سفارش تبلیغ
صبا ویژن

آثار معاشرت و همنشینی با علماء+آیت الله سعادت میرقدیم لاهیجی+وبل

  

 

***نسیم معرفت***

 آثار معاشرت و همنشینی  با علماء

 


وَ مَنْ خَالَطَ الْعُلَمَاءَ وُقِّرَ وَ مَنْ خَالَطَ الْأَنْذَالَ‏حُقِّرَوَ مَنْ سَفِهَ عَلَى النَّاسِ شُتِمَ‏وَ مَنْ دَخَلَ مَدَاخِلَ السَّوْءِ اتُّهِمَ وَ مَنْ مَزَحَ اسْتُخِفَّ بِهِ وَ مَنْ أَکْثَرَ مِنْ شَیْ‏ءٍ عُرِفَ بِهِ

ترجمه:   کسی که باعلماء ودانشمندان مخالطت ومعاشرت داشته باشد ،محترم وموقّر وبلند مرتبه می شود وکسی که باافراد پست وفرومایه معاشرت وهمنشینی کند ،خوار وکوچک می گردد. وهرکس که نابخردانه بامردم رفتار نماید(ویا اینکه نسبت سفاهت وبی خردی به مردم بدهد)مورد دشنام وشماتت مردم قرار می گیرد. وکسی که در محل وجایگاه تهمت وارد شود ،متهم می شود. وکسی که شوخی ومزاح(خارج از نزاکت وعفت وادب ) کند، نزد مردم خوار وسبک می گردد وکسی که زیاد به کاری دست زند به همان کار شناخته می شود(پس شایسته ونیکو است که آدمی به کارهای ارزشمند وپسندیده اشتغال داشته باشد تا نام نیکش همیشه برقرار باشد)


بحار الأنوار، ج‏1، ص205، باب 4 .

 

 

مجالست با علماء تا آن اندازه مهم است که جبرئیل هم آرزو می کرد که  همنشین علماء باشد. رسولخدا ص  در سفارشی به علی ع فرمود:یَا عَلِیُّ! تَمَنَّی جَبْرئِیلُ اَنْ یَکُونَ مِنْ بَنِی آدَمَ بِسَبْعِ خِصَالٍ وَ هِیَ الصَّلَوه فِی الْجَمَاعَه وَ مُجَالَسَتُهُ الْعُلَمَاءَ وَالصُّلْحُ بَیْنَ الاِثْنَیْنِ وَ اِکْرَامُ الْیَتِیمِ وَ عِیَادَه الْمَرِیضِ وَ تَشْیِیعُ الْجَنَازه وَ سَْقیُ الْمَاءِ فِی الْحَجِّ فَاحْرُصْ عَلَی ذَلِکَ.  رسولخدا ص به علی ع فرمود: یاعلی جبرئیل آرزو کرده که از بنی آدم باشد بواسطه هفت خصلت که در میان آنها می باشد:1-نماز جماعت2-مجالست با علماء3- آشتی وصلح دادن میان دو نفر4-احترام واکرام کردن یتیم5-عیادت از مریض وبیمار6-تشییع جنازه کردن(حضور در تشییع جنازه مؤمنین ومؤمنات)7-سیراب نمودن تشنگان در موسم حج پس یا علی بر این امور حریص باش.

زبدة الأحادیث ج1 ص15

مواعظ العددیه، ص 195.

 

قالَ الاْمامُ عَلىّ بنُ الْحسَین، زَیْنُ الْعابدین (عَلَیْهِ السَّلام) : مُجالَسَهُ الصَّالِحیِنَ داعِیَهٌ إلى الصَّلاحِ، وَ أَدَبُ الْعُلَماءِ زِیادَهٌ فِى الْعَقْلِ.

امام سجاد(علیه اسلام) فرمود: هم نشینى با صالحان انسان را به سوى صلاح و خیر مى کشاند; و معاشرت و هم صحبت شدن با علماء، سبب افزایش شعور و بینش مى باشد.


بحارالأنوار: ج 1، ص 141، ضمن ح 30، و ج 75، ص 304.

http://ahadis-o-revayat.blogfa.com/post-451.aspx

 

فراوری توسط : سیداصغر سعادت میرقدیم

 

**حضرت آیت الله سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی



      

حلّ پارادوکس تخصص و تعهد+آیت الله سعادت میرقدیم لاهیجی+وبلاگ روس

 

***نسیم معرفت***

 

به نام خدا


**حلّ پارادوکس تخصص و تعهد



در ماه های اول سال 58 مناظره ای داغ بین مهندس بازرگان، شهید دکتربهشتی تحت عنوان : تخصص بالاتر است یا تعهد و تقوا؟درصداوسیما برگزار شد شهید بهشتی معتقد بودمسئولین باید متعهد باشندوبازرگان اعتقاد داشت تخصص مهمتر است.
درلابلاى بحث مرحوم بازرگان سوالى از شهید بهشتی پرسید: آقای دکتر فرض کنیم که قصد داریدبااتوبوس ازشهرى به تهران بیایید. راننده ای داریم که جاده را مثل کف دست میشناسه ولی اهل همه جور معصیتی است و راننده دیگری که تازه کار است ولی بسیار متقی و اهل تدین. شما خانواده تون رو با کدام راننده راهی میکنید؟! در این هنگام شهید بهشتی مکثی طولانی کرده سپس به علامت تایید نظر مرحوم بازرگان، بزرگوارانه فرمودند آقا من دیگه صحبتی ندارم!
 هر چند مرحوم بازرگان  به ظاهر برنده این مناظره بود ولی این پارادوکسی که در این مناظره مشاهده می شود برای خیلی ها ممکن است حل نشده باشد که چگونه تخصّصِ بدون تعهد وتقوی می تواند بالاتر از تعهدو تقوی باشد در حالی که طبق آموزه های شرعی وباورهای عمومی مسلمانان ، تهعد وتقوی باید بالاتر باشد  ؟!!! آیا مکث طولانی شهید دکتر بهشتی در برابر سوال آقای مهندس بازرگان وکلام ایشان که گفت : آقا من دیگه صحبتی ندارم  نشانه آن است که تخصصّ بدون تعهد بالاتر از تعهد وتقوی است؟!!!

باید توجه داشت که در اینجا ما می توانیم سه عنوان داشته باشیم: !- عنوان تعهد وتقوی 2- عنوان تخصص(اعم از اینکه همراه با تعهد باشد یا نباشد) 3- عنوان عقل ودرایت.  بعضی ها هرسه تا را باهم دارند یعنی هم متخصص وهم متعهد وهم عاقل هستند. برخی هیچکدام را ندارند که اینها چارپایان ویا بدتر از آن ها هستند ودر شأن آنها در سوره اعراف آیه 179 چنین آمده است:وَلَقَدْ ذَرَأْنَا لِجَهَنَّمَ کَثِیرًا مِّنَ الْجِنِّ وَالإِنسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لاَّ یَفْقَهُونَ بِهَا وَلَهُمْ أَعْیُنٌ لاَّ یُبْصِرُونَ بِهَا وَلَهُمْ آذَانٌ لاَّ یَسْمَعُونَ بِهَا أُوْلَـئِکَ کَالأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُوْلَـئِکَ هُمُ الْغَافِلُونَ

به یقین ، گروه بسیاری از جن و انس را برای دوزخ آفریدیم آنها دلها [ عقلها ] یی دارند که با آن ( اندیشه نمی کنند ، و ) نمی فهمند و چشمانی که با آن نمی بینند و گوشهایی که با آن نمی شنوند آنها همچون چهارپایانند بلکه گمراهتر! اینان همان غافلانند ( چرا که با داشتن همه گونه امکانات هدایت ، باز هم گمراهند

برخی نیزتخصص دارند اما تقوی وتعهدی ندارند. سوالی که مطرح شد در این فرض است که کسی که فقط تخصص دارد و ازتقوی وتعهدی برخوردار نیست  آیا او بالاتر وارجح تر است یا کسی که دارای تخصص نیست وفقط باتقوی ومتعهد است؟!!! دراین رابطه توضیح کوتاهی می دهم شاید که با مطالب پیشینی که ارائه کردم ، ابهام موجود در باب پارادوکس تخصص وتعهد را برطرف سازد.
 در هر زمانی انسان های متخصص ومتعهد وجود دارند که باید از وجود بابرکتشان درمراکز مختلف  استفاده کرد .
متاسفانه بعضی از مسولیین با بی توجهی به مساله تخصص وتعهد وتقوی ، به کسانی مسولیت می دهند که ممکن است تخصص داشته باشند ولی تعهد وتقوی یا ندارند ویا بسیار کم است و بواسطه این بی توجهی  نیز آسیب هایی به کشور وانقلاب  وارد شد و خدای ناکرده می شود. به امثال آقای مهندس بازرگان وکسانی که همفکران او در عصرما  هستند می گوییم  آری اگر در برهه وزمانی هیچ فردی که متخصص ومتعهد و متقی باشد فراهم نشد از باب ضرورت وناچاری  و اَکل مَیته به متخصص بی تقوی مراجعه می کنیم ولی شاید این مساله صِرف یک فرض باشد. باید توجه داشت که در کارهای مهم وپیچیده حتما تخصص لازم است واین یک امر بدیهی وروشن و وجدانی وفطری و مسلم است ولی مشکل برخی از مسؤلیین این است که اصلا تعهدی نسبت به گزینش انسان های متخصص ومتعهد ندارند وچون خودشون مشکل فکری وعقیدتی و....دارند دنبال متخصص های بی تعهد می روند ومصایب وگرفتاری ایجاد می کنند. مساله دیگر این است که تخصص باید همراه عقل ودرایت باشد. چه بسیار کسانی که تخصص و مدرک واقعی دارند ولی عقل و اندیشه ودرایت ندارند. حضرت امام خمینی ره درباره شهید رجایی فرمود: رجایی عقلش از علمش(مدرک وتخصصش)بیشتر است.  این کلام حضرت امام ره  اشاره داشت به آقای بنی صدر که تخصص( دکترای اقتصاد) داشت ولی عقل نداشت. مسؤلی که تخصص داشته باشد ولی عقل سالم  نداشته باشد کشور و ...  را به اجانب می سپارد و .....

  می گویند که از شهید چمران سئوال کردند  که آقای دکتر تقوا بالاتر است یا تخصص؟ شهید چمران فرمودند تقوا بالاتر است! ولی اگر کسی تخصص کاری را نداشته باشد و منصبی را قبول کند قطعاً انسان "بی تقوایی" است!

نگارش : توسط سیداصغر سعادت میرقدیم

 

 

** آیت الله سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی

 



      

خبرچینی ونمّامی یکی از زشت ترین صفات..+آیت الله سعادت میرقدیم لا

 

***نسیم معرفت***

 

به نام خدا


خبرچینی ونمّامی یکی از زشت ترین صفات


وَلَا تُطِعْ کُلَّ حَلَّافٍ مَّهِینٍ  *  هَمَّازٍ مَّشَّاء بِنَمِیمٍ * مَنَّاعٍ لِّلْخَیْرِ مُعْتَدٍ أَثِیمٍ

و از هر قسم خورنده فرو مایه ‏اى فرمان مَبَر *  کسی که عیبجوست و براى خبرچینى گام برمى‏دارد *  کسی که مانع خیر و تجاوزگر و گناه پیشه می باشد.

سوره قَلَم آیات 10 و11 و12

خبرچینی  (که نام های دیگری از قبیل نَمّامی و سِعایَت و دو بهم زنی وقـَتّاتی)  دارد یکی از زشت ترین صفات است که متاسفانه بعضی ها دچار آن هستند.  سخن چینی و نمّامی به معنای آن است که خبر ومطلب کسی( ویا کسانی) را با اهداف ونیات شوم و تفرقه برانگیز  به دیگری (ویا دیگران)بازگو کند  ونیز سخن دیگری به وی منتقل نماید  که نتیجه و ثمره شوم و زشت آن  اختلاف و نزاع و دعوا ودرگیری و شِقاق و کینه وعداوت ودشمنی وکدورت بین افراد است. از سخن چینی با عنوان سِعایت هم یادشده است که بیانگر آن است که شخص نَمّام وسخن چین برای جدایی وتفرقه و اختلاف بین افراد سعی وتلاش می کند!!!  در آیات و روایات اسلامی به شدت از این صفت ناپسند وزشت نهی و مذمّت شده است.

آیات 10 و11 و12 و 13 از سوره قَلَم در باره مذمت سخن چینی ونَمّامی  وارد شده است وَلَا تُطِعْ کُلَّ حَلَّافٍ مَّهِینٍ  *  هَمَّازٍ مَّشَّاء بِنَمِیمٍ * مَنَّاعٍ لِّلْخَیْرِ مُعْتَدٍ أَثِیمٍ *عُتُلٍّ بَعْدَ ذلِکَ زَنیمٍ .   یعنی و از هر قسم خورنده فرو مایه ‏اى فرمان مَبَر *  کسی که عیبجوست و براى خبرچینى گام برمى‏دارد *  کسی که مانع خیر و تجاوزگر و گناه پیشه می باشد. سخن چین ، کینه توز و پرخور و خَشِن و بدنام است.  در روایات نیز به شدت از سخن چینی نهی ومذمت گردیه است.

در آیه شریه بالا که ذکر کردم از سخن چین به عنوان زَنیم یعنی کسی که اصل و نسب روشنی ندارد نام یاد شده است  و این دلیل بر عظمت  وبزرگی این گناه است.

راغب اصفهانی در مفرداتش  می گوید: زَنیم به کسی گفته می شود که به طایفه ای منسوب شده ولی در واقع از آن ها نیست. (سپس می گوید:) ریشه این لغت از زَنَمَه به معنی زائده و آویزه گوش و حلق گوسفند گرفته شده است. گویی شخص سخن چین در میان قوم خود مثل یک موجود زیادی و وصله ناهمرنگی است که بدون دلیل به آن ها منتسب شده و گویی مانند کسی است که اصل و نسب روشن و درستی ندارد.

مرحوم ملّا محسن فیض کاشانی نیز در مَحَجَّةُ البَیضاء از عبدالله بن مبارک نقل می کند:زَنیم کسی است که از زنا متولد شده و همه چیز را در همه جا بازگو می کند. سپس می گوید: عبدالله بن مبارک این تفسیر را از آیه شریفه «عُتُلٍّ بَعْدَ ذ لِکَ زَنیمٍ» (سوره قلم:13) برداشت کرده است.

خلاصه این که سخن چین و نمّام مانند کسی است که نطفه اش از طریق مشروع بسته نشده است.

در روایتی وارد شده است که پیامبر اسلام (صَلَّی اللهُ علیه وآله وسلّم) به ابوذر غفاری خطاب کرد وفرمود : ای اباذر  قَتّات یعنی سخن چین هرگز وارد بهشت نمی شود!! 

مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ فِی الْمَجَالِسِ وَ الْأَخْبَارِ بِإِسْنَادِهِعَنْ أَبِی ذَرٍّ عَنِ النَّبِیِّ ص فِی وَصِیَّتِهِ لَهُ قَالَ یَا أَبَا ذَرٍّ لَا یَدْخُلُ الْجَنَّةَ الْقَتَّاتُ قُلْتُ یَا رَسُولَ اللَّهِ مَا الْقَتَّاتُ قَالَ النَّمَّامُ یَا أَبَا ذَرٍّ صَاحِبُ النَّمِیمَةِ لَا یَسْتَرِیحُ مِنْ عَذَابِ اللَّهِ فِی الْآخِرَةِ یَا أَبَا ذَرٍّ مَنْ کَانَ ذَا وَجْهَیْنِ وَ لِسَانَیْنِ فِی الدُّنْیَا فَهُوَ ذُو وَجْهَیْنِ فِی النَّارِ یَا أَبَا ذَرٍّ الْمَجَالِسُ بِالْأَمَانَةِ وَ إِفْشَاؤُکَ سِرَّ أَخِیکَ خِیَانَةٌ (فَاجْتَنِبْ ذَلِکَ وَ اجْتَنِبْ مَجْلِسَ الْعَثْرَةِ .

مرحوم شیخ عاملى درکتاب شریف وسایل ازشیخ صدوق دردوکتاب مجالس والاخبار ازجناب ابى ذر ازرسول خدا صلى الله علیه واله نقل میکند که فرمود اى اباذر قَتًّات هرگز وارد بهشت نمیشود ابوذ رمیگوید من عرض کردم یارسول الله قَتًّات چیست ؟حضرت فرمودند قتات همان سخن چین است اى اباذر سخن چین هرگز ازعذاب الهى دراخرت راحتى نخواهد داشت اى اباذر کسى که دوروو دوزبانه باشد دردنیا ، داراى دو رو دراتش خواهد بود. اى اباذر شرط مجالست رعایت امانت است واینکه تو اسرار برادرت را فاش کنى عین خیانت است پس مبادا که چنین باشى مبادا که درمجالس گناه شرکت نمایى.

 وسائل ‏الشیعة ج : 12 ص : 308.


سخن چینی سبب ها  وریشه ها وعواملی دارد که برخی از آن ها عبارتند از  : !-عداوت ودشمنی وکینه وحِقد. 2_ حسودی وحسادت 3_ نفاق و دورویی 4- بی تقوایی وبی پروایی و بی حیایی 5- حَرّافی و پُرگویی  6- مال دوستی وطمع  و نیز حرص و آزمندی      7-   حرام زادگی  وبدنامی   8- 

وخبر چینی و دو بهم زنی ، آثار زیانبار فردی واجتماعی فراوانی دارد. .....  یکی از آثار زشت خبرچینی ونمّامی وسخن چینی ایجاد نفرت و کدورت در دل ها است که افراد به جان هم بیفتند وفاصله ها واختلافات بوجود آید. نَمّامی وخبر چینی ، وحدت و اُنس ومحبت در بین دل های را از هم می پاشد وایجاد اختلاف و درگیری موجب خشم خداوند متعال است . البته کسی که خبر چینی می کند یقینا خشم خدا وخلق را در پی خواهد داشت واگر توبه نکند وبرنگردد در دنیا وآخرت خوار ورسوا وذلیل خواهد شد.

سعدی شیرازی در اوائل کتاب گلستانش چنین می فرماید:

میان دوکس جنگ چون آتش است

سخن چین بدبخت هیزم کَش است.


نگارش : توسط سیداصغرسعادت میرقدیم

 

**آیت الله سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی

 



      

ببینیدتولیدکنندگان داعش،درانتخابات ماازچه کسی حمایت میکنند؟+وبلا

استاد پناهیان:

ناهیان:

ببینید تولیدکنندگان داعش، در انتخابات ما از چه کسی حمایت می‌کنند؟

 

پناهیان در هیئت هفتگی شهدای گمنام گفت: ببینید تولیدکنندگان داعش، در انتخابات ما از چه کسی حمایت می‌کنند؟ دیگر خدا چطور باید در امتحانات و فتنه‌های آخرالزمان به ما کمک کند!؟

به گزارش درسیاهکل به نقل از مهر، حجت الاسلام پناهیان در ادامه مبحث «تاریخ تحلیلی اسلام» در هیئت هفتگی شهدای گمنام، در جلسه پنجاه و هشتم بحث نفاق در صدر اسلام را پی‌گرفته است. در ادامه گزیده‌ای از مباحث مطرح شده در این جلسه که به انتخابات نیز مربوط می‌شود را می‌خوانید:

1) خدا در هر امتحان سختی، حسابی کمک می‌کند

در هر امتحان الهی، خدا امکاناتی برای موفقیت به بندگانش می‌دهد

وقتی خدا از بندگانش امتحان می‌گیرد، امکانات پیروزی در آن امتحان را هم به بندگانش می‌دهد. مثلاً وقتی کسی شما را عصبانی می‌کند و شما می‌خواهید به او ناسزا بگویید-چه مقصر باشید و چه نباشید- بالاخره این یک امتحان الهی است. ممکن است در این امتحان عصبانی شوید و خدا را در آن لحظه فراموش کنید و تصمیم اشتباهی بگیرید. اما اگر برگردید و یک‌بار فیلم آهسته این امتحان الهی را ببینید، می‌بینید که قبل از این امتحان و در حین این امتحان، خدا یک امکانات ویژه‌ای به شما داده بوده که عصبانی نشوید و این اشتباهات را انجام ندهید. اگر انسان یک‌مقدار دقت کند، می‌بیند که خدا در اطراف امتحاناتی که می‌گیرد، برایش امکاناتی برای موفقیت چیده است. مثلاً یک کسی در حقّ شما نامردی می‌کند و شما می‌گویی: «عجب نامردهای رذلی هستند! یک‌ذره انصاف ندارند!».  بعد چند ساعت بعد، خودت در معرض امتحان مشابهی قرار می‌گیری که نباید در آنجا نامردی کنی. دیگر خدا چطور باید کمکت کند و به تو نشان دهد که نامردی زشت است!؟ اگر تو در این امتحان نامردی کنی، معلوم است که امکانات و کمک خدا را نادیده‌ گرفته‌ای، و حرف پیغمبر درونی خودت را هم گوش نکرده‌ای.

در امتحانات اجتماعی هم خدا به جامعه امکاناتی می‌دهد تا در آن امتحان موفق شود

در امتحانات اجتماعی نیز خداوند به جامعه امکاناتی می‌دهد تا بتواند امتحانات الهی را به‌خوبی پشت سر بگذارد. البته جامعه باید توجه کند تا بتواند این امکانات را ببیند. مثلاً خداوند بعد از رحلت رسول خدا(ص) از مردم مدینه امتحان خیلی سختی گرفت، امتحانی که حتی آدم‌های خوب هم در آن کم آوردند و بریدند. حتی خوبانی بودند که شب‌ها با امیرالمؤمنین(ع) بیعت می‌‌کردند، اما صبح سرِ قرار نمی‌آمدند. در حالی که اگر چهل نفر از آنها می‌آمدند، کار تمام بود ولی بیش از چهار نفر نیامدند. این ظاهراً امتحان خیلی سختی بود که مردم مدینه در این امتحان شکست خوردند، و یکی از وجوه سختی امتحان، این بود که نمی‌دانستند تنهاگذاشتن علی بن ابیطالب(ع)، چه نتایج شومی برای جامعه آنها خواهد داشت؟

ناله‌های حضرت زهرا(س) بهترین امکانات برای موفقیت مردم در امتحان مدینه بود

اما خدا در امتحان سخت مردم مدینه، به آنها یک امکاناتی بسیار بالایی هم داده بود که در این امتحان سخت، موفق شوند. و آن امکانات، ناله‌های حضرت زهرا(س) و پا درمیانی ایشان بود. عصمت کبرای حق، به وسط میدان آمده بود و شدیدترین صورت عاطفی در بیانات و رفتارها و گریه‌های ایشان، خودش را نشان می‌داد. با وجود چنین امکاناتی، پس دادن چنان امتحانی، دیگر نباید برای مردم مدینه سخت می‌بود. خدا خیلی بندگانش را دوست دارد، به‌حدّی که حضرت زهرا(س) را برای دستگیری از آن مردم خرج کرد تا آنها در امتحان موفق شوند. و خدا آن‌قدر مردم را دوست دارد که برای نجات مردم از یوق بندگی یزید، شخصیتی مانند امام حسین(ع) را به میان میدان می‌آورد.

2) «دشمنِ رسوا» بزرگترین کمک خدا در امتحانات آخرالزمان

طبق روایات، امتحانات آخرالزمان سهمگین است، ولی در عین حال حق از آفتاب هم روشن‌تر است

در روایات آمده است که امتحانات و فتنه‌های آخرالزمان، خیلی سخت هستند. ولی با وجود سختیِ امتحانات، فرموده‌اند که در فتنه‌های آخرالزمان حق از آفتاب هم روشن‌تر است. از امام صادق(ع) پرسیدند: آقا جان! در آن فتنه‌های سخت آخرالزمان، یک‌وقت ما گمراه نشویم؟ حضرت پایین پرده خیمه را کنار زد و آفتاب به داخل خیمه تابید. بعد از آن فرد پرسید: این چیست؟ گفت: آفتاب است. آقا فرمود: امتحانات و فتنه‌های آخرالزمان برای اهلش، این‌قدر روشن است. (أَمَا وَ اللَّهِ لَیَغِیبَنَّ إِمَامُکُمْ سِنِیناً مِنْ دَهْرِکُمْ وَ لَتُمَحَّصُنَّ…فَقُلْتُ وَ کَیْفَ لَا أَبْکِی وَ أَنْتَ تَقُولُ اثْنَتَا عَشْرَهَ رَایَهً مُشْتَبِهَهً لَا یُدْرَى أَیٌّ مِنْ أَیٍّ فَکَیْفَ نَصْنَعُ قَالَ فَنَظَرَ إِلَى شَمْسٍ دَاخِلَهٍ فِی الصُّفَّهِ فَقَالَ یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ تَرَى هَذِهِ الشَّمْسَ قُلْتُ نَعَمْ قَالَ وَ اللَّهِ لَأَمْرُنَا أَبْیَنُ مِنْ هَذِهِ الشَّمْس؛ کمال الدین/‌2/347) درست است که در فتنه‌های آخرالزمان، امتحانات خیلی سهمگین است و خیلی‌ها دچار ریزش می‌شوند و سقوط می‌کنند، ولی اگر یک‌مقدار اطراف را خوب نگاه کنید، علامت‌هایی را می‌بینید که شما را راهنمایی و کمک می‌کند.

«وجود دشمنِ رسوا» از بزرگترین امدادهای الهی در فتنه‌های آخرالزمان است

یکی از بزرگترین امکانات و امدادهای الهی در امتحانات و فتنه‌های آخرالزمان-که در صدر اسلام هم یک‌چنین امکاناتی نبود- «وجود دشمن» است، آن‌هم یک دشمن رسوا، دشمنی که نه‌فقط با دین شما دشمن است، بلکه با منافع مادی شما هم دشمن است، دشمنی که می‌خواهد نفت شما را ببرد، کارخانه‌های شما را نابود کند و امنیت شما را از بین ببرد، دشمنی که وحشی‌گری او را به وضوح می‌بینیم.

اوایل انقلاب دشمنی آمریکا برای همه روشن نبود/ اما الان با هر اعتقادی، به راحتی می‌توانید بفهمید که آمریکا خبیث است

جالب اینجاست که روز به روز که جلوتر می‌رویم، این دشمنِ رسوا، وحشی‌تر هم می‌شود. الان ما با آمریکا، شرایطی داریم که اول انقلاب هم نداشتیم. اول انقلاب هرگز خباثت و دشمنی آمریکا مانند الان روشن نبود. مثلاً وقتی که صدام به ایران حمله کرده بود، شما به سختی می‌توانستید خبرهایی پیدا کنید مبنی بر اینکه آمریکا دارد از صدام حمایت می‌کند، یعنی حمایت آمریکا از صدام، خیلی علنی و واضح نبود. و آن اواخر جنگ بود که خبر برخی ملاقات‌های وزیر دفاع آمریکا با صدام را می‌شنیدیم. ولی این خبرها از بس کم بود، برخی سلیقه‌ها به این سادگی نمی‌توانستند علیه آمریکا شعار بدهند. الان وزیر خارج? اسبق آمریکا-که کاندیدای ریاست جمهوری آمریکا هم هست- در کتابش نوشته است، به حدود صد کشور سفر کردم تا داعش را راه بیندازیم! (واحد مرکزی خبر/ 54141) و شما می‌دانید که داعش چطور دارد جنایت و تجاوز می‌کند! لذا شما حتی اگر فمینیست باشید، یا آزادی‌طلب باشید، یا قائل به پلورالیسم باشید، یا به حقوق بشر و حقوق اطفال معتقد باشید، به هر چیزی که معتقد باشید، باید بگویید «مرگ بر آمریکا». امروز به هر چیزی که معتقد باشید، باید به راحتی بفهمید که آمریکا و انگلیس، خبیث هستند. اوایل انقلاب اصلاً این‌طوری نبود. حتی بعد از دفاع مقدس هم شرایط این‌طوری نبود. کم کم داشت زمزم? «درود بر آمریکا» به‌جای «مرگ بر آمریکا» در گوشه و کنار مملکت راه می‌افتاد! اما آمریکا خودش مدام کارش را خراب می‌کرد. حتی وقتی آمریکا به افغانستان حمله کرده بود، بعضی‌ها لطیفه درست کرده بودند که «امریکا! بعد از افغانستان بیا ایران!» ولی الان هیچ‌کس این لطیفه‌ها را نمی‌گوید، چون خیلی سخن احمقانه‌ای است. از بس که تروریسم و کارهای جنایتکارانه در این کشورها به دست آمریکا توسعه پیدا کرده و همه می‌بینند که آمریکا با عراق و افغانستان چه‌کار کرده است! اگر آمریکا و اروپایی‌ها این‌قدر از جنایتکارها حمایت نمی‌کردند، الان مگر شما به این سادگی‌ها می‌توانستید «مرگ بر آمریکا» بگویید!؟ اصلاً شاید دیگر برای این شعار، ضرورتی احساس نمی‌شد؛ ولی الان شما دارید می‌بینید که آمریکا دارد چه‌کار می‌کند! آیا آمریکا یک کلمه علیه عربستان حرف می‌زند!؟ بلکه تمام‌قد حمایت می‌کند و می‌گوید: هرچه می‌‌خواهی یمن را بمباران کن!

3) «داعش آمریکایی» کمک ویژ? خدا برای این انتخابات!

ببینید تولیدکنندگان داعش، در انتخابات ما از چه کسی حمایت می‌کنند؟ / دیگر خدا چطور باید جواب امتحان را به ما برساند!؟

ببینید خداوند چقدر به ما امکانات داده است تا فضای امتحان الهی برای ما روشن شود. شما ببینید که نخست وزیر انگلیس خبیث رسماً می‌گوید: «ما باید از تروریست‌های سوریه حمایت کنیم! ما برای این کار بودجه گذاشته‌ایم و باید به آنها کمک کنیم!» شما می‌توانید از این سخنان، کلیپ درست کنید. آن‌وقت این سخنان را بگذارید در کنار سخن یکی از کسانی که الان می‌خواهد از مردم رأی بگیرد و به مجلس خبرگان برود-که برای مملکت رهبر تعیین کند- او هم شبیه همان حرف‌ها را می‌زند و می‌گوید: «چرا بشار اسد دارد مردم را می‌کُشد!؟» در حالی که معلوم است بشار اسد دارد تروریست‌ها را می‌کشد نه مردم را! فیلم‌هایش موجود است. این دیگر نیاز به تحلیل سیاسی ندارد و کاملاً روشن است. حالا شما ببینید که همین انگلیس خبیث و همین خانم کلینتون خبیث، در انتخابات آیند? ما از چه کسی می‌خواهند حمایت کنند. اصلاً این را رسماً می‌گویند و ابایی هم ندارند. وقتی شما می‌بینید که تولیدکنندگان تروریست داعشی، رسماً از کسی حمایت می‌کنند، ولی قبول نمی‌کنید که «نباید به او رأی داد»، دیگر خدا چطور باید در امتحانات و فتنه‌های آخرالزمان به ما کمک کند!؟ آمریکا در عراق از داعش و در ایران از اصلاح‌طلب‌ها حمایت می‌کند. دیگر خدا چطور باید جواب امتحان را به ما برساند!؟ می‌توان گفت که در آخرالزمان واقعاً امتحان سخت نداریم؛ چون امکانات این امتحانات فوق‌العاده است و مسأله کاملاً واضح و روشن است.

افراطی‌ها نباید رأی بیاورند؛ آمریکا حامی دیکتاتورها و افراطی‌هاست؛ آل‌سعود و داعش/ آمریکا در عراق از داعش، و در ایران از اصلاح‌طلب‌ها حمایت می‌کند

بله، دیکتاتورها نباید رأی بیاورند. ولی دیکتاتورها چه کسانی هستند؟ دیکتاتورها مورد حمایت آمریکا هستند و الان نمونه‌اش آل سعود است. افراطی‌ها هم نباید رأی بیاورند. ولی افراطی‌ها چه کسانی هستند؟ نمونه‌اش داعشی‌ها هستند که باز هم مورد حمایت آمریکا هستند.  آمریکا هر کجا افراطی گیر بیاورد که نظم جامعه را بهم بزنند از آن دفاع می‌کند، در عراق از داعش و در ایران از اصلاح‌طلب‌های تندرو.

برخی سیاسیون ما بیش از اوباما، بمباران داعش توسط روسیه را محکوم می‌کنند!

روسیه دارد مواضع تروریست‌ها را بمباران می‌کند، ولی ما در کشورمان آدم سیاسی‌ای داریم که روسیه را محکوم می‌کند؛ آن‌هم به‌صورت خیلی بدتر از اوباما! اوباما لااقل بین مردم، منافقانه رفتار می‌کند و چهارتا علیه تروریست‌ها حرف می‌زند و یک مطلب هم علیه روسیه یا سوریه می‌گوید، ولی این آدم سیاسی، چهارتا علیه روسیه و سوریه حرف می‌زند، و فقط یک مطلب علیه تروریست‌ها می‌گوید! آمریکایی که خودش داعش را در منطقه به‌وجود آورده و خودش از داعش حمایت می‌کند، و حتی وزیر خارج? سابق آمریکا می‌گوید «با صد کشور هماهنگ کردیم تا داعش تولید شود»، با این حال خود آمریکایی‌ها نسبت به برخی از داخلی‌های ما علیه داعشی‌ها بیشتر حرف می‌زنند! برخی از داخلی‌های ما وقتی داعشی‌ها بمباران می‌شوند، یک‌دفعه‌ای ناراحت می‌شوند.

4) دو کلید نجات در فتنه‌های شدید آخرالزمان!

امام رضا(ع) : برخی مدعیان محبت ما، با «دشمنان» ما دوستی، و با «دوستان» ما دشمنی می‌کنند/فتن? اینها از دجال هم شدیدتر است

حالا یک روایت از امام رضا(ع) در این‌باره برای‌تان بخوانم. می‌فرماید: در آخرالزمان میان کسانی که دوست ما هستند و ادعای محبت ما را دارند، فتنه‌ای شکل خواهد گرفت، شدیدتر از فتن? دجال! (دجال مهمترین عنصر گمراه‌کننده در آخرالزمان است که از هم? ابزارها برای فریب مردم استفاده می‌کند. برخی گفته‌اند شاید منظور همین رسانه‌های مدرن وشبکه‌های ماهواره‌ای باشد) حالا امام رضا(ع) می‌فرماید که فتنه‌ای شدیدتر از دجال درست می‌شود. ولی این فتنه کار کیست؟ کار کسانی است که در شیعیان ما هستند! در ادام? روایت فوق، از امام رضا(ع) سؤال می‌کنند: مگر اینها چه‌کار می‌کنند؟ مشخصات اینها چیست؟ حضرت پاسخ می‌دهد: اینها دو کار انجام می‌دهند؛ یکی اینکه با دشمنان ما اهل‌بیت(ع) دوستی می‌کنند. و دوم اینکه با دوستان ما اهل‌بیت(ع) دشمنی می‌کنند. (إِنَّ مِمَّنْ یَنْتَحِلُ مَوَدَّتَنَا أَهْلَ الْبَیْتِ- مَنْ هُوَ أَشَدُّ فِتْنَهً عَلَى شِیعَتِنَا مِنَ الدَّجَّالِ- فَقُلْتُ بِمَا ذَا؟ قَالَ بِمُوَالاهِ أَعْدَائِنَا وَ مُعَادَاهِ أَوْلِیَائِنَا. إِنَّهُ إِذَا کَانَ کَذَلِکَ اخْتَلَطَ الْحَقُّ بِالْبَاطِلِ وَ اشْتَبَهَ الْأَمْرُ فَلَمْ یُعْرَفْ مُؤْمِنٌ مِنْ مُنَافِق؛ صفات الشیعه/8)

دشمنان اصلی اهل‌بیت(ع) جریان استکبار و صهیونیست‌ها هستند؛ نه حتی وهابیت و داعش

شما اگر می‌خواهید در فتنه‌های آخرالزمان، نجات پیدا کنید، ببینید دشمنان درج? یک اهل‌بیت(ع) چه کسانی هستند؟ حتی وهابیت هم دشمنان درج? یک اهل‌بیت(ع) نیستند؛ وهابیت را انگلیسی‌ها درست کرده‌اند. داعشی‌ها هم عوامل دست‌نشاند? سازمان‌های سیا و موساد هستند. الان رؤسای اسرائیلی می‌گویند: هیچ کسی مثل داعشی‌ها به ما خدمت نمی‌کند! دشمنان درج? یک اهل‌بیت(ع) همین صهیونیست‌ها و جریان استکبار هستند، و الا اهل سنت که دشمن شیعه نیستند، اینها مذاهبی هستند که ما یک عمری است داریم با اینها زندگی می‌کنیم. انگلیسی‌ها هرچه خطر اسلام مقاومت و اسلام ناب اهل‌بیت(ع) را بیشتر دیدند، این دشمنی‌ها را ایجاد کردند. حتی قبل از انقلاب، همین وهابیت، دشمنی‌شان با شیعیان این‌قدر زیاد نبود. مثلاً قبلاً سخنرانان مطرح شیعه، می‌رفتند در مدینه و راحت سخنرانی می‌کردند. حتی الان برخی از جریان‌های وهابی هستند که به‌هیچ وجه حاضر نیستند، شیعه را تکفیر کنند و سر ببرند. و اخیراً با داعشی‌ها هم درگیر شده‌اند.

راه نجات در فتنه‌های آخرالزمان؟ / ببینید دشمنان درج? یک اهل‌بیت(ع) به طرف چه کسانی می‌روند؛ از آنها فاصله بگیرید!

دشمنان اصلی اهل‌بیت(ع) همین جریان استکبار و جریان صهیونیست‌ها هستند. حالا آن فتنه‌ای که شدیدتر از فتن? دجال است، این است که بعضی‌ها با این دشمنان اهل‌بیت(ع) دوستی می‌کنند. و با دوستان اهل‌بیت(ع) دشمنی می‌کنند. پس شما دشمنان اصلی اهل‌بیت(ع) را گم نکنید. ببینید آنها به‌طرف چه کسانی رفته‌اند، شما از آنها فاصله بگیرید.

استکبار، به‌جز خائنین، از «مؤمنین ضعیف» هم استفاده می‌کند

این‌طور نیست که جریان استکبار و صهیونیسم، فقط خائنین را دوست داشته باشند. نه! آنها در درج? اول، خائنینی مثل داعشی‌ها را دوست دارد ولی اگر زورشان نرسد، به سراغ مؤمنین ضعیف می‌روند، و اگر زورش نرسد، می‌آیند بین مؤمنین قوی، کسانی که ضعیف‌تر هستند را انتخاب می‌کند. بالاخره آنها می‌خواهد با این‌کارها، مرگ خود را عقب بیندازند.

دشمنی آمریکا با برخی، بعد از سه دهه، اخیراً تبدیل به دوستی شده! / BBC قبلاً به برخی توهین می‌کرد، ولی الان می‌گوید: «به او رأی دهید!»

بعضی‌ها بودند که یک زمانی آمریکا با آنها دشمنی درج? یک داشته است، ولی به مرور زمان، این دشمنی تبدیل به دوستی شده است. یعنی از دشمنی درج? یک شروع شده، و یک ده? بعد، دشمنی آمریکا با آنها درج? دو شده، یک ده? بعد، دشمنی آمریکا با آنها درج? سه شده، و اخیراً دشمنی با همان آدم، تبدیل به دوستی شده است. مثلاً همین شبکه‌های خبیث مثل بی بی سی، قبلاً علیه این آدم، چه توهین‌هایی می‌کردند! ولی الان می‌گویند: «مردم بروید به اینها رأی بدهید!»

برای اینکه در فتنه‌ها منحرف نشویم چه کنیم؟

امام رضا(ع) در روایت فوق، دو تا مشخص? برجسته به ما داده است تا راه را گم نکنیم: 1- کسانی که با دشمنان اهل‌بیت(ع) دوستی می‌کنند را بشناسیم 2- کسانی که با دوستان اهل‌بیت(ع) دشمنی می‌کنند را بشناسیم. یعنی این دو گروه را بشناسیم و کنار بگذاریم تا دچار فتنه نشویم.  ببینید آدم حسابیِ مورد اعتماد قلبی شما- از نظر تقوا، سلامت و دیانت -کیست؟ کسانی که با این آدم‌های حسابی و این خوبان، دشمنی می‌کنند را کنار بگذارید. بعید است این کار خیلی سخت باشد! کسی که بدون هیچ دلیل درستی، با این آدم خوب، دشمنی می‌کند، باید کنار گذاشت.   اگر شما این دو مسیر را دقیق بشناسید، در این صورت هیچ وقت-در این فتنه‌ها- منحرف نخواهید شد.

آیا این دو ویژگی در قرآن هم آمده؟  الف)  قرآن: منافقین «میل به کفار» دارند و منافع خود را در «ارتباط با کفار» می‌بینند!

آیا این دو ویژگی که مربوط به فتن? شدیدتر از دجال است، در قرآن هم برای منافقین آمده است؟ بله، آمده است. یکی از این ویژگی‌های منافقین که در این آیه تصریح شده این است که یک تمایلی به کفار دارند و منافع خود را در گروِ ارتباط با کفار می‌بینند: «فَترََى الَّذِینَ فىِ قُلُوبِهِم مَّرَضٌ یُسَرِعُونَ فِیهِمْ یَقُولُونَ نخَْشىَ أَن تُصِیبَنَا دَائرَهٌ» (مائده/52) می‌بینی کسانی که در قلب‌شان مرض دارند، به سوی کفار می‌شتابد(اینها یک شتاب و یک حرص و ولعی در رفتن به سمت کفار دارند) می‌گویند: ما که با کفار نیستیم و از آنها جدا هستیم، ولی می‌‌خواهیم آنها به ما صدمه نزنند! مثلاً می‌خواهیم چرخ مزعه‌مان بچرخد! لابد این‌طوری می‌گفتند دیگر؛ چون آن‌موقع که کارخانه نبوده! در ادام? آیه می‌فرماید: «فَعَسىَ اللَّهُ أَن یَأْتىِ‌َ بِالْفَتْحِ أَوْ أَمْرٍ مِّنْ عِندِهِ فَیُصْبِحُواْ عَلىَ‌ مَا أَسرَُّواْ فىِ أَنفُسِهِمْ نَادِمِین» (همان) حالا اگر خدا یک فتحی رساند و قدرت شما را بر کافران غلبه داد، و اگر معلوم شد که شما از آنها قوی‌تر هستید-مثلاً یک سردار داشتید که در منطقه گُل کاشت و توانست دشمن را زمین بزند- آن کسانی که به طرف کافران می‌رفتند، در قلب خودشان نادم می‌شوند. و در آی? بعد می‌فرماید: اینها کسانی هستند که دچار حبط عمل می‌شوند. یعنی خدا دیگر کارهای خوب‌شان را هم قبول نمی‌کند(حَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ فَأَصْبَحُواْ خَاسرِِین؛ مائده/53)

آیت الله بهجت(ره) : ریش? آباد نشدن دنیای ما، اختلاط و دوستی با کفار است!

سخنان آیت‌الله بهجت(ره) دربار? ارتباط با کفار، را حتماً ببینید. ایشان ریش? مشکلات را ارتباط با کفار می‌داند. ایشان تأکید می‌کند که قرآن فرموده است؛ باید این ارتباط با کفار را قطع کرد: «به ما گفتند با کفّار اختلاط و اتّحاد و هو هویّت پیدا نکنید: (لا تَتَّخِذُوا الْکافِرینَ أَوْلِیاءَ؛ نساء/44) کفار را دوست خود نگیرید. ولی ما با آن‌ها اختلاط پیدا کردیم و آن‌ها اول دین ما را گرفتند که دنیا به ما بدهند، و بعد دنیا را هم از ما گرفتند.»(در محضر بهجت/3/ نکت? 1519) «ای کاش می‌فهمیدیم که گرگ‌ها بر ما هجوم آورده‌اند و دارند ما را می‌خورند! ما باید به کفار سوءظن داشته باشیم و با آنها «أودّاء و اخلاء» نباشیم، و از حقشان بترسیم. چه‌ برسد به باطلشان؛ زیرا آنان حق را تور و وسیل? صید و شکار ما قرار می‌دهند. خدا کند بفهمیم که صلاح دین و دنیای ما تمسک به انبیاء و اولیاء(ع) است، و جدایی از آنها به صلاح دین و دنیای ما نیست، و اینکه کفار بعد از گرفتن دین ما، دنیای ما را هم از دست ما می‌گیرند.»(در محضر بهجت/ 1/ نکت? 211)

«ائمّ? ما(ع) که فرمودند: «با کفّار اختلاط نکنید»، در حقیقت برای حفظ دنیای ما بود، و می‌خواستند دنیای ما را برای خود ما تأمین کنند. و کار به جایی کشیده که کفّار نفت و ثروت‌های طبیعی و ذخایر زمینی و معادن ما را به غارت می‌برند، بعد به عنوان تصدّق و آقایی و یا به عنوان وام با بهره‌های کلان با تلطّف و مهر و عطوفت به ما می‌دهند! اکنون ما مسلمانان اسیر و عبید آنها، و در زیر دست و چکم? آنها خوار و ذلیل هستیم، ولی هنوز نمی‌فهمیم برای چه این‌گونه شکست خورده‌ایم؟ آیا از عملکرد خود ما است، و یا مثلاً از پریدن کلاغ!؟» (در محضر بهجت/1/نکت? 35)

البته این به معنای قطع مطلق ارتباط نیست، بلکه به معنای ارتباط نابه‌جا و ذلیلانه با کفار است. وقتی که مؤمنین، بی‌خود با کفار ارتباط می‌گیرند و به آنها اعتنا می‌کنند و دل می‌سپارند، خدا خودش این مؤمنین را می‌زند.

آیا ویژگی دوم هم در قرآن آمده؟  ب) قرآن: منافقین با قرآن مشکل ندارند، با ولایت مشکل دارند!

یکی از ویژگی‌های نفاق-همان‌طور که بیان شد- این است که یک تمایلی نسبت به کفار دارند. و یکی دیگر از ویژگی‌های منافقین این است که یک گریزی از ولایت و ولایتمداران دارند. می‌فرماید: «وَ إِذا قیلَ لَهُمْ تَعالَوْا إِلى‌ ما أَنْزَلَ اللَّهُ وَ إِلَى الرَّسُولِ رَأَیْتَ الْمُنافِقینَ یَصُدُّونَ عَنْکَ صُدُوداً» (نساء/61) پیامبر من! وقتی به آنها می‌گویی که به سوی قرآن و به سوی پیامبر خدا بیایید، منافقین را می‌بینی که با قرآن مشکل ندارند، بلکه با تو مشکل دارند! با ولایت تو و با تبعیت از تو مشکل دارند!

پس این دو ویژگی برجست? منافقین که در قرآن و در فرمایش امام رضا(ع) آمده است، این است: “1.کافر‌گرایی 2.ولایت‌گریزی”  اینها دو ویژگی کسانی است که در آخرالزمان فتن? شدیدتر از دجال درست می‌کنند. و همچنین دو ملاک بسیار عالی برای تشخیص راه است.

http://www.darsiahkal.ir/67239/67239/#comment-57253



      

امتحانات وفتنه های سخت در آخر الزمان+وبلاگ روستای سادات محله بوج

***نسیم معرفت***

**امتحانات وفتنه های سخت در آخر الزمان

. روایت امام صادق (ع) : أَمَا وَ اللَّهِ لَیَغِیبَنَّ إِمَامُکُمْ سِنِیناً مِنْ دَهْرِکُمْ

امام صادق علیه السلام در روایتی از غیبت طولانی آن حضرت خبر داده و این مسأله را مایه آزمایش و امتحان مردم آخر الزمان می‌داند:

حَدَّثَنَا أَبِی وَ مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُمَا قَالا حَدَّثَنَا سَعْدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ وَ عَبْدُ اللَّهِ بْنُ جَعْفَرٍ الْحِمْیَرِیُّ وَ أَحْمَدُ بْنُ إِدْرِیسَ جَمِیعاً قَالُوا حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَى وَ مُحَمَّدُ بْنُ الْحُسَیْنِ بْنِ أَبِی الْخَطَّابِ وَ مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ الْجَبَّارِ وَ عَبْدُ اللَّهِ بْنُ عَامِرِ بْنِ سَعْدٍ الْأَشْعَرِیُّ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ أَبِی نَجْرَانَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْمُسَاوِرِ عَنِ الْمُفَضَّلِ بْنِ عُمَرَ الْجُعْفِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ سَمِعْتُهُ یَقُولُ إِیَّاکُمْ وَ التَّنْوِیهَ أَمَا وَ اللَّهِ لَیَغِیبَنَّ إِمَامُکُمْ سِنِیناً مِنْ دَهْرِکُمْ وَ لَتُمَحَّصُنَّ حَتَّى یُقَالَ مَاتَ أَوْ هَلَکَ بِأَیِّ وَادٍ سَلَکَ وَ لَتَدْمَعَنَّ عَلَیْهِ عُیُونُ الْمُؤْمِنِینَ وَ لَتُکْفَؤُنَّ کَمَا تُکْفَأُ السُّفُنُ فِی أَمْوَاجِ الْبَحْرِ وَ لَا یَنْجُو إِلَّا مَنْ أَخَذَ اللَّهُ مِیثَاقَهُ وَ کَتَبَ فِی قَلْبِهِ الْإِیمَانَ وَ أَیَّدَهُ بِرُوحٍ مِنْهُ وَ لَتُرْفَعَنَّ اثْنَتَا عَشْرَةَ رَایَةً مُشْتَبِهَةً لَا یُدْرَى أَیٌّ مِنْ أَیٍّ قَالَ فَبَکَیْتُ فَقَالَ لِی مَا یُبْکِیکَ یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ فَقُلْتُ وَ کَیْفَ لَا أَبْکِی وَ أَنْتَ تَقُولُ اثْنَتَا عَشْرَةَ رَایَةً مُشْتَبِهَةً لَا یُدْرَى أَیٌّ مِنْ أَیٍّ فَکَیْفَ نَصْنَعُ قَالَ فَنَظَرَ إِلَى شَمْسٍ دَاخِلَةٍ فِی الصُّفَّةِ فَقَالَ یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ تَرَى هَذِهِ الشَّمْسَ قُلْتُ نَعَمْ قَالَ وَ اللَّهِ لَأَمْرُنَا أَبْیَنُ مِنْ هَذِهِ الشَّمْس.

مفضل بن عمر جعفى می‌گوید از امام ششم شنیدم می‌فرمود از ثنویه (معتقدان به یزدان و اهریمن) بر حذر باشید به خدا امام شما مدتى از عمرش غایب باشد و آزمایش شوید تا گویند مرده است یا نابود شده در کدام دره رفته چشم مؤمنان بر او سخت بگرید و چون امواج دریا زیر و رو شوند و کسى نجات نیابد مگر آنکه خدا از او عهد ولایت گرفته و ایمان را در دلش نقش کرده و بارواح از آن خود ویرا کمک کرده، دوازده پرچم اشتباهکارى بالا رود که یکى از دیگرى شناخته نشود و معلوم نباشد کدام از کیست؟ من گریستم، فرمود اى ابا عبد اللَّه چه تو را گریانید گفتم چرا نگریم با اینکه شما می‌فرمائید دوازده پرچم اشتباهکارى بالا میرود که معلوم نباشد کدام از کیست؟ ما چه کنیم؟ گوید نگاهى بپرتو آفتاب افکند که در گوشه ایوان تابیده بود و فرمود اى ابا عبد اللَّه این آفتاب را مى‏بینى؟ عرضکردم آرى؛ فرمود امر امامت ما از این آفتاب روشنتر است.

         کمال الدین و تمام النعمة، ج‏2، ص 347، ح35.

http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=30591

 


* ســـــــایـــــت جــــــدیــــــد *


اصول کافی: کتاب الحجه/ دوران غیبت/ حدیث سوم

سند: 

مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ أَبِی نَجْرَانَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْمُسَاوِرِ عَنِ الْمُفَضَّلِ بْنِ عُمَرَ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع یَقُولُ

إِیَّاکُمْ وَ التَّنْوِیهَ «1» أَمَا وَ اللَّهِ لَیَغِیبَنَّ إِمَامُکُمْ سِنِیناً مِنْ دَهْرِکُمْ وَ لَتُمَحَّصُنَّ حَتَّى یُقَالَ مَاتَ قُتِلَ هَلَکَ بِأَیِّ وَادٍ سَلَکَ وَ لَتَدْمَعَنَّ عَلَیْهِ عُیُونُ الْمُؤْمِنِینَ وَ لَتُکْفَؤُنَّ «2» کَمَا تُکْفَأُ السُّفُنُ فِی أَمْوَاجِ الْبَحْرِ فَلَا یَنْجُو إِلَّا مَنْ أَخَذَ اللَّهُ مِیثَاقَهُ وَ کَتَبَ فِی قَلْبِهِ الْإِیمَانَ وَ أَیَّدَهُ بِرُوحٍ مِنْهُ وَ لَتُرْفَعَنَّ اثْنَتَا عَشْرَةَ رَایَةً مُشْتَبِهَةً لَا یُدْرَى أَیٌّ مِنْ أَیٍّ قَالَ فَبَکَیْتُ ثُمَّ قُلْتُ فَکَیْفَ نَصْنَعُ قَالَ فَنَظَرَ إِلَى شَمْسٍ دَاخِلَةٍ فِی الصُّفَّةِ فَقَالَ یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ تَرَى هَذِهِ الشَّمْسَ قُلْتُ نَعَمْ فَقَالَ وَ اللَّهِ لَأَمْرُنَا أَبْیَنُ مِنْ هَذِهِ الشَّمْسِ.

__________________________________________________

(1) التنویه: الرفع و التشهیر. (آت)

 (2) على بناء المجهول من المخاطب أو الغائب من قولهم: کفأت الاناء إذا کببته. کنایة عن اضطرابهم و تذللهم فی الدین لشدة الفتن. (آت)

ترجمه

مفضل بن عمر گوید: از امام صادق (ع) شنیدم مى فرمود: بپرهیزید از فاش کردن اسرار مذهب، هلا به خدا محققاً امام شما سالهاى سال از روزگار زندگى شما نهان گردد و شما در بوته امتحان آب شوید تا گویند: «امام مرد، کشته شد، نابود شد، به چه دره افتاد» و چشم مؤمنان بر او اشک بارد، و کشتى مذهب شما واژگون گردد مانند کشتى‏ها که بر موجهاى دریا واژگون شوند و نجات نیابد جز کسى که خدا از او پیمان گرفته و در دلش ایمان را نقش کرده و به روح خود او را تأیید کرده است، دوازده پرچم همانند برافراشته گردد و دانسته نشود کدام، کدام است.

گوید: من گریستم و سپس گفتم: پس ما چه کنیم؟ امام نگاهى به آفتاب کرد که در ایوان پرتو افکنده بود فرمود: اى ابا عبد ............

http://ahlolbait.com/hadith/11222/%D8%A7%D8%B5%D9%88%D9%84-%DA%A9%D8%A7%D9%81%DB%8C-%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D8%A7%D9%84%D8%AD%D8%AC%D9%87-%D8%AF%D9%88%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%BA%DB%8C%D8%A8%D8%AA-%D8%AD%D8%AF%DB%8C%D8%AB-%D8%B3%D9%88%D9%85





      
<   <<   6   7   8   9   10   >>   >