وبلاگ روستای سادات محله بوجایه-لاهیجان - روستای سادات محله ی (بوجایه - لاهیجان)
درباره وب

جستجوی وب
ذکر ایام هفته
آی پی کاربر
برچسب‌ها وب
شعر (4)
لینک های مفید

***نسیم معرفت***

 

به نام خدا

*حسادت و آثار شوم آن

حسادت یعنی آرزوی زوال نعمت از دیگری . حسود کسی است که از وجود نعمت و خیر وخوبی وآسایش وراحتی ورفاه وپیشرفت  در دست دیگری ناخشنود وناراضی وخشمگین   است و دوست ندارد که دیگری از این امور برخوردار باشد امیرالمومنین (ع) می فرماید: «اَلحَسُودُ یَغتاظُ عَلی مَن لا ذَنبَ لَهُ ؛ حسود نسبت به کسی که هیچ گناهی ندارد خشمگین می شود. (علامه مجلسی، بحار الأنوار، ج 73، ص 256 )حسد شعله ای در جان حاسد است  که پیوسته  شخص حسود درآن می سوزد،  فرد حسود هراندازه حسادتش  افزایش یابد ، رنج وعذابش بیشتر می گردد  وپیوسته دچارکینه ودشمنی و غم واندوه وحسرت و ناراحتی وخشم واضطراب وبی قراری می باشد واز زندگی  گوارا  وباصفا  وازنشاط وشادابی درونی  محروم است وبه تدریج به افسردگی شدید نیزدچار میگردد.  فرد حسود مدام در تصوررات وخیالات شیطانی است تا بتواند ضربه ای به  محسود واردکند ویا آرزو می کند که خسارت و مشکلی برای او ایجاد شود. اگر محسودش دچار گرفتاری وحادثه وبلاء گردد ، احساس سرور وشادابی وخوشحالی می کند واگر پیشرفت وموفقیت وخیر وخوبی  داشته باشد ، غمگین وناراحت می شود . حضرت علی (ع)دراین باره  فرموده است:  هر شخص دارای امتیاز و رتبه شایسته، مورد حسادت واقع می شود(خوانساری ، شرح فارسی غررالحکم، ج 4، ص 531 )پس اگر پیشرفتی ازنظر زندگی واقتصادی وعلمی  وغیره دارید به خدا پناه ببرید واز خدا کمک بخواهید تاشما را از شر حسودان حفظ فرماید ودوسوره آخر قرآن (قل اعوذ برب الناس وقل اعوذ برب الفلق) را بخوانید که بسیار مؤثر است. فرد حسود در خشم وغضب الهی قرار دارد چونکه بد دلی وبدخواهی ودشمنی نسبت به دیگران را روش خود قرار داده  ونیات شیطانی در دل دارد وبا حسادت خود نشان داده که از خدا راضی  نیست و عملاً معتقد است که خداوند در حقش ظلم کرده است.  کسی که حسادت نمی ورزد  معنایش آن است که راضی به تقدیرات الهی است و باعمل ورفتار خود  معتقد است که خدا عادل است وبه احدی ظلم روا نمی دارد واگر کسی نعمت ورشد و پیشرفتی داشته باشد  از خدا می خواهد که اگر صلاح می داند به او نیز عطا فرماید. پس حسادت معنایش  ناخشنودی از خداوند است وشخص حسود به چندین گناه  وصفت رذیله دچار است: 1- حسادت2- تهمت 3- اهانت وتحقیر  دیگری4- تکبر5- دروغ ودروغ پردازی 6- ناخشنودی وناخرسندی از خدا 7- نسبت دادن ظلم به خداوند در مقام عمل  واعتقاد 8- بد دلی وبدخواهی ودشمنی نسبت به محسود 9ضرر وزیان رساندن به فرد مورد حسادت10- قهرکردن باکسی که  نسبت به او حسادت می ورزد11-...

شهید محراب حضرت آیت الله دستغیب در باره حسادت و حسود پنین می فرماید:

حسداز گناهان قلبی واز بیماری های کشنده روانی است. حسد ، بلائی است خانمانسوز وفتنه ای است آتش افروز وخراب کننده دین ودنیا. هرکه از دیدن یا شنیدن نعمتی مانند مال وفرزند وفضیلت وکمالی مانند علم وشجاعت وسخاوت  که دیگری دارا شده ، ناراحت وناخشنود وخشمگین شده ونتواند این نعمت وفضیلت را در او ببیند وگرفته شدن آن را از او آرزومند باشد خواه تنها گرفته شدن آن نعمت را از او بخواهد یا گرفته شدن از او ورسیدن به خودش را آرزومند باشد  این حالت درونی ، حسادت است وصاحبش را حاسد وآنکه به او حسد می ورزند محسود می گویند واگر از اینکه دیگری نعمتی را دارا است کراهتی ندارد وگرفته شدن آن را از او نخواهد وتنها دارا شدن خود را به مانند آن آرزومند باشد  این حالت را غبطه می گویند وغبطه در نعمت های دنیوی مباح ودر نعمت های آخرتی مطلوب است . باید دانست که تمام طبقات از زن ومرد ، دانا ونادان ، پست وشریف ، پروتمند وتهیدست ، توانا وناتوان در خط آلوده شدن به این بیماری کشنده هستند وبرهر مسلمانی واجب است که از آن باخبرباشد تا گرفتار نشود.

کتاب حسد ودروغ ازشهید آیت الله  دستغیب ره ص17

**درروایتی آمده که امام صادق ع فرمود:

شش چیزدر مؤمن نیست

1-سختگیری  2-کارشکنی  3- لج بازی  4-  دروغگویی   5- حسد ورزی  6- ستمکاری

عن الصّادق علیه السلام : سِتَّةٌ لاتَکونُ فِى المُؤمِنِ: اَلعُسرُ وَالنَّکَد وَالحَسَدُ وَاللَّجاجَةُ وَالکَذِبُ وَالبَغىُ؛

شش (صفت) در مؤمن نیست: سخت گیرى، بى خیرى، حسادت، لجاجت، دروغگویى و تجاوز. تحف العقول،چاپ انشارات جامعه مدرسین  ص 377

شعر

توانم آنکه نیازارم اندرون کسی        حسود را چه کنم کو خود به رنج در است

بمیر تا برهی ای حسود کاین رنجی است   که از مشقت آن جز به مرگ نتوان رست

*شور بختان به آرزو خواهند   مقبلان را زوال نعمت وجاه

سعدی

چند حدیث درباب حسادت:

1- امام صادق علیه السلام:

قالَ لُقمانُ لاِبنِهِ: وَلِلحاسِدِ ثَلاثُ عَلاماتٍ: یَغتابُ إِذا غابَ وَیَتَمَلَّقُ إِذا شَهِدَ وَیَشمَتُ بِالمُصیبَةِ؛

لقمان به فرزندش گفت: حسود را سه نشانه است: پشت سر غیبت مى کند، روبه رو تملّق مى گوید و از گرفتارى دیگران شاد مى شود.

(خصال، ص 121)

2- امام على علیه السلام:

اَلحَسَدُ عَیبٌ فاضِحٌ وَشُحٌّ فادِحٌ لایَشفى صاحِبَهُ إِلاّ بُلوغُ آمالِهِ فیمَن یَحسِدُهُ؛

حسادت عیبى رسوا و بخلى سهمگین است و حسود تا به آرزوى خود درباره محسودش نرسد آرام نمى گیرد.

(غررالحکم، ج2، ص164، ح2205)

3- امام على علیه السلام:

اَلحَسودُ سَریعُ الوَثبَةِ، بَطى ءُ العَطفَةِ؛

حسود زود خشمگین مى شود و دیر کینه از دلش مى رود.

(بحارالأنوار، ج73، ص256، ح29)

4- امام على علیه السلام:

اَلحَسَدُ لایَجلِبُ إِلاّ مَضَرَّةً وَغَیظا یوهِنُ قَلبَکَ وَیَمرِضُ جِسمَکَ؛

حسادت نتیجه اى جز زیان و ناراحتى که دلت را سست و تنت را بیمار مى گرداند به بار نمى آورد.

(بحارالأنوار، ج73، ص256، ح29)

5- امام صادق علیه السلام:

یَقولُ إِبلیسُ لِجُنودِهِ: أَلقوا بَینَهُمُ الحَسَدَ وَالبَغىَ، فَإِنَّهُما یَعدِ لانِ عِندَ اللّه  الشِّرکَ؛

شیطان به سپاهیانش مى گوید: میان مردم حسد و تجاوزگرى بیاندازید چون این دو، نزد خدا برابر با شرک است.

(کافى، ج2، ص327، ح2)

6- امام صادق علیه السلام:

اَلنَّصیحَةُ مِنَ الحاسِدِ مُحالٌ؛

نصیحت و خیرخواهى از حسود محال است.

(خصال، ص 269)

7- پیامبر صلى الله علیه و آله:

اِستَعینوا عَلى قَضاءِ حَوائِجِکُم بِالکِتمانِ، فَإِنَّ کُلَّ ذى نِعمَةٍ مَحسودٌ؛

در برآوردن نیازهاى خود از پنهان کارى کمک بگیرید، زیرا هر صاحب نعمتى مورد حسد واقع مى شود.

(شرح نهج البلاغه، ج1، ص316)

8- پیامبر صلى الله علیه و آله:

إِیَّاکُمْ وَ الْحَسَدَ فَإِنَّهُ یَأْکُلُ الْحَسَنَاتِ کَمَا تَأْکُلُ النَّارُ الْحَطَب‏

از حسادت بپرهیزید، زیرا حسد نیکى ها را مى خورد چنان که آتش هیزم را مى خورد.

جامع الأخبار(شعیری) ص 159

9- امام على علیه السلام:

لِلّهِ دَرُّ الحَسَدِ ما اَعدَلَهُ! بَداَ بِصاحِبِهِ فَقَتلَهُ؛

آفرین بر حسادت! چه عدالت پیشه است! پیش از همه صاحب خود را مى کشد.

(شرح نهج البلاغه، ج1، ص316)

10- امام صادق علیه السلام:

سِتَّةٌ لاتَکونُ فِى المُؤمِنِ: اَلعُسرُ وَالنَّکَد وَالحَسَدُ وَاللَّجاجَةُ وَالکَذِبُ وَالبَغىُ؛

شش (صفت) در مؤمن نیست: سخت گیرى، بى خیرى، حسادت، لجاجت، دروغگویى و تجاوز.

تحف العقول،چاپ انشارات جامعه مدرسین  ص 377

11- امام على علیه السلام:

اَلحَسَدُ یُضنِى الجَسَدَ ؛

حسد، بدن را فرسوده و علیل مى کند.

(غررالحکم، ح 943)

12- امام على علیه السلام:

اَلثَّناءُ بِاَکثَرَ مِنَ الستِحقاقِ مَلَقٌ وَ التَّقصیرُ عَنِ الستِحقاقِ عِىٌّ اَو حَسَدٌ؛

تعریف بیش از استحقاق، چاپلوسى و کمتر از استحقاق، از ناتوانى در سخن و یا حسد است.

(نهج البلاغه، حکمت 347)

13- امام صادق علیه السلام:

إِنَّ المُؤمِنَ یَغبِطُ وَ لایَحسُدُ وَ المُنافِقُ یَحسُدُ وَ لایَغبِطُ؛

مؤمن غبطه مى خورد و حسادت نمى ورزد، منافق حسادت مى ورزد و غبطه نمى خورد.

(غبطه آن است که آرزو کنى آنچه دیگرى دارد، داشته باشى بدون اینکه آرزوى نابودى نعمت دیگرى را داشته باشى و حسد آن است که بخواهى نعمتى را که دیگرى دارد، نداشته باشد).

(کافى، ج2، ص307، ح7)

14- پیامبر صلى الله علیه و آله:

رَأى موسى علیه السلام رَجُلاً عِندَ العَرشِ فَغَبَطَهُ بِمَکانِهِ فَسَأَلَ عَنهُ فَقالَ: کانَ لایَحسُدُ النّاسَ عَلى ما آتاهُمُ اللّه  مِن فَضلِهِ؛

حضرت موسى علیه السلام مردى را نزد عرش دید و به جایگاه او غبطه خورد و در مورد او سؤال کرد. به او گفته شد که او به آنچه خداوند از فضل خود به مردم داده است حسد نمى برد.

(روضة الواعظین، ص 424)

15- امام على علیه السلام:

اَلحِرصُ وَالکِبرُ وَالحَسَدُ دَواعٍ إِلَى التَّقَحُّمِ فِى الذُّنوبِ؛

حرص و تکبّر و حسادت، انگیزه هاى فرورفتن در گناهانند.

(نهج البلاغه، حکمت 371)

16- به چه حسد نمی برند؟

امام حسن عسکری علیه السلام:

التَّواضُعُ نِعمَةٌ لایُحسَدُ عَلیها؛

تواضع و فروتنی نعمتی است که بر آن حسد نبرند.

(تحف العقول، ص489)

17- امام صادق علیه السلام:

اِنَّ صاحِبَ الدّینِ فَکَّرَ فَـعَـلَـتهُ السَّکینَةُ وَ استَـکانَ فَـتَواضَعَ وَ قَنِعَ فَاستَغنى وَ رَضىَ بِما اُعطىَ وَ انفَرَدَ فَکُفىَ الخوانَ وَ رَفَضَ الشَّهَواتِ فَصارَ حُرّا وَ خَلَعَ الدُّنیا فَتَحامَى الشُّرورَ وَ اطَّرَحَ الحَسَدَ فَظَهَرتِ المَحَبَّةُ وَ لَم یُخِفِ النّاسَ فَـلَـم یَخَفهُم وَ لَم یُذنِب اِلَیهِم فَسَلِمَ مِنهُم وَ سَخَت نَفسُهُ عَن کُلِّ شَى‏ءٍ ففازَ وَ استَکمَلَ الفَضلَ وَ اَبصَرَ العافیَةَ فَاَمِنَ النَّدامَةَ؛

آدم دین‏دار چون مى‏اندیشد، آرامش بر جان او حاکم است. چون خضوع مى‏کند متواضع است. چون قناعت مى‏کند، بى‏نیاز است. به آنچه داده شده خشنود است. چون تنهایى را برگزیده از دوستان بى‏نیاز است. چون هوا و هوس را رها کرده آزاد است. چون دنیا را فرو گذارده از بدى‏ها و گزندهاى آن در امان است. چون حسادت را دور افکنده محبتش آشکار است.مردم را نمى‏ترساند پس از آنان نمى‏هراسد و به آنان تجاوز نمى‏کند پس از گزندشان در امان است. به هیچ چیز دل نمى‏بندد پس به رستگارى و کمال فضیلت دست مى‏یابد و عافیت را به دیده بصیرت مى‏نگرد پس کارش به پشیمانى نمى‏کِشد.

(امالى مفید، ص 52، ح 14)

18-پیامبر صلى الله علیه و آله:

اَلا اُخبِرُکُم بِاَبعَدِکُم مِنّى شَبَها؟ قَالُوا: بَلى یا رَسولَ اللّه‏ِ. قالَ: اَلفاحِشُ المُتَفَحِّشُ البَذى‏ءُ، اَلبَخِیلُ، اَلمُختَالُ، اَلحَقودُ، اَلحَسُودُ، اَلقاسِى القَلبِ، اَلبَعِیدُ مِن کُلِّ خَیرٍ یُرجى، غَیرُ المَمونِ مِن کُلِّ شَرٍّ یُتَّقى؛

آیا شما را از کم شباهت‏ترینتان به خودم آگاه نسازم؟ عرض کردند: چرا، اى رسول خدا! فرمودند: زشتگوىِ بى آبروىِ بى شرم، بخیل، متکبر، کینه توز، حسود، سنگدل، کسى که هیچ امیدى به خیرش و امانى از شرش نیست.

(کافى، ج 2، ص 291، ح 9)

19- امام صادق علیه السلام:

اِیّـاکُـم اَن یَحسُـدَ بَعضُکـُم بَعضـاً فَـاِنَّ الکُفـرَ اَصلُه الحَسَـد؛

از حسـد ورزى به یکـدیگـر بپـرهیزیـد، زیـرا ریشه کفـر، حسـد است.

(تحف العقول ، ص 315)

20- امام صادق علیه السلام:

اصولُ الکُفرِ ثَلاثَهٌ الحِرصُ وَ الاِستِکبارُ وَ الحَسَدُ؛

ریشه های کفر سه چیز است:حرص و بزرگ منشی نمودن و حسد ورزیدن.

(جهاد النفس، ح 550)

22- امام صادق علیه السلام:

آفَةُ الدِّینِ الحَسَدُ وَ العُجبُ وَ الفَخرُ؛

آفت دینداری حسد و خودبینی و فخر فروشی است.

(جهاد النفس، ح 545)

از سید اصغر سعادت میر قدیم



 

** آیت الله سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی

 



تاریخ : دوشنبه 96/2/11 | 6:20 صبح | نویسنده : سیذ اصغر سعادت میرقدیم | نظر

نتیجه تصویری برای نام محمد ص متحرک

***نسیم معرفت***

به نام خدا

خداوند  (َمِثْل)  ندارد و در سوره شوری آیه 11 می فرماید :
 لَیْسَ کَمِثْلِهِ شَیْ‏ءٌ

اما  (مَثَل) دارد و در سوره نحل آیه 60 چنین می فرماید :
و لِلَّهِ الْمَثَلُ الْأَعْلی‏

هیچ می دانید که (مَثَلُ الْأَعْلی‏ ) برای خداوند چیست ؟!

مَثَلُ الْأَعْلی‏  برای خداوند متعال  وجود نازنین حضرت خاتم الانبیاء  محمد مصطفی
(صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَآلهِ وَسَلَّمَ) است. پیامبر اکرم (صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَآلهِ وَسَلَّمَ) مَظهر اَتمِّ صفاتِ خداوند است  روی این جهت دین او نیز کامل ترین و جامع ترین دین الهی است و بعثتش نیز طبق دعای وارده در شب بعثت ، تجلی اعظم  معرفی شده است :اَللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِالتَّجَلِّی الْأَعْظَمِ .... أَنْ تُصَلِّیَ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ


و نور الهی نیز در رسول الله (ص)  و آل الله(ع) مُتجلّی است:


اَللَّهُ نُورُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ کَمِشْکاةٍ فیها مِصْباحٌ الْمِصْباحُ فی‏ زُجاجَةٍ الزُّجاجَةُ کَأَنَّها کَوْکَبٌ دُرِّیٌّ یُوقَدُ مِنْ شَجَرَةٍ مُبارَکَةٍ زَیْتُونَةٍ لا شَرْقِیَّةٍ وَ لا غَرْبِیَّةٍ یَکادُ زَیْتُها یُضی‏ءُ وَ لَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نارٌ نُورٌ عَلی‏ نُورٍ یَهْدِی اللَّهُ لِنُورِهِ مَنْ یَشاءُ وَ یَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثالَ لِلنَّاسِ وَ اللَّهُ بِکُلِّ شَیْ‏ءٍ عَلیمٌ

سوره نور آیه 35 .

خداوند نور آسمانها و زمین است مثل نور خداوند همانند چراغدانی است که در آن چراغی ( پر فروغ ) باشد ، آن چراغ در حبابی قرار گیرد ، حبابی شفاف و درخشنده همچون یک ستاره فروزان ، این چراغ با روغنی افروخته می شود که از درخت پربرکت زیتونی گرفته شده که نه شرقی است و نه غربی ( روغنش آن چنان صاف و خالص است که ) نزدیک است بدون تماس با آتش شعله ور شود نوری است بر فراز نوری و خدا هر کس را بخواهد به نور خود هدایت می کند ، و خداوند به هر چیزی داناست.

**  بر مُحمّد و آل مُحمَّد : صَلَوات 

 

** آیت الله سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی




تاریخ : پنج شنبه 96/2/7 | 8:3 صبح | نویسنده : سیذ اصغر سعادت میرقدیم | نظر

نتیجه تصویری برای عید مبعث مبارک

***نسیم معرفت***

به نام خدا

مَبعثِ خُجسته و مبارک خاتم  پیامبران و پیام آوران آسمانی و  نجات دهنده بشریت از ظلمات شرک و جهل و خرافات  و ظلم و ستم ...  و  روشنی بخش دل ها و  فکرها و اندیشه ها  و صاحب بالاترین اعجاز آسمانی  حضرت محمد مصطفی
(صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَآلهِ وَسَلَّمَ)   را به همه شما عزیزان تبریک و تهنیت می گویم.
مبعث یعنی حرکت و سیر به عالی ترین مراتب کمال .  مبعث یعنی رهایی انسان از قید وبند اسارت های درونی و بیرونی. مبعث یعنی  اتکال به پرودگار جهان و پشت کردن به طاغوت ها و مستکبرین عالم ....  امید است که جوامع انسانی و جامعه اسلامی  از پرتو تعالیم نورانی و حیاتبخش قرآن کریم و اهل بیت علیهم السلام که دو یادگار ماندگار  پیامبر اعظم ص است  ،  به نحو شایسته  بهره مند  گردند وبه عزت و سرافرازی وسعادت .... نایل شوند  و روز به روز شاهد تحقق آداب و اخلاق دینی و قرآنی در بین خود و جامعه باشیم. اِن شاءَ اللهُ.

سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی




تاریخ : دوشنبه 96/2/4 | 7:11 عصر | نویسنده : سیذ اصغر سعادت میرقدیم | نظر

نتیجه تصویری برای گل های رنگارنگ در گلدان

***نسیم معرفت***

الإمامُ الصّادقُ علیه السلام : النّاسُ مَعادِنُ کمَعادِنِ الذَّهَبِ و الفِضَّةِ ؛ فمَن کانَ لَهُ فی الجاهِلِیَّةِ أصلٌ فلَهُ فی الإسلامِ أصلٌ .حدیث

امام صادق علیه السلام : مردم معدن هایى چون معدن هاى طلا و نقره هستند. پس هر که در جاهلیت اصالت داشته است در اسلام نیز اصیل و ریشه دار است.


**بیانات مقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنه ای در جمع انجمن اهل قلم در سال 1381.

شناسایی افراد مستعد برای انجمن اهل قلم

[کاری که شما باید بکنید این است که اوّل این انجمن را محکم نگه‌دارید؛ کار دوم این است که برای نگهداشتنِ آن بلاشک احتیاج دارید به این‌که مرتّب نفَس و خون جدید وارد آن کنید.]
کار سومی به‌وجود می‌آید که عبارت است از جستجو کردن استعدادهای خوب و تابناک، گزینش کردن صحیح و عادلانه، آوردن و وارد مجموعه کردن آنها. در این هیچ تردیدی نکنید. الان در سرتاسر کشور یک حرکت عمومیِ عجیبی شروع شده است؛ از همین جمعیتهای کوچک دانش‌آموزی گرفته تا دانشجویی و بالاتر از دانشجویی. الان هزارها نقطه و کانون در این کشور به‌وجود آمده است. در همین تهران و در شهرستانهای گوناگون خیلی هست. شاید در همان کنگاور هم - که آقای نوری‌زاد را آن‌طور متأثّر و عصبانی کرده - یکی باشد. همه‌ی اینها محض احساس تکلیف مبارزه می‌کنند. این تابلوِ تهاجم فرهنگی را که ما چند سال پیش بلند کردیم و عده‌ای سنگبارانش کردند، خوشبختانه اینها قبول و بلند کرده‌اند. الان در همه‌ی این تشکّلهای کوچک ناشناخته و احصا نشده، جهتِ واحدی وجود دارد و آن مبارزه با تهاجم فرهنگی است. از بچه‌ها می‌پرسید شما می‌خواهید چه کار کنید؛ این کتاب، نمایشنامه، جزوه، بروشور و شعر را برای چه نوشتید و این انجمن را برای چه درست کردید؟ می‌گویند می‌خواهیم با تهاجم فرهنگی مبارزه کنیم. این کار خیلی مبارک است و این را دست کم نگیرید. در بین همینهاست که شما آن معدنهای الماس و طلا را پیدا می‌کنید:
«
اَلنَّاسُ مَعَادِنُ کَمَعَادِنِ الذَّهَبِ وَ الْفِضَّةِ ».(1) بروید و آنها را شناسایی و گزینش کنید و به شکل حساب شده‌ای وارد مجموعه نمایید. البته می‌توانید مجموعه را دارای دهلیزها و گردونها و گیتیهای گوناگون کنید تا اینها را راحت و بی‌دغدغه وارد کنید؛ یعنی از یک قرنطینه‌ی ناآشکاری بگذرانید و بعد وارد اصل مجموعه کنید. از این کارها باید بکنید.1381/11/08

بیانات در دیدار جمعی از اعضای انجمن قلم‌

تربیت نیروی انسانی

حدیث

1 ) الکافی،ثقة الإسلام کلینى‏ ج 8 ص 177ح 197؛ من‏لایحضره‏الفقیه، صدوق ج 4 ص380ح5821 ؛ شرح‏نهج‏البلاغة ابن ابی الحدید ج 6 ص 370 ؛ بحارالأنوار،مجلسی، ج 58 ص 106 ؛

اَلنَّاسُ مَعَادِنُ کَمَعَادِنِ الذَّهَبِ وَ الْفِضَّةِ فَمَنْ کَانَ لَهُ فِی الْجَاهِلِیَّةِ أَصْلٌ فَلَهُ فِی الْإِسْلَامِ أَصْلٌ
ترجمه:
بکر بن صالح در حدیث مرفوعى از امام صادق علیه السّلام روایت کند که فرمود: مردم معدنهائى هستند چون معدنهاى طلا و نقره، پس هر که در دوران جاهلیت ریشه و اصلى داشته (و عنصر پاکى بوده یا از اهل شرف بوده) در اسلام نیز همان ریشه و اصل را دارا است.


http://farsi.khamenei.ir/newspart-index?tid=1734

**************************************************

**

مردم بسیار در فَطانت و بَلادت(1) اختلاف دارند. مأمون و امین (لَعَنَهُمَا اللهُ)  نزدِ یک معلّم مى رفتند، معلم زیر فرش مأمون کاغذ گذاشت و او متوجّه شد، ولى زیر فرش امین خشت گذاشت و او نفهمید. در روایت آمده است:
«
اَلنَّاسُ مَعَادِنُ کَمَعَادِنِ الذَّهَبِ وَ الْفِضَّةِ » مردم مانند معادن طلا و نقره هستند.(2)
آقایى ادّعا مى کرد که اگر مى دید کسى نامه اى مى نویسد، از حرکت قلم او مى فهمید چه مى نویسد. البته ما مى دانستیم او خوش فهم است، ولى نه تا این درجه.

در مقابل آقایى مى خواست با اشاره به بچّه هاى خود مطلبى بفهماند، ولى طورى مى کرد که همه، حتى کودکان منظورش را مى فهمیدند، « و عَلى هذا فَقِسْ. »
چه قدر بین افراد تفاوت وجود دارد! همین امور ساده و آشکار مثل نماز، بعضى را به سماوات مى رساند و براى عدّه اى هیچ خبرى نیست، براى بعضى اَعْلى عِلّیّین است، و براى بعضى هیچ معلوم نیست که آیا این معجون شور است و یا شیرین.

 

1.فَطانت: زیرکى و باهوشى؛ بِلادت: کند فهمى و کم هوشى.

2.کافى، ج 8، ص 177؛ من لا یحضره الفقیه، ج 4، ص 380؛ بحار الانوار، ج 58، ص 65 و 106؛ ج 64، ص 121.

http://v0.bahjat.ir/index.php/2011-09-08-10-59-53/19-2011-09-06-08-13-42/1100-2012-08-13-02-15-23.html

نقل از سایت آیت الله بهجت

******************************************************

 


**

مردم اگرچه همه از خاک آفریده شدند و سعدی علیه الرحمه هم گوید:بنی آدم سرشت از خاک دارد- اگر خاکی نباشد آدمی نیست ، ولی میان ماه من تا ماه گردون تفاوت از زمین تا آسمان است. استعداد ها و ظرفیت ها و کشش ها و توانایی ها و فهم ها و دریافت های افراد یکسان نخواهد بود و در قرآن کریم آمده است(وَ قَدْخَلَقَکُمْ أَطْوارا سوره نوح آیه 14)   و به تعبیر امام صادق علیه السلام (به نحو استعاره که حاکی از حقیقت است) ،جنس بعضی از مردم از طلا است و جنس بعضی دیگر از نقره و باید به این تفاوت ها دقت نمود (قال الصادق ع :اَلنَّاسُ مَعَادِنُ کَمَعَادِنِ الذَّهَبِ وَ الْفِضَّةِ
هرچند که همه انسان ها بِالقُوَّه قابلیت های زیادی دارند اما باید دید که چه قابلیت هایی در آنها بیشتر ظهور و فعلیت دارند تا از آن ها در امور متناسب خود  به نحو شایسته استفاده نمود و در (مدینه فاضله) افلاطون که در کتاب جمهورش تجلی کرده برخی از تعبیرات درباره جنس دسته هایی از مردم ، بیانگر توجه به استعداد ها و قابلیت ها می باشد و در آنجا مردم را به سه طبقه و دسته تقسیم نموده که دسته ای فلزشان از طلا است و دسته ای فلزشان از نقره است و دسته دیگر فلزشان از آهن است و به تفصیل به شرح هر یک پردااخته است....

سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی

 

** آیت الله سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی




تاریخ : دوشنبه 96/1/28 | 7:2 عصر | نویسنده : سیذ اصغر سعادت میرقدیم | نظر


  • paper | فال حافظ | فروش Backlinks
  • رپورتاژآگهی | فال تاروت چهار کارتی