سفاهت چیست ؟+آیت الله سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی+وبلاگ روستای س
***نسیم معرفت***
بنام خدا
سفاهت چیست ؟+آیت الله سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی+وبلاگ روستای س
***نسیم معرفت***بنام خدا سفاهت چیست ؟
سفاهت عبارت است از خفت و سبکی در عقل و اندیشه . کسی که از نعمت عقل که بعنوان پیامبر درونی است درست استفاده نکند و تمییز بین خیر و شر و نفع و ضرر ندهد چه در امور اخروی و چه در امور دنیوی ، به سوی سفاهت گام برداشته و سفیه می باشد . هرگاه کسی خود را از خیر دنیا و آخرت محروم سازد او در نهایت سفاهت و نادانی قرار دارد و چنین کسی بفرموده قرآن در سوره حج آیه 11 در زیان آشکاری می باشد : خَسِرَ الدُّنْیَا وَالْآخِرَةَ ? ذَ?لِکَ هُوَ الْخُسْرَانُ الْمُبِینُ . ممکن است کسی بظاهر عاقل بنظر آید اگر چنین کسی عقلش را در مسیر درست و حق و خدمت به مردم بکار گیرد واقعا عاقل است و در غیر این صورت سفیهی و نادانی است عاقل نما که نباید فریبش را خورد و دوری از او لازم است زیرا که او دوست دارد که دیگران را همانند خویش کند . در سوره بقره آیه 13 خداوند منافقین را از سُفَهاء و نابخردان می شمارد درحالی که منافقین خود در ردیف مُصلحین و عاقلان می دانند : وَ إِذَا قِیلَ لَهُمْ ءَامِنُواْ کَمَآ ءَامَنَ النَّاسُ قَالُواْ أَنُؤْمِنُ کَمَآ ءَامَنَ السُّفَهَآءُ أَلَا إِنَّهُمْ هُمُ السُّفَهآءُ وَلَکِن لَّا یَعْلَمُونَ . و هنگامی که به آنان گفته شود شما نیز همانگونه که سایر مردم ایمان آورده اند ایمان بیاورید با تکبّر و غرور می گویند : آیا ما نیز همانند سفیهان و ساده اندیشان و سبک مغزان ، ایمان بیاوریم؟! آگاه باشید آنان خود سفیه و بى خردند ولى نمى دانند و نمی فهمند .
عقل در یک تقسیم بر دو قسم است : عقل رحمانی و عقل شیطانی . منافقین و مانند آنها عقل شیطانی دارند و باید از کسانی که عقل شیطانی دارند پرهیز و دوری نمود . از شیطان انسی و جِنّی باید گریخت تا عقل رحمانی نصیب گردد .
گمان کردم رفیق و یار بودی*ولی بدتر ز گرگ و مار بودی+وبلاگ روستای***نسیم معرفت***
بِسمِ اللهِ الرَّحمن الرَّحیم
*** گمان کردم رفیق و یار بودی*ولی بدتر ز گرگ و مار بودی+نسیم ادب+سعادت
حِکمَةُُ عَجَبَتْنِی :
تَعیشُ الأَغنامُ طُولَ (طِوالَ) حَیاتِها خائِفَةََ مِنَ الذِّئابِ ثُمَّ فِی النِّهایَةِ یَأْکُلُهَا الرّاعِی . فَکُنْ عَلَی حَذَرِِ مِمَّن تَمنَحُهُ الثِّقَةَ وَ تَظُنُّهُ صَدیقَکَ وَ هُوَ عَدُوُّکَ .
ترجمه متن عربی : حکمتی که مرا به شگفتی و تعجّب وا داشت : گوسفندان در طول حیات و زندگیشان با ترس و وحشت از دست گرگ ها زندگی می کنند ولی در حقیقت طُعمه راعی و شَبان و چوپان واقع می شوند و چوپان آن ها را می خورد . پس بترس و برحَذَر باش نسبت به کسی که به او اعتماد می کنی و گمان داری که صدیق و رفیق و دوست تو است در حالی که فِی الواقِع دشمنِ تو هست و از پشت به تو خنجر می زند !!!
گمان کردم رفیق و یار بودی ولی بدتر ز گرگ و مار بودی
شعر : از سیداصغر سعادت میرقدیم لاهیجی
** آیت الله سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی
ماکجاییم دراین بحرِتفکرتوکجایی+پاسخ امام خامنه ای به یکی ازشاگرد
***نسیم معرفت***
رهبر معظم انقلاب حضرت آیت الله امام خامنه ای در جلسه درس خارج از فقه خود در تاریخ دهم اردیبهشت 1398 برابر با 24 شعبانُ المُعَظّم 1440 «ه.ق» در واکنش به سؤال یکی از شاگردانشان که گفت : اگر بشود ماه رمضان به شاگردانتان افطاری هم بدهید ، ان شاءالله خوب است !! ، با نیم بیت شعر از یکی از زیباترین غزل های سعدی «ما کجاییم در این بحرِ تفکر تو کجایی» پاسخ بسیار مَلیح و زیبایی به ایشان دادند که همه حُضّار را خنداندند و خودشان هم خنده کَش دار و دلنشینی کردند . مُعظَّمُُ لَه که بحمدالله از حافظه بسیار بالایی برخوردارند و در هوش و ذکاوت و حُسن مجالست و معاشرت شُهره آفاق هستند خیلی عالی و بجا و ظریفانه از شعر شیخ اجلّ سعدی شیرازی استفاده فرمودند ... در اینجا شایسته است که غزل مورد اشاره را ذکر نماییم تا فائده بیشتری نصیب خوانندگان عزیز شود و لحظاتی جان و ضمیر و خاطرشان با شعر و غزلِ عاشقانه و عارفانه سعدی شیرین سخن ، معطّر و مصفّا گردد . من ندانستم از اول که تو بی مهر و وفایی عهد نابستن از آن به که ببندی و نپایی دوستان عیب کنندم که چرا دل به تو دادم باید اول به تو گفتن که چنین خوب چرایی ای که گفتی مرو اندر پی خوبان زمانه ما کجاییم در این بَحرِ تفکر تو کجایی آن نه خالست و زنخدان و سر زُلف پریشان که دل اهل نظر بُرد که سِرّیست خدایی پرده بردار که بیگانه خود این روی نبیند تو بزرگی و در آیینه کوچک ننمایی حلقه بر در نتوانم زدن از دست رقیبان این توانم که بیایم به محلّت به گدایی عشق و درویشی و انگشت نمایی و ملامت همه سهلست تحمّل نکنم بار جدایی روز صحرا و سماعست و لب جوی و تماشا در همه شهر دلی نیست که دیگر برُبایی گفته بودم چو بیایی غم دل با تو بگویم چه بگویم که غم از دل برود چون تو بیایی شمع را باید از این خانه به دَربردن و کُشتن تا به همسایه نگوید که تو در خانه مایی سعدی آن نیست که هرگز ز کَمندت بگریزد که بدانست که در بند تو خوشتر که رهایی خلق گویند برو دل به هوای دگری ده مسأله تناسخ و فرقه تَناسُخِیَّه+آیت الله سیداصغرسعادت میرقدیم لا
***نسیم معرفت***
به نام خدا
مسأله تناسخ و فرقه تَناسُخِیَّه **معانی لغوی و اصطلاحی تَناسُخ : تَناسُخ از ماده «نَ ، سَ ، خَ» : انتقال و نقل روح پس از مرگ در بدن دیگری - پی در پی آمدن - دست به دست گرداندن - جابجایی - زائل کردن - از بین بردن و برطرف کردن - باطل کردن . تَناسُخ به معنای برداشتن چیزی و گذاشتن چیز دیگری به جای آن یا تغییر دادن چیزی به چیز دیگر است ؛ مثل «نَسَخَتِ الشَّمسُ الظِّلََ» (خورشید سایه را برطرف و زائل کرد و جای آن را گرفت). کلمه «نَسخ» در اصطلاح فقه به معنای برداشتن حُکمی در شریعت به وسیله حُکم دیگر و جایگزین کردن حُکم دوم بجای حُکم اول است و مرحوم میرزا ابوالقاسم قمی معروف به میرزای قمی در کتاب «قوانین الأُصول» در تعریف نَسخ گفته است : اَلنَسخُ رَفعُ الحُکمِ الشَّرعِیِّ بِدَلیلِِ شَرعِیِِّ مُتَأَخَّرِِ عَلَی وَجهِِ لَولاهُ لَکانَ ثابِتاً . یعنی نَسخ عبارت است از رفع حکم شرعی بواسطه دلیل شرعی متأخّر(بعدی) به گونه ای که اگر آن حکمِ بعدی نبود ، حکم اول ، ثابت و برقرار می بود و استمرار می داشت . و معنای نسخ در لغت چنین آمده است : اَلنَّسخُ هُوَ إِزالَةُ شَئِِ بِشَئِِ یَتَعَقَّبُهُ کَنَسخِ الشََّمسِ الظِّلَّ ، وَ الظِّلِّ الشَّمسَ ، وَ الشَّیبِ الشَّبابَ . نسخ یعنی از بین بردن و زائل نمودنِ چیزی به وسیله چیزی دیگر که به دنبال آن در می آید، مثل نسخ و از بین بردنِ خورشید سایه را و نسخِ سایه ، نور خورشید را و نیز مانند نسخ پیری جوانی را که پیری جوانی را نسخ می کند و از بین می برد . به آمد و شد و عبور و مرور زمانها که در پی یکدیگر می آیند و می روند «تَناسُخ اَزمِنَه» گفته می شود - تَناسَخَتِ الأَزمِنَةُ : یعنی زمان ها پی در پی و به دنبال هم آمدند و رفتند . مرحوم ملاصدرای شیرازی در جلد 9 از اسفار ص 4 تَناسخ را چنین تعریف کرده است : فَالتَّناسُخُ بِمَعنَی اِنتِقالِ النَّفسِ مِن بَدَنِِ عُنصُرِیِِّ اَو طَبیعِیِِّ اِلَی بَدَنِِ آخَرَ مُنفَصِلِِ عَنِ الأَوَّلِ ... . یعنی تناسخ به معنای انتقال نفس و روح از بدن عُنصری یا طبیعی به بدن و یا جسم دیگری که غیر از بدن اول است ، می باشد و همه اقسام تناسخ اعمِّ از تناسخ نزولی و تناسخ صعودی از نظر ملّاصدرا مُحال است مگر تناسخ مَلَکوتی که اشکالی ندارد چون تناسخ مَلَکوتی در واقع همان تجسُّم و تمثُّل اعمال در جهان آخرت است [ و امام صادق (عَلَیهِِ السَّلامُ ) فرمود : مَنْ یَزْرَعْ خَیْراََ یَحْصُدْ غِبْطَةً وَ مَنْ یَزْرَعْ شَرّاََ یَحْصُدْ نَدامَةً وَ لِکُلِّ زارِعٍ ما زَرَعَ : هر کس خوبى بکارد ، رفاه و خشنودى و سرور و شادمانی درو مى کند و هر کس بدى بکارد ، پشیمانى درومى کند و هر کس هر چه بکارد همان را برداشت مى کند . اَلکافی ج 2 ص 458 . حدیث 19 . بِحارُ الأَنوار ج یا 78 و یا 75 ص 373 . ] .
** فرقه تَناسُخِیَّه : یعنی کسانی که قائل به تَناسُخ هستند . تناسُخِیان معتقدند که نُفوس و اَرواح انسانی پس از مرگ در صورتی مُجرّد و بی نیاز از اَبدان و اَجساد می شوند که همه کمالاتِ نفسانی و روحانی را بالفعل ، واجد و دارا گردند و هیچ چیزی از کمالاتشان در مرتبه بالقوّه باقی نمانده باشد و اما نفوس و اَرواحی که حائز همه کمالات نباشند و بخشی از کمالاتشان بالقوّه مانده باشد در این صورت از اَبدانی به اَبدانی دیگر منتقل می شوند تا به غایت و نهایت کمال از جهت علمی و اخلاقی برسند . تَناسُخِیّه این نوع انتقال را نَسخ می گویند . طرفداران و معتقدان به تناسخ می گویند ارواح دو گروه از انسان ها به دنیا برنمی گردند : اوّل آنانی که در مسیر زندگی و طریق سعادت و نیکبختی و رستگاری به نهایت کمال رسیده باشند . آنها نقص و کمبودی ندارند تا بخواهند دوباره به دنیا باز گردند و نقصان خود را جبران کنند . دسته دوم آنهایی که در مسیر زندگی و دوران عمرشان به نهایت شر و شقاوت رسیده باشند . اینها نیز به دنیا برنمی گردند زیرا در ایام زندگی آنچنان منحطّ و منحرف و ساقط شده اند که همه راه های خیر و سعادت را به روی خود بسته اند و راهی برای جبران ندارند . ... به لینک زیر پایگاه اندیشوران مراجعه شود : http://saadat.andishvaran.ir/fa/ShowNote.html?ItemId=15521 ** آیت الله سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی ****************************** 1-[تفسیر سوره کهف+اَلمیزان+ توسط آیت الله سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی+پایگاه اندیشوران حوزه +قسمت اوّل : http://saadat.andishvaran.ir/fa/ShowNote.html?ItemId=15095 ] . 2-[ تفسیر سوره کهف+اَلمیزان+توسط آیت الله سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی+پایگاه اندیشوران حوزه+قسمت دوّم: http://saadat.andishvaran.ir/fa/ShowNote.html?ItemId=15166 ] 3-[تفسیر سوره کهف+المیزان+ توسط آیت الله سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی+پایگاه اندیشوران حوزه+قسمت سوّم : http://saadat.andishvaran.ir/fa/ShowNote.html?ItemId=15203 ] 4-[ تفسیر سوره کهف+المیزان+ توسط آیت الله سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی+پایگاه اندیشوران حوزه+قسمت چهارم : http://saadat.andishvaran.ir/fa/ShowNote.html?ItemId=15375 ] 5- [ تفسیر سوه کهف+اَلمیزان+توسط آیت الله سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی+پایگاه اندیشوران حوزه+قسمت پنجم : http://saadat.andishvaran.ir/fa/ShowNote.html?ItemId=15494] ************************************ *** سعادت میرقدیم ها - دانش پیما+کلیک
http://saadatmirghadimha.rzb.ir/ http://saadatmirghadimha.rzb.ir/ از ماست که بر ماست+آیت الله سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی+وبلاگ رو
***نسیم معرفت***
به نام خدا از ماست که بر ماست
برخی از آسیب ها و خسارت ها در کشور ناشی از حوادث طبیعی است که کمی هم طبیعی است هر چند که بشریت و جوامع بشری در طول تاریخ در مَصاف با حوادث طبیعی به راه حل های ثمر بخشی رسیده اند و می رسند و مسؤلان کشور ما هم باید در این باره طرح و فکر و برنامه دقیق داشته باشند ... و برخی از آسیب های مختلف اجتماعی و فرهنگی و سیاسی و اقتصادی و حتی مدیریتی در کشور ما ناشی از کاستی ها و خسارت هایی است که از رژیم فاسد شاهنشاهی پهلوی و مانند آن بجا مانده است که باید در این باره چاره اندیشی شود و اقداماتی انجام گیرد ... و بخشی از مشکلات و گرفتاری ها ناشی از فشارها و تهدیدها و اقدامات خصمانه و کینه توزانه دشمنان اسلام و انقلاب و نظام جمهوری اسلامی است که از قبل و بعد از انقلاب وجود داشته و هنوز هم با فراز و نشیب هایی ادامه دارد . یک سال و اندی و یا دو سال از پیروزی انقلاب اسلامی می گذشت که مستکبرین عالَم از شرق و غرب و در رأس آنها آمریکای جهانخوار و ستمگر در تاریخ 31 شهریور سال 1359 جنگ ویرانگری را توسط رژیم سفّاک و جتایتکار حزب بعث عراق و صدّام ملعون به کشور و ملّت و نظامِ مقدّسِ نوپای ما وارد کردند که هنوز هم آثار تخریبی آن مشاهده می شود ، اگر چه از زاویه دیگر به فرمایش امام خمینی «ره» ما می پذیریم که جنگ یک نعمت بود تا در برابر تهدیدهای دیگر آبدیده تر و محکم تر و استوارتر و مقاوم تر باشیم ... بحمدالله به برکت اسلام و قرآن و اهل بیت (عَلَیهِِمُ السَّلامُ) و هدایت ها و رهنمود های علماء و مراجع عظام و روحانیت و خواصِّ مُتعهد حوزوی و دانشگاهی و درایت و بصیرت ملّت شریف ایران و اقدامات و آمادگی های نهاد های امنیتی و نظامی بخصوص سپاه و بسیج و نیز به برکت هدایت ها و تدبیرهای هوشمندانه و مقتدرانه حضرت امام خمینی و امام خامنه ای تا کنون در برابر همه اقدامات و تهدیدات و فشارهای ظالمانه دشمنان اسلام و انقلاب و معاندین داخلی و خارجی ایستادگی کردیم و نقشه های شوم شان را نقش بر آب کردیم و خواهیم کرد ... دشمنان اسلام و انقلاب و حکومت های استکباری از ولایت فقیه و ولیّ فقیه ضربه خوردند زیرا که هر نقشه شومی که پیاده کردند توسط این رُکنِ رَکینِ نظام از هم پاشید و عقیم ماند و باید بدانیم که : ولایت فقیه ستون و عمود استوارِ خیمه نظام و انقلاب و دژِ نفوذ ناپذیر است . مسؤلان و همه ملت باید قدر این هدیه الهی را بدانند . امام خمینی ولایت فقیه را هدیه الهی می دانست و فرمودند : ولایت فقیه برای مسلمین یک هدیه ای است که خدای تبارک و تعالی داده است . (صحیفه امام؛ ج 10، ص 407 . ) و نیز جهت صیانت از کشور و نظام توصیه فرمودند : پشتیبان ولایت فقیه باشید تا به مملکت شما آسیب نرسد .... و همچنین بخشی از مشکلات و خسارت ها و گرفتاری های کشور و ملّت عزیز ما ناشی از سوء مدیریت و بی عرضگی و سادگی و سطحی نگری برخی از مسؤلین است که مستکبرین را جسور و گستاخ کرده و فشارها و تهدیدات و تحریم ها را افزایش داده است . اگر دست اندرکاران امور اجرایی کشور در سطوح مختلف اعمّ از دولت و مجلس و ... به رهنمود ها و دستورالعمل ها و تذکرات و اخطارهای واقع بینانه ولیّ فقیه زمان و ولیّ امر مسلمین حضرت آیت الله العُظمی امام خامنه ای اهتمام و توجه و عمل می کردند بسیاری از این فشارها و مشکلات معیشتی و ناهنجاری های فرهنگی و سیاسی و ... مُرتفع می شد ولی چه کنیم که : از ماست که بر ماست . و چه زیبا سرود آن شاعر ناموَر : از خویش بنالیم که جانِ سخن اینجاست - از ماست که بر ماست * ما بحث نرانیم در آن نکته که پیداست - از ماست که بر ماست ... امید است که برخی از مسؤلین بیدار شوند و دغدغه های مردم و علماء و روحانیت متعهد و رهبر عزیز ما را درک کنند و بفهمند و بیشتر از این مایه زیان و ضرر نگردند .
|