی توانیم عظمت پیامبر(صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَآلهِ وَسَلَّمَ) ، امیرالمؤمنین (عَلَیهِِ السَّلامُ) ، سیّدالشّهداء (عَلَیهِِ السَّلامُ) ، امام صادق (عَلَیهِِ السَّلامُ) و بقیه ی اولیا را حتّی درست تصور کنیم؛ ذهن ما کوچکتر از آن است که بتواند عظمت شخصیت آن بزرگمردان را در خود بگنجاند و تصور کند؛ اما وقتی انسان می دید شخصیتی با عظمت امام عزیزمان و با آن همه ابعاد گوناگون: ایمان قوی، عقل کامل، دارای حکمت، هوشمندی، صبر و حلم و متانت، صدق و صفا، زهد و بی اعتنایی به زخارف دنیا، تقوا و ورع و خداترسی و عبودیت مخلصانه برای خدا، دست نیافتنی است، و مشاهده می کرد که همین شخصیت عظیم، چگونه در برابر آن خورشیدهای فروزان آسمان ولایت، اظهار کوچکی و تواضع و خاکساری می کند و خودش را در مقابل آنها ذره یی به حساب می آورد، آن وقت انسان می فهمید که پیامبران و اولیای معصومین (عَلَیهِِمُ السَّلامُ) چه قدر بزرگ بودند.
فرازی از بیانات مقام معظم رهبری حضرت آیت الله امام خامنه ای در مراسم بیعت گروهی از فرماندهان و اعضای سپاه . 17 / 3 / 1368 .
http://farsi.khamenei.ir/FA/Views/imam.jsp
***نسیم معرفت***
** ازدستگاه قضایی میخواهیم بامُفسِدهاومفاسِد قاطعانه برخوردکند
به نام خدا
سلام عزیزان :
سخن از صلح و محبت و هدایت و نظارت و امر به معروف و نهی از منکر بزنید نه مرگ و نابودی اصلاح طلبان و یا کسان دیگر ... اگر چپ و راست و دیگران به جان هم بیفتند در اینجا یعنی کشور عزیز ما ایران نیز افغانستانی دیگر خواهد شد که آن وقت نه کِه را منزلت ماند و نه مِه را . کِهتَر و مِهتَری نمی ماند !! نه از تاک ، نشان می ماند و نه از تاک نشان !! نه چپی می ماند و نه راستی و نه اعتدالی و نه اصولگرایی و نه ... پس لازم است که همه جناح ها و گروه ها و احزاب که داخل در یک خانواده به نام اسلام و انقلاب و میهن هستند در حَول و مِحوَرِ ولایت فقیه و ولیّ فقیه زمان حضرت آیت الله العُظمی امام خامنه ای برای اعتلاء انقلاب و اسلام و خدمت به محرومین و ملت ، کار و فعالیت نمایند ... . متأسفانه عدم تشخیص وظیفه و یا وظائف و عدم و یا ضعفِ بصیرت ، مشکلات و گرفتاری هایی را در ابعاد مختلف برای کشور عزیز ما بوجود آورده است و مَعَ الأَسَف به اصطلاح قرآن کریم : کُلُّ حِزْبٍ بِما لَدَیْهِمْ فَرِحُونَ (سوره روم آیه 32 ) ، هر حزب و گروهی هم ساز نامناسب خود را می نوازد و بیشتر در فکر منافع حزبی خود هستند نه خدمت حقیقی به اسلام و مردم ... سعی شود که با پرهیز از مشاجرات بی حاصل و مُخرِّب ، بیشتر از این خاطر عاطِر ملت شریف و عزیز ما را آزرده نسازیم ...
عزیزان من : چرا خواهان مرگ و نابودی و اعدام آقای فلان و بهمانِ اصلاح طلب هستید ؟!!! چرا می گویید فلانی را باید کشت و نابود کرد ؟!!! اگر رئیس جمهور آقای دکتر حسن روحانی و برخی از اَعوان او لغزش ها و خطاها و یا خدای ناکرده خیانت هایی دارند دستگاه های اطلاعاتی و دستگاه قضایی و مانند آن ها وجود دارند و می توانند از طریق مجاری قانونی برخورد نمایند و شما ها هم می توانید دستگاه قضایی را در برخورد با مُفسدان و خیانتگران به انقلاب و نظام و کشور یاری دهید. اسلام و آیین محمدی (صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَآلهِ وَسَلَّمَ) در رابطه با قتل و اعدام همه جوانب را در نظر گرفته است و به راحتی حکم اعدام و قتل کسی را صادر نفرمود و نمی فرماید و در فقه ما بیشترین جوانب احتیاط در این باره شده است .
عزیزان من : حتی اگر کسی بخواهد حاکم فاسد و شاه فاسد و خائنی را به قتل برساند باید مُجوِّز شرعی از بزرگان داشته باشد !! و در زمان ایمّه معصومین (عَلَیهِِمُ السَّلامُ) نیز اصحاب آن حضرات در قیام بر ضد خُلَفاءِ نابحق و یا قتل و کشتن آنها از ایمه (عَلَیهِِمُ السَّلامُ) ، اذن و اجازه و رضایت می گرفتند .
عزیزان من : اگر طبق نظرات شما عمل شود باید روزانه و ماهانه صد ها نفر اعدام و کشته شوند !!1 در اسلام و آیین محمدی (صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَآلهِ وَسَلَّمَ) ، اصل بر تربیت و هدایت و اصلاح و نظارت و امر به معروف و نهی از منکر است و دستور قتل و کشتن و اعدام فقط در موارد خاص با چارچوب های شرعی است . امام حسین (عَلَیهِِ السَّلامُ) در همه جا و نیز در کربلا و در روز عاشورا اصل را بر روشنگری و افشاگری حق طلبانه و ارشاد و هدایت و اصلاح و تربیت گذاشت و لحظه ای از طریق منطق و عقل و اصول دینی و انسانی تخطّی نفرمود و هیچگاه در جنگ و کشتن کسانی که در مقابلش صف آرایی کرده بودند پیش دستی نکرد بلکه حتی با خطابه های روشنگرانه و برخورهای زیبا و کریمانه اش باعث شد که عده ای از افرادی که در صف دشمن بودند به سوی آن حضرت جذب شوند و در رکابش در برابر دشمنان مجاهدت نمایند که نمونه بارزش حرِّبن یزید ریاحی بود که بعد از کناره کیری از صف یزیدیان و تسلیم شدن در برابر حسین بن علی (عَلَیهِِمَا السَّلامُ) به رستگاری جاوید نائل گشت
عزیزان من : ما همیشه از دستگاه قضایی مطالبه می کنیم که آنچه از نظر شرعی و قانونی در برخورد با مُفسِدها و مفاسِد لازم است (حتی اگر خدای ناکرده امثال رئیس جمهور آقای دکتر حسن روحانی و اَعوانش باشند ) با قاطعیت و بدون ملاحظه انجام دهند و سستی در این مسایل روا ندارند زیرا که تَعلُّل و سستی در این امور مهمّه سبب بی اعتمادی مردم و باعث ناهنجاری های غیر قابل کنترل در جامعه می گردد . امید است که دستگاه قضایی که اشراف بر احکام قضایی و حقوقی اسلام دارند به وظیفه خطیرشان به خوبی و به شایستگی عمل نمایند
سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی
چهارم خرداد 1397 ه. ش
** آیت الله سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی
***نسیم معرفت***
چون خدا خواهد که پرده کس درد
میلش اندر طعنه پاکان برد
ور خدا خواهد که پوشد عیب کس
کَم زند در عیب معیوبان نَفَس
چون خدا خواهد کهمان یاری کند
میل ما را جانب زاری کند
ای خنک چشمی که آن گریان اوست
وی همایون دل که آن بریان اوست
آخر هر گریه آخر خندهایست
مَرد آخر بین مُبارک بندهایست
هر کجا آب روان سبزه بود
هر کجا اشکی روان رحمت شود
باش چون دُولابِ نالان چشم تر
تا ز صَحن جانت بر روید خَضَر
اشک خواهی رَحم کن بر اشکبار
رَحم خواهی بر ضعیفان رحم آر
شعر : از جلال الدین محمد بلخی مولوی رومی
محتوای شعر تقریبا روشن است
پیام های این شعر به قرار زیر است :
1- اگر خدواند بخواهد کسی را رسوا کند نشانه اش آن است که چنین شخصی با پاکان و اولیاء الله در می اُفتد که موجب خشم خداوند می شود . البته خداوند ابتداء کسی را به جهت خطاها و گناهان و معاصی و زشتی ها رسوا نمی کند بلکه همه گنهکاران را دعوت به توبه و اِنابه می نماید اما اگر کسی خیلی بی حیایی در محضر پروردگار نماید ممکن است عواقب سختی داشته باشد .
2- اگر خدا بخواهد از کسی عیب پوشی کند نشانه اش آن است که چنین شخصی دنبال عیوب دیگران نمی رود و در پی اصلاح خویشتن است .
3- یاری و کمک خداوند نسبت به ما آن است که حال دعا و نیایش و تَضرُّع و زاری و گریه داشته باشیم و به عبارت دیگر دل ما رقیق و نرم و لَیِّن باشد نه غلیظ و سِفت و سخت و قَسیُّ القلب .
4- خوشا چشمی که به سبب عشق الهی و یا به جهت خوف و ترس از مقام پروردگار ، گریان و اشکبار است و خوشا دلی که به عشق الهی سوزان و بریان است .
5- اگر به درگاه الهی عمری گریه و زاری کردیم نتیجه و آثار آن را در همین دنیا و در عالَم برزخ و فردای قیامت خواهیم دید و خداوند پاداش نیکی به فراخور حالِ ما خواهد داد .
6- هرجا آب باشد سر سبزی و طراوت و آبادانی است و هر جا اشکی از عشق و یا خوف الهی جاری باشد سبب نزول رحمت الهی است .
7- همچون دولاب و چرخ آبکَشی که مدام خیس و تَر است و باعث آب دهی و سرسبزی و طراوت زمین های اطراف است ، چشمانِ خیس و اشکبار داشته باش تا از صَحن و صفحه روح و جانت سرسبزی بروید و طراوت و شادابی معنوی داشته باشی .
8- اگر چشمِ اشکبار و دل نرم می خواهی بر چشمانِ اشکبارِ دلشکستگان رَحم کن و اگر در پی رحمت و عنایت الهی هستی بر بیچارگان و ضُعَفاء رَحم و تَرَحُّم نما .
سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی
دوم خرداد 1397 ه.ش
** آیت الله سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی
.: Weblog Themes By Pichak :.